برای دریافت مجموعه پوسترهای این مجموعه ایـــنــــجـــــا و یا روی عکس بالا کلیک نمایید.
60سال جهاد برای دفاع از شیعه
جرجي زيدان؛ نويسنده مسيحي مصري در کتابش «تاريخ آداب اللغه العربيه» نوشت: شيعه طايفه اي کوچک بود که اکنون منقرض گشته و آثار قابل اعتنائي ندارد. او نقش شيعه را در بناي فرهنگ اسلامي بسيار اندک شمرده بود. این شد که شیخ آقا بزرگ و دو همردیف و دوسـت علـمـی ايشان، سید حسن صدر و شیخ محمد حسين کاشف الغطاء هم پیمان شدند تا هر یک در باب معرفی شیعه کاری را بر عهـده گیرند و به این صورت پاسخي به سخن جرجی زیدان بدهند. برپایه این پیمان قرار شد علامه سید حسن صدر با نگارش کتابی سهم شیعه را در تأسیس و تدوين علوم اسلامی نشان دهد که «تاسیس الشیعه الکرام لفنون الاسلام» تأليف شد. علامه شیخ محمد حسین کاشف الغطاء نیز در بیان نادرستی و لغزشهای کتاب جرجی زیدان، نگارش «المراجعات الریحـانیـه و النقود و الردود» را آغاز کرد.
از این بین شیخ آقا بزرگ مأمور شد فهرستی برای تـالیفـات شیعـه بنویـسـد که حاصـل آن پس از شصت سال تلاش و بازديد شخصي از 62 کتابخانه بين المللي در حجاز، مصر، هند، لبنان، عراق، فلسطين، سوريه، ايران و… کتاب 29جلدي الذریعه الي تصانيف الشيعه شد.
تحقق بخشی از آرزوی شیخ طوسی توسط شیخ آقابزرگ تهرانی
شيخ طوسـي مي فرمايـد: هيــچ کـس تـا بـه حـال ليســت تمـام کتاب هاي شيـــعــه را جمع آوري نکرده و هر عالمي معمولا کتابخانه خودش را فهرست مي کرده است، الّا …
هنوز نشاط دارم
ساعت 4:30 شب بودکه خستگي بر من غالب شد و خوابيدم، از خواب که برخواستم ديدم شيخ آقا بزرگ نخوابيده و همچنان مشغول يادداشت برداري است، از او پرسيدم نمي خوابيد؟ فرمود من هنوز نشاط دارم. ما هفت شب در آنجا بوديم، ايشان استراحت منظمي نداشت و مي فرمود ما براي استراحت اينجا نيامديم. ( بيتوته علامه سيد محسن امين (نويسنده اعيان الشيعه) با شيخ آقابزرگ تهراني در کتابخانه شيخ العراقين کربلا)
معرف طایفه شیعه
الآن در هر کتابخانه ي دنيا که برويد؛ براي مطالعات اسلامي شما را به قـفـسـه کتـب شيعـه که راهنمـايـي مي کننـد، آنجا کتاب الذريعه را معرّف طايفه شيعه مي بينيد. اين کتـاب همه ميراث علمي، ديني، فرهنگي و ادبي شيعه را با استـنـاد به نسـخ خطي و آثار چاپ شده معرفي کرده و به عبارتي شناسنامـه ميراث ما است. (فرزند علامه و محقق کبير سيد عبدالعزيز طباطبائي)
تحـقـق بخشـي از آرزوي شيخ نجاشـي توسط شيخ آقا بزرگ
شيخ نجاشي مي فرمايـد: نا بخردان تهمت مي زنند که شيعه، دانشمند و کتاب ندارد. لذا من در حد توانم به فهرست کردن آثار شيعه پرداختم، اما به خاطر در دسترس نبودن اکثر کتب نتوانستم همه آنها را جمع کنم.
سير و سلوک هفتگي
شيخ با اين همه اشتغال پر دامنه علمي و تتبّعات فرصت گيري که داشت، شـب چهارشنبـه هر هفته پياده از نجف به مسجد سهله (واقع در ده کيلومتري نجف) مي رفت و در آنجا به عبادت مي پرداخت، اين کار وي تا مدتي پس از رسيدن به هشتاد سالگي هم ادامه داشت. (سيماي فرزانگان؛ صفحه 141)
تواضع و ادب شيخ در برابر استاد
شيـخ در پـاورقـي مقدمه اي که در کتاب استـادش حاجي نوري نگاشته، مي نويسد: با گذشت پنجاه و پنج سال از فقدان استادم، هنوز هنگام نوشتن درباره او، قلم در دســتــم مي لرزد، چرا که او فـراتـر از زمان خويـش بود و مرا چه،که درباره ي او بنويسم…
خلوص دل
…بـا خلـوص دل از درگاه خداي متعال مسئلت مي کنم که بقيه عمر من را، بر عمر شريف او بيفزايد، تا او بتواند به همه آرمان خويش بيفزايد. (بخشي از تقريظي که آقا بزرگ براي علامه اميني و کتاب الغدير مي نويسد – کتاب میرحامد حسین صفحه 145)
نگارش با دست لرزان
یکی از بهترین تراجمی که در احوال شیخ الطائفه مرحوم شیخ طوسی ره نوشته شده، مکتوبیست از مرحوم شیخ آقا بزرگ طهرانی که برای همایشی در کراچی نوشت و در مقدمه تفسیر تبیان چاپ شده است. اما او این مقاله را کی و در چه حالی نوشت؟ شیخ آقا بزرگ در محرم سال 1376 قمری در حالی که 83 سال از عمرش می گذشت در راه کربلا تصادف نمود. وی در حالی که در اثر این تصادف در آن شرایط کهن سالی در خانه بستری بود، این مقاله را نوشت و در پایان آن، با این سطور به حال خود اشاره نمود:
و لذلك بقينا بصدد انتهاز الفرصة للعودة الى ذلك و غيره مما ذكرناه لولا أن خلب رجاؤنا بعد النازلة التي حلت بنا في المحرم هذه السنة، فقد حطمت الآمال، و أوهنت العزائم، و أماتت الهمم، و ذهبت ببقايا القوى، و لم نزل رغم التحسّن الظاهري في حالة لا تدع راحة و لا تعرف الاستقامة و قد عاقتنا عن كثير من الأعمال، و أخرتنا عن مهام الأشغال العلمية و غيرها … و هكذا قعد بنا المرض و عاقنا عن الكتابة و غيرها … فالحمد للَّه على اختياره و نسأله الصبر على بلائه و نصلي على محمد و آله الطاهرين. و كتبه بأنامله المرتعشة في داره في النجف الأشرف ليلة الجمعة الحادي و العشرين من رجب سنة ست و سبعين و ثلاثمائة و ألف. (الفاني آغا بزرك الطهراني عفا اللَّه عنه)
مرزبــان حماســه خورشيــد
فقر و سختي بسياري را تحمل کرد، اما باز هم از نگارش کتاب هايش دست نکشيد ، آنها را به هزينــه خودش چـاپ و دسته بنــدي مي نمـود و براي افراد و موسسـات مختلف جهان مي فرستاد. روزي به منزلش رفتم و ديدم بسته هاي کتاب زير تخت ايشان مانده است. گفتم: اگر خادمتان نمي تواند اينها را به اداره پست ببرد من ببرم. ايشان موافقت نکرد، بعدها متوجه شدم پول پست کردن کتاب ها را نداشته است. پژوهشگر نستوه و علامه محقق سيد عبدالعزيز طباطبايي
بسياري از مستشرقـان و محققـان غربـي و حتـي اسلامي و عربـي، فکر مي کردنـد ايشان امکانات فراوان و منشـي و کمک کار دارند، وقتـي به اتاق ايشـان مي آمدنـد مبهـوت مي شدنـد، زيرا مي ديدنـد اين مشت استخــوان، يک تنـه بـراي دسـت يابـي و فهرسـت کـردن کتــاب هــاي شيعـه اين همه پژوهش کرده است. آيت الله سيد مرتضي نجومي
استاد يوسف اسعد داغر بيروتي دانشمند و محقق مسيحي در تقريظي که بر الغدير نوشته و در مقدمه مجلد 11 به چاپ رسيده، مي نويسد: به خدا سوگند! اگر جهان تشيع در قرن چهاردهم هجري جز آقاي اميني در فراهم آوردن الغــدير و فقيد سعيد سيد محسن امين در تـألــيــف اعـــلام الـــشــيــعـــه و علامه بلند پايه شيخ آقابزرگ در نگارش کتاب الذريعه، مردان ديگري از علم و دين نداشت، هر آينه بر نشر افکار اسلام و راهنمايي ارباب انديشـه و خـرد کافي بود.
پژوهشگري اولوالعزم
شيخ آقابزرگ، خود مي گويد: هنگام نوشتن الذريعه اجاره نشين بودم؛ روزي پدر همسرم که از تجار تهران بود به ديدارمان آمد، تا وضع زندگي ما را ديد به شدت گريست و گفت: دختر مرا آورده اي و در اين وضع زندگي مي کني؟ بيا اين پول را بگير و خانه اي بخر؛ وقتي ايشان رفت، با خانواده نشستم و گفتم يک نفر به شـيـعــه شبهـه اي کرده و من جوابش را نوشته ام؛ حالا مي خواهم آن را چاپ کنم ولي پول ندارم؛ اجازه مي دهي با همين محروميت در اين خانه زندگي کنيم و اين پول را بدهيم و الذريعه را چاپ کنيم؟ همسرم هم پذيرفت و الذريعه چاپ شد. (به نقل از استاد معظم آيت الله مروي پايان درس خارج فقه 7 / 12 / 1392)






