هر چند اصل مسئله خريد بعضى از زمين هاى فلسطين از سوى يهوديان صحّت دارد؛ اما بايد به عواملى از قبيل: «مقدار آن»، «زمان خريد»، «اهداف پشت پرده آن» و بالاخره «رابطه آن با مشروعيت نظام سياسى حاكم» توجه داشت.

سياستگذاران صهيونيسم، در آغاز ورود مهاجران يهودى و در زمانى كه هنوز نيات شوم آنان (تسلط بر سرزمين فلسطين)، براى مردم آنجا مشخص نبود؛ جهت قانونى جلوه دادن اقدامات خود و پنهان كردن اهداف و نيات دراز مدت خويش، تعداد محدودى از زمين هاى زراعى و يا مسكونى را از فئودال هاى مالك (افندى ها) خريدارى كردند.[1]

پس از محكم كردن جاى پاى خود، با روش هايى نظير ايجاد رعب و وحشت، ترور و كشتار دسته جمعى فلسطينيان (مانند قتل عام دير ياسين، صبرا، شتيلا و …)، ويران كردن منازل و روستاهاى عرب نشين[2] و سپس مصادره زمين هاى مهاجران، سياست هاى شوم خود را در مورد جمعيت و سرزمين هاى اعراب عملى كردند. بر اين اساس دو سوم سرزمين هاى اعراب مصادره شد.[3]

پس از اخراج يك و نيم ميليون فلسطينى، «زمين متعلق به يهوديان» ـ آن گونه كه مسئولان «صندوق ملى يهود» مى گويند ـ در زمان اعلاميه بالفور (1917) سه و نيم درصد و در 1947م. شش و نيم درصد بود. اما امروزه بيش از 93 درصد اراضى فلسطين، به صورت كاملاً غيرقانونى و غاصبانه در مالكيت يهوديان است.[4]

اين در حالى است كه در سال 1948م. فلسطينى ها مالك 97 درصد از اراضى اين كشور بودند. بر اين اساس درصد زمين هاى خريدارى شده، بسيار ناچيز و غيرقابل اعتنا است.

نكته ديگر آنكه، به فرض يهوديان به صورت كاملاً قانونى و بدون هيچ گونه فريب و نيرنگى، درصد زيادى از زمين هاى فلسطينيان را خريدارى مى كردند؛ اما داشتن املاك زياد باعث مشروعيت آن رژيم نمى شد؛ زيرا:

اولاً، يهوديان فلسطينى نسبت به ساير سكنه فلسطين در اقليت هستند.

ثانيا، مردم فلسطين ـ حتى عده كمى هم كه زمين به يهوديان فروختند ـ هرگز حق تعيين سرنوشت خويش را به يهوديان نسپردند.

ثالثا، از نظر حقوقى، اساسا حق تعيين سرنوشت ـ كه حق حاكميت ناشى از آن است ـ قابل واگذارى و معامله پذير نيست. بر اين اساس است كه از حكومت اسرائيل، به عنوان رژيم غاصب نام برده مى شود.[5]

 

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

نویسنده:گروه مؤلفان


[1] – روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، ترجمه مجيد شريف، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، چاپ دوم، 1377، صص 194ـ198.

[2] – به عنوان نمونه، اتحاديه حقوق بشر اسرائيل فاش مى‏كند كه از 11 ژوئن 1967 تا 15 نوامبر 1969 بيش از 20000 خانه متعلق به اعراب، در اسرائيل و در كرانه غربى رود اردن با ديناميت ويران شده‏اند و در سال 1949 نيز دولت اشغالگر اسرائيل حدود 400 شهر و روستاى عرب‏نشين فلسطين را تخريب و به جاى آنها جنگل مصنوعى ايجاد كرد.

[3] – ر.ك: اسداللّه‏ رضايى، بررسى سير تحول دولت در سرزمين فلسطين، نشر گنج معرفت، ص 31.

[4] – همان، ص 33.

[5] – براى آگاهى بيشتر ر.ك:

الف. سياست و حكومت رژيم صهيونيستى، مؤسسه مطالعات فلسطينى، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامى، 1377؛

ب. عبد معروف، دولت فلسطين و شهرك‏هاى يهودى‏نشين، ترجمه فرزاد ممدوحى، نشر اطلاعات؛

پ. آلفرد. م. ليليانتال، ارتباط صهيونيستى، ترجمه: سيد ابوالقاسم حسينى، نشر پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، 1379.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *