دخالت خانواده اش

من و همسرم یک سال و نیم نامزد بودیم و الان هم یک سال و نیم است که ازدواج کرده ایم. ولی از همان روزهای اول با هم مشکل داشتیم و بیشترین مشکلمان هم دخالت خانواده اش بود. از اول انتظار داشتند که من همیشه همه حرف‌های آنها را انجام دهم. ولی با صحبت و کلی جر و بحث و دعوا همسرم را راضی کردم که این زندگی ماست و حق داریم هرطور که دوست داریم زندگی کنیم. آنها فقط حق دارند نظرشان را بدهند نه این که آن را تحمیل کنند. الان متأسفانه به دلیل مشکل مالی، پیش خانواده همسرم زندگی می‌‌کنیم و وضع بدتر شده که بهتر نشده است. حتی برادر شوهرم هم این حق را به خودش می‌‌دهد که در زندگیمان دخالت کند. وقتی به همسرم می‌‌گویم قانع می‌‌شود که حق با من است؛ ولی مشکل اینجاست که اولاً او هنوز مفهوم زندگی را نفهمیده و هیچ مسئولیتی را قبول نکرده و حتی خرج خانه هم با من است؛ دوم این که فکر می‌‌کند اگر به اطرافیانش بگوید در زندگی من دخالتی نکنید بی‌احترامی است. من را ناراحت می‌‌کند ولی حاضر نیست جواب پدر مادر یا برادرش را بدهد درحالی که آن‌ها در مشکلات زندگی پشت ما را خالی کرده اند.

فکر یکی دیگر

نمی‌‌دانم باید چه کار کنم. از خواهرم متوجّه شدم که شوهرش هنگام رابطه زناشویی، اسم یکی دیگر از خواهرانم را به زبان می‌‌آورد. خواهرم 15 ساله ازدواج کرده و 2 تا بچه دارد و این مشکل چند سال بعد ازدواجشان به وجود آمده و او یکی خواهرم هم ازدواج کرده و او هم 2 تا بچه دارد و متأسفانه این دو خواهرم با هم جاری هم هستند. حالاً واقعاً تکلیف و وظیفه من چیست که فردای قیامت مسئول نباشم؟

ماهواره

مدت کوتاهی است که از ازدواج من با همسرم می‌‌گذرد. یکی از مواردی که در این مدت سبب نگرانی من شده توجه بیش از حد همسرم به تماشای فیلم‌های مبتذل ماهواره است. در این مدت که همسرم توجه به ماهواره دارد روابطش با زنان نامحرم بسیار عادی شده و این مسئله موجبات ناراحتی مرا فراهم نموده است. البته اهل نماز و روزه هست و گاهی به جلسات مذهبی هم می‌ رویم؟ لطفاً مرا راهنمایی کنید که وظیفه ام چیست؟

نباید دلش را می‌ شکستم!

پسرعمویم نزدیک به 3 سال خواستگارم بود و من جواب رد می‌‌دادم. زمانی که شنید من با پسرخاله ام نامزد شدم به شدت از من ناراحت شد؛ طوری که هر وقت مرا می‌‌بیند به شدت با من سر سنگین است و جواب سلام مرا هم به زور می‌‌دهد. با وجود این‌که الآن خودش نامزد دارد رفتارش نسبت به من هیچ تغییری نکرده. حتی به جشن ازدواجم هم نیامد. به نظر شما او هنوز به من علاقه دارد؟ اگر به جشن ازدواجش بروم اشکالی ندارد؟ آیا من واقعاً نباید دلش را می‌ شکستم؟ به نظر شما با این عذاب وجدان که دل کسی را شکستم چه کنم؟

ازدواج دوم!

خواستگاری دارم که متارکه کرده است. خودم مشکلی با این موضوع ندارم و او را خیلی دوست دارم. ولی خانواده ام مخالف هستند. با این وجود مخالفت خانواده من اثری در کم شدن علاقه من نسبت به او ندارد. چه کاری باید انجام دهم؟

مُهر حرم

اگر مهر حرمی را اشتباه با خود بیاوریم، آیا می‌توان آن را به حرم دیگر برد و در آنجا از آن استفاده کرد؟

کیسه کفش

در بعضی از حرم‌های مطهر برای زائرین پلاستیکی گذاشته می‌شود تا کفش خود را در آن بگذارند و به زیارت بروند. آیا می‌توان این پلاستیک را با خود از حرم بیرون برد و از آن استفاده کرد؟

آب وضو

اگر انسان با آب یکی از حرم‌های مطهر وضو بگیرد ولی برود نمازش را در حرمی دیگر بخواند، آیا نمازش صحیح است؟

نوشتن در کتاب و دیوار حرم

تصرف در اموال حرم مثل نوشتن بر روی کتاب‌ها و دیوارهای حرم‌های مطهر چه حکمی دارد و راه جبران آن چیست؟