آیا این تفسیری که شیعیان از «البحرین» در سوره الرحمان می کنند بر چه مبنا و سندی است؟ شیعیان می گویند: از جابر از ابی عبد الله در مورد تفسیر کلام الهی وارد شده است: «مراد از البحرین(دو دریا)، علی و فاطمه است. علی به فاطمه ظلمی نمی کند و بر عکس. همچنین حسن و حسین».
پاسخ اجمالی
خداوند در بیان یکی از نعمت های خود، از دو دریا یاد می کند که از یکدیگر متفاوت هستند، با یکدیگر برخورد و ارتباط دارند،
اما در عین حال هیچ یک نمی تواند بر دیگری غلبه کند؛ زیرا در میان این دو حائل و مانعی وجود دارد.
تفسیر ظاهری آن است که این دو دریا با دو ویژگی متفاوت در کنار یکدیگر هستند، اما مانعی در این میان وجود دارد که به هیچ یک اجازه نمی دهد بر دیگری غلبه پیدا کند و این به حق نشانی بزرگ از قدرت و عظمت الهی است.
علاوه بر تفسیر فوق، روایتی وجود دارد که یکی از معانی باطنی قرآن را بیان می کند و منظور از دو دریا را علی(ع) و فاطمه(س) می داند. البته این تفسیر باطنی منافاتی با حجیت معنای ظاهری ندارد.
پاسخ تفصیلی
خداوند در سوره «الرحمن»، تعدادی از نعمت ها و نمائی از قدرت خود را بیان می فرماید؛ مانند این آیه: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ. بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ».[1] سپس این دو دریا را این گونه توصیف می کند: «از آن دو دريا لؤلؤ و مرجان بيرون می آيد».[2] و در آیه دیگری منظور از «البحرین» (دو دریا) به روشنی به دست می آید: «او است كه دو دريا را به هم در آميخت، اين شيرين و گوارا و آن شور و تلخ، و ميانشان مانعى قرار داد نفوذ ناكردنى تا با هم مخلوط نشوند (گويا هر يک به ديگرى می گويد) دور باش و نزديک نيا».[3] بنابر این، منظور از دو دریا، دریای آب شیرین و دیگری دریای آب شور است.
حال با توجه به نکاتی که در ذیل می آید، می توان مراد آیه را فهمید:
1 – این دو دریا با یکدیگر برخورد و با هم مناسبت دارند، اما در عین حال هیچ یک نمی تواند بر دیگری غلبه کند؛ زیرا در میان این دو حائل و مانعی وجود دارد. این دو دریا با دو ویژگی متفاوت در کنار یکدیگر هستند، اما مانعی در این میان وجود دارد که به هیچ یک اجازه نمی دهد بر دیگری غلبه پیدا کند و این به حق نشانی بزرگ از قدرت و عظمت الهی است؛[4] لذا خداوند در ادامه می فرماید: «فَبِأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ».[5]
2 – در این که مراد از این دو دریا کدام دریاها و یا رودها است، اختلافاتی وجود دارد:
یک. رودخانه هاى عظيم آب شيرين هنگامى كه به درياها و اقيانوس ها می ريزند معمولاً دريايى از آب شيرين در كنار ساحل تشكيل می دهند و آب شور را به عقب می رانند و عجب اين كه تا مدت زيادى اين دو آب شيرين و شور به خاطر تفاوت درجه غلظت به هم آميخته نمی شوند[6] و این به حق فصلی از عجائب الهی است که مایه عبرت بشر است.
دو. برخی از مفسران این دو دریا را به برخی از دریاهای امروزی معنا کرده اند.[7] البته بر این تفاسیر نیز انتقاداتی وجود دارد.
سه. برخی از مفسران نیز این گونه تقریر کرده اند که منظور از دو دریا، دریای زمین و آسمان است، به این معنا که وقتی آب بخار می شود و به آسمان می رود و ابرها را تشکیل می دهد. این آب ها شیرین هستند و جدا از آب شور دریا.[8] البته این تفسیر نیز خالی از اشکال نیست که لفظ دریا را نمی توان بر ابر و امثال آن اطلاق کرد.
3 – خداوند از مانعی که میان این دو دریا است این گونه تعبیر می فرماید: «بَيْنَهُما بَرْزَخٌ … »؛ در این که منظور از این برزخ چیست؛ اقوالی وجود دارد:
الف. بسیاری از تفاسیر با عبارت «حاجز من قدرة الله» از آن یاد کرده اند.[9] به نظر می رسد این تعبیر نوعی ابهام با خود دارد و تنها بیان کننده این نکته است که قدرت الهی بر این امر تحقق گرفته و مانع این امر عجیب شده است. حال آیا قدرت الهی بر امری تحقق گرفته و آن نقش واسطه را بازی کند یا نه، از این قول جوابی به دست نمی آید. در نهایت، این نظریه با کلّیتی که دارد، می تواند با اقوال دیگر جمع شود.
ب. برخی دیگر تصریح کرده اند که تنها قدرت الهی و خواست خداوند است که مانع از این امر شده که این دو دریا با یکدیگر تصادم پیدا کرده و یکی بر دیگری غلبه پیدا کند.[10]
ج. برخی از مفسران که منظور از دو دریا را برخی از دریاهای امروزی دانسته اند؛ مانع میان این دو را جزیره هایی که در میان این دو وجود دارند، بیان کرده و می گویند اینها موانعی هستند که خداوند ایجاد کرده است.[11]
د. و دیدگاه های دیگری که در این مقام وجود دارد.[12]
4 – روایتی در ذیل این آیه نقل شده است: يحيى بن سعيد قطان گويد: از امام صادق(ع) شنیدم که در تفسير آيه شريفه: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ» می فرمود: «على و فاطمه دو درياى ژرف اند كه هيچ كدام بر ديگرى ستم نكند» و «لؤلؤ و مرجان در يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجان؛ يعنى حسن و حسين كه از اين دو دريا بيرون مىآيند».[13] در برخی از نقل ها نیز علاوه بر روایت فوق، پیامبر اسلام(ص) را مصداق «بَيْنَهُما بَرْزَخٌ» بیان کرده اند.[14] این روایت در منابع اهل سنت نیز نقل شده است.[15]
این گونه تفسیر روایات که در مورد بسیاری از آیات وجود دارد، به عنوان تفسیری از باطن قرآن مطرح می باشد؛ یعنی قرآن با توجه به الفاظ به کار رفته شده معنای ظاهری خود را دارد و علاوه بر آن، میتوان با استفاده از روایات، معانی باطنی نیز برای آن در نظر گرفت، و بر فرض قبول سند روایت، می توان بر آن، علاوه بر معنای ظاهری استناد کرد.
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:÷
[1]. الرحمن، 19 – 20: «دو درياى [شيرين و شور] را روان ساخت در حالى كه همواره باهم تلاقى و برخورد دارند. [ولى] ميان آن دو حايلى است كه به هم تجاوز نمی كنند [در نتيجه با هم مخلوط نمی شوند!]».
[2]. الرحمن، 22: «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ».
[3]. فرقان، 53: «وَ هُوَ الَّذي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً».
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 304 – 305، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[5]. الرحمن، 21: «پس كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟».
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 125، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[7]. شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 4، ص 332، داد، تهران، چاپ اول، 1373ش؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق: دکتر یاحقی، محمد جعفر، دکتر ناصح، محمد مهدی، ج 18، ص 253، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408ق. نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، إیجاز البیان عن معانی القرآن، تحقیق: القاسمی، دکتر حنیف بن حسن، ج 2، ص 786، دار الغرب الاسلامی، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[8]. به نقل از ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، ج 7، ص 455، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: الطیب، اسعد محمد، مکتبة نزار مصطفی الباز، ج 8، ص 2708، عربستان سعودی، چاپ سوم، 1419ق.
[9]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 497، دار البلاغة للطباعة و النشر، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق: شحاته، عبدالله محمود، ج 4، ص 197، دار إحیاء التراث، بیروت، چاپ اول، 1423ق؛ بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، تحقیق: المهدی، عبدالرزاق، ج 4، ص 333، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1420ق؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 445، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق.
[10]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 208، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 208، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق.
[11]. به نقل از ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق: المهدی، عبدالرزاق، ج 4، ص 209، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ اول، 1422ق؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 9، ص 181، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
[12]. ر.ک: نخجوانی، نعمت الله بن محمود، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، ج 2، ص 375، دار رکابی للنشر، مصر، چاپ اول، 1999م.
[13]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 65، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص 148، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375ش؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، طیب، ج 2، ص 344، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق.
[14]. ابن عقده کوفی، احمد بن محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: حرز الدین، عبد الرزاق محمد حسین، ص 216، دلیل ما، قم، چاپ اول، 1424ق.
[15]. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق: محمودی، محمد باقر، ج 2، ص 284، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1411ق؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 142 – 143، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق.