نكات عبرت آموزى در اردوگاه دشمن وجود دارد كه توجه به آنها، مى تواند تا حدى علل شكست آنان را تبيين كند. بعضى از اين نكات چنين است:

 

يك. تكيه بر غير خدا

يكى از اصلى ترين شعارهاى مشركان قريش در مقابل مسلمانان چنين بود: «ان لنا العزّى و لا عزى لكم»؛[1] «ما داراى بُت عزّى هستيم؛ در حالى كه شما عزّى نداريد».

جالب آن است كه آنان بُتى را كه هيچ نفع و ضررى ايفا نمى كند، به عنوان افتخار خود بر مسلمانان مطرح مى كنند!! تكيه بر قدرت نظامى نيز ـ كه بسيار فراتر از قدرت نظامى مسلمانان بود ـ يكى ديگر از مصاديق اين عنوان به حساب مى آيد.

مشركان در حالى كه با 950 جنگجو، صد اسب، هفتصد شتر و داراى سلاح هاى مختلف آن زمان بودند، از مكه خارج شده و ابوجهل (يكى از فرماندهان آنان) با اشاره به اين قدرت عظيم مى گفت: آيا مسلمانان تصور مى كنند كه با وجود اين قدرت، بر ما پيروز خواهند شد؟[2]

 دو. تكبّر

نمونه روشن تكبّر و خودپسندى مشركان، هنگام خروج آنان از مكه ديده شد كه قرآن به آن اشاره مى كند.[3] مصداق بارز آن را در مى توان در شخصيت و منش ابوجهل مشاهده كرد؛ پيامبر صلى الله عليه و آله به همين مناسبت، به او لقب «فرعون امت» و «رأس ائمة الكفر» (رئيس پيشوايان كفر) داده بود.[4]

وى با تكبّر تمام، پيشنهاد عدم جنگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را رد كرده بود.[5] او حتى هنگام مرگ نيز دست از غرور بر نداشت و بيشترين ناراحتى خود را اين مى دانست كه به دست شخصى گمنام ـ و در ديدگاه خود غيرشريف ـ به نام عبداللّه  بن مسعود كشته شده و آرزو كرد كه اى كاش، او را شخصى قريشى يا لااقل از قبيله اى شريف مى كشت!![6]

نوفل بن خويلد، از ديگر سران مشركان نيز مصداق ديگر اين تكبّر است كه در بحبوحه نبرد، فرياد زد: اى قريشيان! امروز روز رفعت و بلند مرتبگى است.[7]

مصداق ديگر اين تكبر و تكيه بر تعصبات خشك جاهلى را مى توان در مبارزه طلبى سه تن از بزرگان مشركان ـ به نام هاى شيبه، عُتبه و فرزندش وليد ـ ديد. آنان وقتى به ميدان آمدند، مبارز طلبيدند؛ در آغاز سه تن از انصار به مقابله با آنان رفتند؛ اما آنان با تكبر گفتند: «ما با اينها نمى جنگيم؛ بلكه با هم رديفان (هم كفو) خود كه از قبيله قريش باشند، مى جنگيم». به دنبال اين خواسته، حضرت على عليه السلام، حمزه و عبيده به نبرد آنان رفتند و هر سه را به هلاكت رسانيدند.[8]

 

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

نویسنده:گروه مؤلفان


[1] – تاريخ سياسى اسلام، رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، ص 432.

[2] – المغازى، ج 1، ص 39.

[3] – همان، آيه قرآن، آيه 47 سوره انفال مى‏باشد كه در آن آمده است: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النّاسِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللّهِ وَ اللّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ».

[4] – المغازى، ج 1، ص 91.

[5] – همان، ص 61.

[6] – همان، ص 90.

[7] – همان، ص 91.

[8] – السيرة النبويه، ج 2، ص 625.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *