بررسی روایت التجاء ابو ایوب انصاری به قبر پیامبرصل الله علیه و آله و سلم

روایات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد که تا زمان ظهور وهابیت مورد اتفاق بود و هیچ اشکالی به آنها وارد نمیشد. با ظهور تفکر وهابیت و مخالفت بسیاری از روایات با اعتقادات آنها، در سند و دلالت این دسته از روایات خدشه، و آنها را رد کردند. یکی از این روایات، که با اعتقادات این تفکر در تضاد است، روایت التجاء ابو ایوب انصاری، صحابی بزرگ پیامبر، به قبر ایشان است. این روایت از چند حیث با اعتقادات وهابیت ناسازگار است و لذا آنها بر آن اشکال کردهاند. در این نوشتار به بررسی شبهات سندی و دلالی وهابیان بر این روایت میپردازیم.
رابطه آل سعود و استعمار پیر

آل سعود خاندانی است منسوب به سعود بن محمد بن مقرن. در سال 1148 ه.ق. محمد بن سعود، حکومت منطقه درعیه عربستان را در دست گرفت و با پیوند این خاندان با محمد بن عبدالوهاب در سالهای 1157 تا 1160 ه.ق. وارد کشورگشایی و حکومت بر منطقهای از نجد عربستان شد. این خاندان در دورهای (1235-1319 ه.ق.) کاملاً از حکومت در عربستان محو، و به خارج از شبهجزیره تبعید شدند، ولی در سال 1319 ه.ق. فرمانروایی این خاندان با کمک انگلستان شدت گرفت و در این سال عبدالعزیز بن عبدالرحمن که در کویت تبعید بود وارد منطقه نجد شد.
بررسی اعتقادی – سیاسی پیرامون وهابیت و نظام آلسعود

در بخش اول این تحقیق با ذکر عقاید خوارج، محمدبنحنبل، سلفیه، ابنتیمیه و محمدبنعبدالوهاب ضمن ارائه مشابهتهای فراوان پیرامون عقاید علمای مزبور سعی شد تا وهابیت را منحصر به عقاید مؤسس آن قلمداد ننموده بلکه با ذکر دادههای تاریخی وجود این عقاید راحتی در صدر اسلام نیز ارائه کنیم. از طرف دیگر با ریشهیابی تاریخی وهابیت و محدود نمودن این عقاید به علما و آیینهای مزبور، تا حدودی محدود بودن این عقاید درمیان گروه اندکی از مسلمانان که بیشتر از پیروان امام احمدبنحنبل بودهاند مورد بررسی قرار گرفت. مخالفت با هریک از مؤسسان وبانیان پیشین این مذهب و عکسالعمل شدید علمای مسلمان که دارای مذاهب سنی (همچون پیروان امام مالک، امام شافعی، و امام حنفی) و علمای شیعی میبودند در قبال عقاید نسبه قشری وخشک علمای وهابی، علاوه بر انزوای عقاید این مذهب در برابر افکار علمای اسلامی، هشیاری مسلمانان در برابر انحرافات بوجود آمده در دین اسلام را به وضوح آشکار میساخت. ضمنا” با ذکر عقاید وهابیت چنین به نظر میرسد که این آیین صرفا” یک سری دستورهای فردی برای مسلمانان صادر میکند. و به جز حرام ساختن مکروهات و واجب شمردن مستحبات و حساس بودن نسبت به امور دینی مسلمانان، و واجب شمردن تخریب اماکن متبرکه و قبور بزرگان اسلام، در مورد امور سیاسی اسلام همچون، حاکمیت، شرایط حاکم و تشکیلات سیاسی – اداری یک نظام ساکت بوده و دارای نظریاتی نیست. در مجموع از حیث اعتقادی، این مذهب تنها دارای ساختاری منسجم در تشکیل یک حاکمیت اسلامی نیست بلکه با دقیق شدن به ساختار عقیدتی وهابیت، غیرقابل اجرا بودن این آیین نیز مشخص میگردد. نهایه ویژگیهای منحصر و خاص وهابیت مطابق اجتماعی ساده و بدوی میباشد. پیشرفت صنعت و تکنولوژی با معیارهای حاکم بر اصول این مذهب قابل توجیه نیست. پیروی از سلف صالح و مجاز قلمداد کردن آنچه فقط در زمان پیامبر موجود بودهاست از سوی علمای این آیین، خود دلیل واضحی است براین مدعا. امروزه اگر شنیده میشود که در شهرهای عربستان کارخانجاتی احداث گردیده و یا بیمارستانهای مجهز در شهرهای آن ساخته میشود و از این قبیل… به یمن مخالفت حکام آلسعودبا برخی از عقاید این مذهب است. سرکوب نمودن جمعیهالاخوان از سوی نظام آلسعود بیشتر به دلیل تخیلگرایی وهابیت میباشد تا واقعگرایی حکام سعودی. گرچه میتوان وهابیت را مذهبی بنیادگرا دانست ولی، با بررسی دقیق این آیین تخیلی بودن و قشریگری وهابیت واین نوع بنیادگرایی، ثابت میگردد. مقایسه این نوع بنیادگرایی با بنیادگرایی متعلق به انقلاب اسلامی، به وضوح تفاوت این دو را آشکار میسازد. عدم پاسخگویی و انعطاف در برابر مسایل جدید و معاصر از سوی آیین وهابیت نقطه ضعف عمدهای در این مذهب است. در بخش دوم این تحقیق چگونگی ائتلاف دینی – سیاسی میان مؤسس وهابیت و محمدبنسعود مؤسس سلسله پادشاهی آلسعود ذکر گردید. ایجاد این اتحاد میان آندو، زمینه مناسب را با استقرار حاکمیت آلسعود از یکطرف و تبلیغ و گستردگی عقاید وهابیت از طرف دیگر، ایجاد کردهاست. به نظر میرسد از آن زمان سرنوشت وهابیت و نظام سعودی مشترک بوده و با هم رقم خوردهاست. از لحاظ تاثیر حاکمیت سعودی در منطقه خاورمیانه، در اوایل تاسیس این حاکمیت، کمک به تجزیه و از همپاشی هرچه سریعتر امپراطوری عثمانی (مشهور به مرد بیمار اروپا) را میتوان مورد توجه قرار داد. اکتشاف نفت در شبه جزیره عربستان، اهمیت ویژهای را به نقش این کشور در اقتصاد جهانی داد. طوریکه کشورهای قدرتمند جهان را به سوی خود جلب نمود. ثروت سرشار عربستان به خوبی میتوانست در تثبیت نظام آلسعود از حیث سیاست داخلی و در ترویج آیین وهابیت در بین کشورهای اسلامی منطقه مؤثر باشد. حفظ و استمرار حکومت سلطنتی یکی از اهداف اولیه این نظام محسوب بوده و میباشد. ایجاد جامعه کشورهای عربی در دهه پنجاه و یا مجلس تعاون خلیج در دهه هشتاد دقیقا” در راستای مخالفت با نظامهای انقلابی جمال عبدالناصر در مصر و انقلاب اسلامی ایران بودهاست. اصول اساسی حاکم بر نظام انقلاب اسلامی جای خود را در میان افکار و قلوب ملت اسلامی باز کرده و میکند در این شرایط وهابیت پاسخگوی تحولات و تغییرات مذهبی ناشی از انقلاب اسلامی، نمیتواند باشد. از اینجاست که برای حکام آلسعود، اهرم وهابیت، حربه چندان قابل اعتماد برای مقابله با اصول انقلاب اسلامی نیست. در عین حال نباید ثروتهای هنگفتی که در جهت تبلیغ این مذهب در میان مسلمانان جهان، هزینه میگردد از نظر دور داشت انقلاب اسلامی ایران اگرچه دارای اهدافی عالی و اصولی مستحکم در اعتقادات اسلامی میباشد و فطرتا” در میان افکار مسلمانان جهان رشد و ترویج مییابد، ولی، تا زمانی که ندای انقلاب اسلامی به خوبی به گوش مسلمانان جهان نرسیدهاست.
تأثّر عالم از شهادت امام حسین علیه السلام از دیدگاه اهل سنت و نقد و بررسی دیدگاه ابن تیمیه

هر یک از موجودات عالم در سوگ شهادت امام حسین(علیه السلام)، ابراز تأثر و حزن کردند. این عجایب علاوه بر اینکه در کتب شیعه آمده، در کتب اهل سنّت نیز وارد شده است. ابن تیمیه مانند بقیة فضایل اهل بیت (علیه السلام)، این معجزات را نیز بدون دلیل انکار کرده است و گریه موجودات بر امام حسین(علیه السلام) و سرخی آسمان و باران خون و… را کذب دانسته است، ولی بر خلاف گفته او، این اتفاقات در کتب اهل سنت که مورد استناد و اعتماد ابن تیمیه هم هستند، با طرق متعدد ذکر شده اند و امکان وقوع آنها با آیات و روایات اثبات می شود.
بررسی و نقد ديدگاه ابنتيميه درباره امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

ابنتيميه با صحيح دانستن روايات مربوط به حضرت مهدي ، عج الله تعالی فرجه شریف عقيده مهدويت را از اصول مسلم دانسته است، اما وي با طرح مسائل و شبهاتي مانند عقيم بودن امام عسكري علیه السلام، عدم امكان طول عمر براي حضرت مهدي عج الله تعالی فرجه شریف و عدم توانايي حضرت مهدي عج الله تعالی فرجه شریف برای امامت و رهبري دركودكي سعي كرده است تا اعتقاد به مهدي موعود در نزد شيعيان را اعتقادي موهوم و پوچ جلوه دهد. نویسنده ضمن نقل ديدگاه ابنتيميه درباره اصل مهدويت، درصدد طرح اشكالات ابنتيميه و پاسخگويي به اين اشكالات نيز برآمده است. در پاسخ به شبهه عقيم بودن امام عسکري علیه السلام بيان شده است که ابنتيميه اين مطلب را به طبرى نسبت داده است؛ درحاليکه در هيچ كجاي كتاب تاريخ طبري به عقيم بودن آن حضرت اشاره نشده است. همچنين به ادعاي ابنتيميه درباره محال بودن طول عمر امام مهدي عج الله تعالی فرجه شریف پاسخ گفته و لياقت، كمال و رشد فكري را شرط امامت دانسته، نه سن را.
برداشتهای القاعده از افکار جهادی سید قطب

سید قطب یکی از نظریهپردازان بزرگ جمعیت اخوان المسلمین مصر است که توانست با نوشتن کتابهایی چون تفسیر فی ضلال القرآن و معالم فی الطریق، افکار خود را بین جوانان و نوجوان مصری رواج دهد. وی با قلم شیوا و روان در طرح برخی از مسائل چون عدالت اجتماعی در اسلام، جاهلی بودن مردم در عصر حاضر و تقسیم جهان به دارالاسلام و دارالکفر، طاغوت بودن تمام حکومتها را مطرح و راهکار آن را جهاد یا هجرت اعلام کرد. بیان اینگونه افکار تأثیرات شگرفی در جوانان عرب نهاد؛ بهطوریکه پس از اعدام وی، گروههای جهادی از جمله القاعده تشکیل شدند که غالباً متأثر از افکار او بودند. آنها در فکر و روش خود پیرو سید قطب بودند، ولی در فقه و اعتقادات از سلفیون چون ابنتیمیه تقلید میکردند؛ همانطور که عبدالله عزّام میگوید: من شاگرد چهار نفر بوده ام: در فکر شاگرد سید قطب، در فقه شاگرد نووی، در اعتقادات شاگرد ابنتیمیه و در مسائل روحی شاگرد ابنقیم. بنابراین القاعده یک گروه تلفیقی است که استراتژیک خود را از افکار سید قطب و اعتقادات خود را از ابنتیمیه اخذ کرده است و امروزه شاهدیم که وهابیت با سوءاستفاده از نظریات قطبی، جوانان عرب را به جنگ و جهاد دعوت میکند، ولی با اهدافی خاص که هیچیک با اهداف سید قطب مطابقت ندارد.
علل گسترش دعوت محمد بنعبدالوهاب

جهان اسلام سالهاست که شاهد جریانی به اصطلاح سلفی به نام وهابیت است که سراسر سرزمین وحی را در برگرفته است. تفکر وهابیت تأثیر فراوانی در منطقه و جهان اسلام داشته است. یکی از مباحثی که در مطالعه جریانات مختلف نقش بهسزایی دارد، روشن شدن علل رشد و توسعه آنهاست. در این زمینه قصد داریم با توجه به مدارک تاریخی به بررسی علل گسترش این پدیده نوظهور بپردازیم.
وهابیت و سیاست استعمار

تحلیل و بررسی علل و عوامل اجتماعی و سیاسی برآمدن وهابیان از مسائلی است که کمتر به آن توجه تام شده است. محمد بنعبدالوهاب در چه زمانی میزیست؟ یقیناً شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی منطقه بر رشد روزافزون وهابیت تأثیر عمیقی داشته است؛ زیرا این مطالب را چند قرن قبل، افرادی به مراتب عالمتر از محمد بنعبدالوهاب یعنی ابنتیمیه و ابنقیم جوزی مطرح کرده بودند، اما چرا این گسترش فعلی، نصیب آنان نشد. روحیات اخلاقی محمد بنعبدالوهاب به ابنتیمیه بسیار شبیه بود و افراط علیه مخالف در هر دو موج میزد. هر دو مورد حمایت حاکمان قرار گرفتند، اما شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان اسلام و منطقه زیست آنان، به یکی امکان گسترش اندیشههایش را داد و به دیگری که به مراتب عالمتر بود، امکان پیدا کردن حامی و پیرو را نداد. بررسی شرایط سیاسی ـ اجتماعی جهان اسلام را که موجب پیروزی و اقتدار آلسعود در منطقه نجد و به تبع آن باعث گسترش وهابیت گردید، میتوان در کتاب تقاریر نجد یافت. در این کتاب به وضوح میتوان دید که ضعف مدیریت دستگاه عریض و طویل امپراتوری عثمانی، تقابل ایران شیعی و عثمانی سنی، حضور استعمارگران اروپایی در منطقه و تعلل حاکم بغداد در جلوگیری از گسترش جنگافروزی آلسعود، چگونه باعث اقتدار وهابیت در منطقه نجد گردید و تا زمانی که حجاز (مکه و مدینه) به تصرف آلسعود در نیامده بود و سربازان ایرانی به درخواست پادشاه عمّان به سرکوبی وهابیون نپرداخته بودند، امپراتوری عثمانی اقدامی در این زمینه نکرد.
توسل در سیره انبیا از دیدگاه اهلسنت

با تتبع در منابع اهلسنت هویدا می گردد که وقوع و جواز توسل در سیره انبیای الهی به صورت یک سنت رواج داشته است. وقوع موارد متعدد توسل به ساحت انبیا و اولیای الهی، نشانه قدمت توسل و مستحکم ترین دلیل بر صحت و مشروعیت آن است. این نوشته به روش توصیفی ـ تحلیلی عهده دار بیان مواردی از توسل در سیره انبیا با تأکید بر منابع اهلسنت است که هم شامل توسلات انبیای الهی و هم شامل توسلات سایرین به انبیاست. بخش بزرگی از این توسلات در توسل به پیامبر اعظمصل الله علیه و آله متجلی می گردد. برخلاف متون روایی امامیه، موارد توسل در سیره انبیا در متون اهلسنت کمتر ذکر شده است. با این حال موارد متعددی از توسل به پیامبرصل الله علیه و آله را نقل کرده اند و در پاسخ به شبهات مطرحشده در ابعاد مختلف توسل، تلاش ها و تحقیقات علمی درخوری داشتهاند.
روشهای برخورد محمد بنعبدالوهاب با مخالفان خود

اين مقاله با محور قرار دادن نامهها و احتجاجات محمد بنعبدالوهاب، به بررسي شيوههای او در احتجاجات و ارتباط با مخالفان و تبليغ عقاید خويش میپردازد. روشهای عملی مانند جنگها و کشتارها و جنایتها در این مقاله مد نظر نیست که آن خود بحث مفصلی را میطلبد، بلکه به ذکر برخوردهای به ظاهر علمی و اخلاقی او با مخالفان میپردازیم. وی با استفاده ابزاری از قرآن و سنت، مردم را به سمت خود میخواند و هرگونه مخالفی را مشرک و جنگ با او را واجب میدانست. تکفیر عموم مردم مسلمان زمان خود، به کاربردن تعبیرات زشت و ناروا در مورد علمای مخالف و تطبیق آیات نازل شده در شأن مشرکین بر مسلمین زمان خود از ویژگیهای روش اوست؛ بهطوریکه مسلمانان زمان خود را از کفار صدر اسلام هم گمراهتر میدانست.
گزارشی از کتاب «تقاریر نجد»

در خصوص وهابیت که در اواخر قرن دوازدهم هجری در نجد ظهور یافت، کتابهای متعدد با رویکردهای کلامی، تاریخی و مانند آن به نگارش در آمده است، اما به سبب تأثیرگذاری این گروه در جهان اسلام و تبلیغات گسترده آن نگاه دقیق و عالمانهتر به وهابیت لازم است. در مورد تاریخ وهابیت کتابهایی وجود دارد، ولی این کتابها بیشتر رویکردی توصیفی دارند و در آنها به منابع محدودی استناد شده و از منابع دیگر که هنوز بررسی نشدهاند، غفلت شده است. نویسنده کتاب تقاریر نجد با رویکرد تحلیلی به سراغ اسناد و مدارک موجود در آرشیو ریاست جمهوری ترکیه رفته و سعی کرده بر اساس این اسناد و مدارک، نکاتی تاریخی از تاریخ وهابیت ارائه دهد.
بررسی حدیث «قرن الشیطان» از دیدگاه علمای اهل سنت

مقاله ای که پیش رو دارید نوشته ای است در بررسی حدیث قرن الشیطان به نقل از پیامبر اکرم (ص)، در کتب معتبر اهل سنت مانند صحاح و مسانید و تبیین موضوع این حدیث از دیدگاه علمای اهل سنت. از حاصل نظر علمای اهل سنت به دست می آید که مصداق بارز و اصلی حدیث قرن الشیطان، محمد بن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت است و علامتشان تراشیدن سر می باشد؛ چون از طرفی پیامبر اکرم (ص) به سمت مشرق یعنی سرزمین نجد اشاره کردند و فرمودند که فتنه از آنجا آغاز می شود و حزب شیطان از آنجا خروج می کند. ابن تیمیه امام و مقتدای محمد بن عبدالوهاب می گوید: شرق مدینه همان نجد و درعیه است؛ جایی که مسیلمه کذاب از آنجا خروج و ادعای نبوت کرد و محل پیمان نامبارک محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود است و فتنه ها از آنجا آغاز شد. از طرف دیگر با توجه به جنایات زیاد وهابیت از قتل و غارت و تخریب و… معلوم می شود که مراد بارز حضرت از این پیشگویی، محمد بن عبدالوهاب و پیروان او می باشد.