می‌دانیم که در جنگ احد، مسلمین رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  را در معرکه تنها گذاشته و همگی فرار کردند. و  تنها تعداد محدودی از یاران ایشان در میدان رزم از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دفاع کردند. حال در تعداد این مقدار اندک اختلاف است. تا آنجا که حتی برخی از آنان تعداد مدافعین پیامبر را سی نفر خوانده‌اند.

اما ما می‌گوییم: تنها کسی که از اصحاب باقی ماند و سرسختانه از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  دفاع کرد، علی علیه‌السلام بود. سپس یکی پس از دیگری اصحاب به رزمگاه برگشتند. ظاهراً آنها در هنگام فرار، خیال می‌کردند که باقی اصحاب نزد پیامبر می‌مانند و از او دفاع می‌کنند. اما وقتی همگی همدیگر را در پشت خط می‌یابند، درمی‌یابند که همگی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تنها گذاشته‌اند. بنابرین با کار شوم خود پی برده و برای دفاع از ایشان به میدان جنگ بازمی‌گردند.

برای این نظر شواهدی از تاریخ است که به خوبی بیانگر آن است:

  1. از ابن عباس روایت شده است: چهار فضیلت است که مخصوص علی علیه‌السلام است: او از عرب و عجم اولین نفریست که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همراهی کرد. او کسی است که در تمام لشکرکشی‌های سپاه اسلام، صاحب پرچم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده است. او کسی است که در روز مهراس (احد) که همگی از ترس فرار می‌کردند، ایستادگی کرد. او کسی است که پیامبر را غسل داد و سپس او را وارد قبر کرد.[1]
  2. قوشجی گفته است:« همه اصحاب از پیامبرشان فرار کردند و تنها علی علیه السلام بود که در بین آنان باقی ماند. …»[2]
  3. زید بن وهب می‌گوید: از ابن مسعود پرسیدم:« همه اصحاب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز احد از جنگ فرار کرده و ایشان را تنها گذاشتند. آیا کس دیگری غیر از علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام، ابودجانه و سهل بن حنیف در میدان جنگ باقی ماند؟»

ابن مسعود جواب داد:« بلکه از بین آنان فقط علی علیه‌السلام  باقی ماند و از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  دفاع کرد. پس از پایان کار گروهی به سوی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بازگشتند. که نفرات اول آنان، عاصم بن ثابت، ابودجانه و سهل بن حنیف بودند که پس از آنان طلحة بن عبیدالله نیز به آنان ملحق شد.»

به او گفتم:« پس ابوبکر و عمر کجا بودند؟»

او جواب داد:« آنها نیز فرار کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند.»

پرسیدم:« عثمان کجا بود؟»

گفت:« او بعد از گذشت سه روز پیدا شد. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  به او فرمود:« دیگر کار از کار گذشته است.»

گفتم:« پس تو خودت کجا بودی؟»

گفت:« من هم همانند آنان از معرکه گریختم.»

به او گفتم:« پس احوال روز احد را از کجا می‌دانی؟»

گفت:« آن را از عاصم و سهل بن حنیف پرسیدم.»

به او گفتم:« پس ایستادگی علی علیه‌السلام  کار حیرت انگیزی بوده!»

گفت:« نه تنها تو از آن تعجب می‌کنی بلکه فرشتگان نیز از این فداکاری شگفت‌زده شدند. مگر نشنیده‌ای که جبریل در آن روز بالا می‌رفت و فریاد می‌زد: لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی.»

به او گفتم:« از کجا فهمیدی که جبریل چنین گفته است؟»

گفت:« مردم دیدند که از آسمان، صدای بلندی به پاست. از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسیدند که او کیست. ایشان نیز جواب دادند: او جبریل است.»[3]

  1. از سعید بن مسیب نیز نقل شده است: در روز احد، دیدم علی علیه‌السلام کنار پیامبر بود و با شمشیرش به پیش می‌رفت. و دیگران نیز در پشت ایشان حرکت می‌کردند.[4]
  2. از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است که علی علیه‌السلام در روز شوری چنین فرمود:« شما را به خدا سوگند، در روز احد چه کسی غیر از من بود که ملائکه خداوند در کنارش وقوف کردند.» و اهل شوری نیز پاسخ دادند:« هیچ کس.»[5]
  3. علی علیه‌السلام به گروهی از یهودیان جنگ احد فرمود:« من در کنار رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله باقی ماندم و مهاجرین و انصار نیز به سوی منازلشان در مدینه بازگشتند. »[6]
  4. از انس بن مالک نقل شده است:« همانا تعداد کسانی که روز احد در کنار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله باقی ماندند، یک نفر از مهاجرین و هفت نفر از انصار بودند که آن هفت نفر کشته شدند.»[7] و از بدیهیات است که آن یک نفر نیز کسی جز علی علیه‌السلام نبوده است.


[1]. المناقب للخوارزمي ص21 و 22 / (ط مركز النشر الإسلامي) ص58 ؛ الإرشاد للمفيد ص48 / (ط دار المفيد) ج1 ص79 ؛ تيسير المطالب ص49 ؛ ذخائر العقبى ص86 ؛ بحار الأنوار ج20 ص81 / ج38 ص240 و 256 ؛ مناقب أهل البيت «عليهم السلام» للشيرواني ص39 ؛ الإستيعاب (ط دار الجيل) ج3 ص1090 ؛ شرح نهج البلاغة للمعتزلي ج4 ص117 ؛ نظم درر السمطين ص134 ؛ شواهد التنزيل ج1 ص118 ؛ تاريخ مدينة دمشق ج42 ص72 ؛ كشف الغمة ج1 ص79 و 190؛ المستدرك للحاكم ج3 ص111 ؛ شرح إحقاق الحق (الملحقات) ج4 ص454 و 455 / ج15 ص430 و 654 / ج20 ص457 / ج22 ص146 / ج23 ص509 / ج31 ص296 و 604 ؛ تهذيب الكمال ج20 ص480 ؛ الوافي بالوفيات ج21 ص178 ؛ العدد القوية ص244 ؛ بناء المقالة الفاطمية ص133 ؛ منهاج الكرامة ص95 ؛ غاية المرام ج5 ص175.

 

[2]. شرح التجريد للقوشجي ص486 ؛ دلائل الصدق ج2 ص387 ؛ كشف المراد في شرح تجريد الإعتقاد (تحقيق الآملي) ص521 / (تحقيق الزنجاني) ص408 ؛ سفينة النجاة للتنكابني ص367.

[3]. الإرشاد للمفيد ج1 ص83 – 85 ؛ بحار الأنوار ج20 ص81 – 85 و 72 / ج41 ص82 ؛ الدر النظيم ص159 – 160 ؛ نقلت فقرات من هذا الحديث في مصباح الأنوار ص314 ؛ إرشاد القلوب ص241 ؛ مناقب آل أبي طالب ج2 ص315  ؛ كشف الغمة ج1 ص193.

[4]. الإرشاد للمفيد ج1 ص88 ؛ بحار الأنوار ج20 ص87 ؛ أعيان الشيعة ج1 ص390.

[5]. الإحتجاج ج1 ص199 ؛ بحار الأنوار ج20 ص69 / ج31 ص333 ؛ غاية المرام ج2 ص129 ؛ مصباح البلاغة (مستدرك نهج البلاغة) ج3 ص217.

[6]. الخصال (ط مركز النشر الإسلامي) ص368  ؛ الإختصاص للمفيد ص167 ؛ بحار الأنوار ج20 ص69 / ج38 ص170 ؛ حلية الأبرار ج2 ص363.

[7]. البداية والنهاية ج4 ص26 / (ط دار إحياء التراث العربي) ج4 ص29 ؛ صحيح ابن حبان ج11 ص18 / السيرة النبوية لابن كثير ج3 ص51 ؛ سبل الهدى والرشاد ج4 ص203 ؛ حياة الصحابة ج1 ص533.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *