مقدمه

یکی از مسائل مهم که در قرن اخیر بین مسلمانان مطرح شده، توسل و ارتباط آن با توحید عبادی است که در قرون گذشته بین مسلمانان کمتر مورد بحث بود؛ زیرا تمام مسلمانان و علمای مذاهب به گونهای توسل را پذیرفته‌اند و یا در حد کراهت و حرمت به عنوان حکم فقهی در فقه از آن بحث کرده‌اند، اما در دو قرن اخیر که وهابیت گسترش یافته، حکم توسل را بالاتر از یک حکم فقهی، به حکم اعتقادی و شرک و کفر رسانده اند و میگویند چون توسل عبادت غیر خداست، پس درخواست کمک از غیر خدا شرک است. بدین جهت شایسته است مسئله توسل در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در این نوشتار به توسل در سیره اهلبیت (ع) در این زمینه می‌پردازیم.

توسل به صالحین و اولیای الهی از زمان خلقت حضرت آدم تاکنون در بین مردم رواج داشته است و قرآن نیز به آن دعوت کرده است.[1] همچنین روایات فراوانی از طریق شیعه و اهلسنت مشروعیت توسل را اثبات می‌کنند؛ نظیر روایت عثمان بن‌حنیف که فرد نابینایی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و تقاضای شفا کرد و آن حضرت این دعا را به او تعلیم داد که بخواند:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّي فِي حَاجَتِي هَذِهِ فَتَقْضِي لِي اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِيَّ؛[2]

بار خدایا، از تو می‌خواهم و به وسیله پیامبرت به تو توجه می‌کنم. یا محمد، من برای برآورده شدن حاجتم به وسیله شما به پروردگارم رو می‌آورم. پروردگارا، شفاعت او را درباره من بپذیر!

نیز موارد زیادی از توسل که از صحابه و تابعین و بزرگان اهلسنت نقل شده است، ولی از قرن هشتم به بعد ابنتیمیه و بعد از او محمد بنعبدالوهاب و پیروانشان، دامنه توسلهای مشروع را محدود کردند و بعضی از انواع توسل را مساوی شرک دانستند.[3] از این رو در این نوشتار به بررسی سیره اهل بیت پیامبر اکرم(ص) که مورد احترام تمامی مسلمانان می‌باشند، می‌پردازیم؛ چون از نظر شیعه طبق آیه تطهیر، اهل‌بیت (ع) معصوم و از هرگونه آلودگی و پلیدی مبرا بوده‌اند و مطابق حدیث متواتر ثقلین نزد شیعه و سنی، اهلبیت: عِدل قرآن اند و تا قیامت از آن جدا نخواهند شد و در واقع آنان مفسران واقعی آن اند. لذا هیچ نوع شرکی در اعمال و رفتار و تأییدات آنها تصور نمیشود و عدهای از اهلبیت جزء صحابه می‌باشند و سنت صحابه نیز نزد برادران اهل سنت جایگاه خاصی دارد. همچنین بعضی از اهلبیت استاد و معلم ائمه فقه اهلسنت محسوب می‌شوند و به طور کلی همه آنان جزء موحدان و پارسایان روزگار خود به شمار می‌آمدند و در نزد عام و خاص قداست و جایگاه خاصی داشتند. لذا افعال و تأییدات آنها می‌تواند معیار تشخیص حق و باطل برای همگان قرار گیرد و سیره آنها در مورد توسل می‌تواند اتهام شرک را از عاملین به توسل رفع کند.

توسل انواعی دارد؛ از قبیل: 1 – توسل به ذات و اسما و صفات الهی؛ 2 – توسل به پیامبر اکرم (ص)و به جاه و مقام و حق آن حضرت؛ 3 – توسل به اولیای الهی و صالحین؛ 4 – توسل به قرآن؛ 5 – توسل به ایمان و اعمال صالح و…

اهلبیت: نیز به ذات و اسما و صفات الهی توسل کرده اند و دعاها و مناجات آنان مملو از این قبیل توسلات است؛ مثل فرازهایی از دعای کمیل، دعای سحر، جوشن کبیر، سمات و دعاهای صحیفه سجادیه. این نوع از توسلات ائمه بسیار مفصل است و یک دنیا معارف خداشناسی و توحید در آنها نهفته است و بحث مستقل و مفصلی را می‌طلبد. به علاوه، اهلبیت: خود به پیامبر و جاه و مقام آن حضرت و نیز به یکدیگر متوسل میشدند و همچنین به قرآن و تربت امام حسین(ع) توسل میکردند. این قبیل از توسلات آنها مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته ایشان هرگز این توسلات را به معنای عبادت اینها نمی‌دانستند، بلکه توسل را برای استمداد از خداوند و تقرب به درگاه ذات پاکش که عین توحید است، معرفی می‌کردند.

توسل در سیره حضرت علی(ع)

بی‌تردید حضرت علی(ع) عارف به تمام زوایای دین و دستورات آن بود و دیگران در معارف دین به آن حضرت نیاز داشتند. از این رو گفتار و رفتار آن حضرت می‌تواند الگو و سرمشق تمام مسلمانان باشد. آیا توسل در سیره آن حضرت وجود داشت؟ کیفیت آن چگونه بود؟ با مطالعه در سیره آن حضرت مواردی از توسلات از قبیل توسل به پیامبر و اهلبیت: و نیز توسل به ذکر صلوات و… یافت می‌شود که نمونه‌هایی از آنها را نقل می‌کنیم.

1 – از امام صادق(ع) نقل شده که مردی خدمت اميرمؤمنان(ع) آمد و از اینکه اجابت دعایش دیر شده، به آن حضرت شکایت کرد. حضرت دعایي را به او یاد دادند و فرمودند بگو:

… و أتوجّه إليک بمحمد و أهل بيته  و أسألک بک و به م، أن تصلّی علی محمّد و آل محمّد و أن تفعل بي…؛[4]

به وسیله محمد و خاندانش به سوي تو روي مي‌آورم و از تو به ‌وسیله خودت و این بزرگواران درخواست می‌کنم که بر محمّد و آل محمّد درود فرستي و با من چنين کنی… .

این دعا به دعای «سريع الاجابة»  معروف است که در فرازی از این دعا حضرت تعلیم می‌دهد برای استجابت سریع دعاها به پیامبر و اهلبیتش متوسل شوید. عبارت «أسألک بک و به م» با توجه به سیاق عطف، بیانگر کمال شرافت و بزرگی محمد و آل محمد و جایگاه خاص آنها در نزد خداست. لذا برای استجابت سریع دعا‌ها به وسیله آنان به درگاه خدا متوسل می‌شویم.

2 – از امام صادق(ع) نقل شده که اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمود: هرکس قبل از شروع نماز اين کلمات را بگويد، با محمّد و آل محمّد محشور خواهد شد:

أللّهمّ إنّي أتوجّه إليک بمحمّد و آل محمّد و أقدّمهم بين يدی صلاتي و أتقرّب به م إليک. فاجعلني به م وجيهاً في الدنيا و الآخرة و من المقربين…؛[5]

خدايا، به وسيله محمّد و آل محمّد به سوى تو رو مى‌آورم و ايشان را پیشاپیش نمازم مقدّم مى‌کنم و به وسيله ايشان به سوی تو تقرّب مى‌جويم. پس مرا به بركت ايشان آبرومند در دنیا و آخرت قرار ده و از مقرّبان درگاهت قرار ده… .

نکته درخور توجه در این دعا، عبارت «و أقدّمهم بين يدی صلاتي» است. از آنجا که انسان ضعف و کوتاهی وگناهانی دارد، شایستگی حضور در محضر خدا و سخن گفتن با او را ندارد. لذا خداوند راهى را به روی ما گشوده تا از این طريق بتوانيم به او تقرب جوييم که عبارت است از ذوات مقدس اهلبیت: که انسان با توجه و توسل به اهلبیت، به درگاه خدا تقرب جوید. همچنین توجه به اهلبیت قبل از شروع نماز، کمک می‌کند تا انسان با حضور قلب بیشتری نماز بخواند. علامه مجلسی در تبیین این عبارت آورده است: نماز معراج مؤمن است و به وسیله آن به قرب الهی می‌رسد، ولی به این مقصد نمی‌رسد، مگر با کمک راهنمایانی که ما را در رسیدن به این مقصدکمک و راهنمایی کنند.[6]

همچنین امیرالمؤمنین دعایی را برای رفع مشکلات مربوط به مال و خانواده و فرزند یا سلطانى از سلاطين تعلیم می‌دهند که در آن به پیامبر و اهلبیت: متوسل شده‌اند. [7]

3 – حضرت علی(ع)به درخواست مردی یمنی دعایی را نوشتند که به دعای یمانی معروف شده و در فرازی از آن چند نوع توسل ذکر شده است: توسل به ایمان و عمل صالح، به صفات الهی و به محمد وآل طاهرینش:

فَإِنِّي‏ أَتَوَسَّلُ‏ إِلَيْكَ‏ بِتَوْحِيدِكَ‏ وَ تَمْجِيدِكَ وَ تَحْمِيدِكَ وَ تَهْلِيلِكَ وَ تَكْبِيرِكَ وَ تَعْظِيمِكَ وَ بِنُورِكَ وَ …. وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ أَلَّا تَحْرِمَنِي رِفْدَكَ وَ فَوَائِدَك؛[8]

‏‏همانا متوسل می‌شوم به سوی تو به وسیله (اعتقاد و اقرار) به توحید تو و حمد و سپاسگذاری تو و (گفتن)لا إله إلا الله و تکبیر و تعظیم تو و به وسیله نورت و…و به وسیله محمد و خاندان پاکش که مرا از پاداش‌ها و بخششهایت محروم نکنی.

4 – در نهج‌البلاغه از حضرت علی(ع) نقل شده:

إذا كانت لك إلى الله سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصلاة على رسوله (صلى الله عليه وآله) ثم سل حاجتك؛[9]

هرگاه حاجتی از درگاه خدا داشتی، ابتدا درود بفرست بر محمد و آل او سپس حاجتت را بخواه.

نیز نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) فرموده‌اند:

كلُّ دُعاء محجوب عن السّماء حتی یصلّی علی محمد و آل محمد؛[10]

هيچ دعايى به آسمان نمى‌رسد، مگر اينكه صلوات بر پيامبر فرستاده شود.

سیره حضرت فاطمه زهرا(س)

1 – حضرت زهرا(س) در خطبه‌ای که در مسجد مدینه ایراد کرد، فرمود:

و احمدوا الله الذي لعظمته و نوره يبتغي من في السموات و الأرض إليه الوسيلة و نحن وسيلته في خلقه و…؛[11]

خدایى را حمد و سپاس گویید كه به جهت عظمت و نورش، تمام آنچه در آسمان‌ها و زمین است، (برای تقرب) به سوی خداوند به دنبال وسیله اند و ما وسیله و واسطه خداوند در میان خلقش هستیم.

حضرت زهرا(س) در این بیان نورانی از همگانی بودن اخذ وسیله به درگاه خداوند در بین موجودات عالم سخن به میان آورده و اهل بیت را وسیله بین خدا و خلق معرفی کرده است. البته این نوع وسیله، شامل توسل پس از مرگ نیز می‌باشد.

سیره امام حسین(ع)

1 – امام حسین(ع)در فرازی از دعاي معروف عرفه با ذکر اوصاف برجسته پیامبر اکرم(ص)، با واسطه قرار دادن آن حضرت از خدا درخواست می‌کنند:

اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ في هذِهِ الْعَشِيَّةِ الَّتى شَرَّفْتَها وَ عَظَّمْتَها بِمُحَمَّد نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ، وَ…؛[12]

خدایا، ما در این شامگاه كه تو به آن شرف و عظمت بخشیده‌ای، به وسیله محمد(ص) پیامبر و رسولت، به درگاه تو رو می‌آوریم… .

2 – پس از مرگ معاويه، يزيد به حاكم مدينه دستور داد که از امام حسين(ع) بيعت بگيرد و يا سر آن حضرت را براي او بفرستد. این پیشنهاد برای شخصیتی چون امام حسین(ع) بسیار دشوار بود. بنابراين آن حضرت به جدش رسول خدا متوسل شد و سه شب به زيارت قبر جدش رفت، در شب سوم كنار قبر پيامبر(ص) دو ركعت نماز خواند و پس از آن عرضه داشت:

اَللّهُمَّ إِنَّ هذا قَبْرُ نَبِيِّكَ مُحَمَّد وَ أَنَا ابْنُ بِنْتِ مُحَمَّد وَ قَدْ حَضَرَنِي مِنَ الاَمْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ. اَللّهُمَّ وَ إِنِّي اُحِبُّ الْمَعْروُفَ وَ أَكْرَهُ الْمُنْكَرَ، وَ اَنَا أَسْأَلُكَ يا ذَالْجَلالِ وَ الاِكْرامِ بِحَقِّ هذَا الْقَبْرِ وَ مَنْ فيهِ مَا اخْتَرْتَ مِنْ أَمْري هذا ما هُوَ لَكَ رِضىً؛[13]

بارالها، اين قبر پيامبر تو محمّد(ص) است و من فرزند دختر محمّدم. از آنچه براى من پيش آمده است، آگاهى. خدايا، من معروف را دوست دارم و از منكر بيزارم. من از تو، اى خداوند صاحب جلال و بزرگوارى، مى‌خواهم به حقّ اين قبر و كسى كه در آن هست، راهى را كه خشنودى تو در آن است، برايم مقرّر دارى.

این عمل حضرت در واقع تأییدی است برجواز و مشروعیت زیارت و توسل و جواب عملی است به کسانی که ادعا می‌کنند توسل به مردگان جایز نیست، و نیز ادعای کسانی را که می‌گویند جایز نیست خدا را به حق کسی یا چیزی قسم داد، باطل می‌کند. در واقع این حقی است که خداوند به آنان لطف کرده و آنان را صاحبان حق قرار داده است و حق مطلق از آن خداست.

سیره امام زین‌العابدین(ع)

امام علی بن‌حسین: به دلیل اوضاع و شرایط خاص آن زمان از طریق دعا‌ها و مناجات مردم را هدایت و ارشاد می‌کرد و معارف را از این طریق تعلیم می‌داد که تعدادی از دعاهای آن حضرت در کتاب صحیفه سجادیه جمع‌آوری شده است. با مطالعه این کتاب شریف می‌توان به سیره آن حضرت درباره توسل دست یافت. صحیفه سجادیه از نظر سند در حد متواتر است و از ابتدا مورد توجه علما و دانشمندان اسلامی بوده است و دهها شرح برای آن نگاشته شده است. طنطاوی، دانشمند اهل‌سنّت و مفتی اسکندریه و مؤلف تفسیر معروف الجواهر في تفسیر القرآن، درباره آن می‌گوید:

آن را كتابى يگانه يافتم كه مشتمل بر علوم و معارف و حكمت‏هائى است كه در غير آن يافت نمى‏شود. حقّاً كه از بدبختى است كه ما تا كنون به اين اثر گرانبهاى جاويد از ميراث‏هاى نبوّت و اهلبيت دست نيافته‏ايم. من هر چه در آن مطالعه و دقّت مى‏كنم، مى‏بينم بالاتر از كلام مخلوق و دونِ كلام خالق است.[14]

در اینجا نمونههایی از توسلات امام سجاد (ع)را نیز میآوریم:

1 – توسل به خدا و پیامبر و آل طاهرش:

…فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمّدٍ وَ آلِهِ،صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ، أَن لَا تَرُدّنِي خَائِباً؛[15]

پس از تو می‌خواهم که به حق خودت و به حق محمد وآل او  ـ ‌درودهاى تو بر ايشان باد – مرا ناامید بر نگردانی.

حضرت سجاد(ع) برای نشان دادن اوج عظمت و شرافت پیامبر واهلبیتش در نزد خدا، توسل به خدا و پیامبر و آلش را در کنار هم ذکر کرده است.

2 – توسل به حق پیامبر و اهل‌بیت: امام رضا(ع) از پدر بزرگوارش و ایشان هم از پدرگرامیاش نقل می‌کند که امام زین العابدین (ع)قبرحضرت علی(ع) را زیارت کرد و در کنار قبر ایستاد و گریه کرد و سپس فرمود:

اللّهم فاستجب دعائي، و اقبل ثنائي، و أعطني جزائي، واجمع بيني و بين أوليائي بحق محمد و علي و فاطمة و الحسن و الحسين؛[16]

پروردگارا، دعای مرا مستجاب فرما و حمد و ثنایم را بپذیر و پاداشم ده و مرا در زمره محمد و آل‌محمد قرار ده، به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین:.

این زیارت که به زیارت امین الله معروف است و از معتبرترین زیارات می‌باشد، تأییدی است بر جواز زیارت و قسم دادن خدا به حق پیامبر و اهلبیت طاهرینش.

3 – توسل به پیامبر و علی(ع):

اللّهُمّ فَإِنّي أَتَقَرّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمّدِيّةِ الرّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا أَنْ تُعِيذَنِي مِنْ شَرّ كَذَا وَ كَذَا؛[17]

بار خدایا! من، به وسیله مقام رفيع محمد و طريقت درخشان على به تو تقرب مى‏جويم و به واسطه آنها به تو روى مى‏آورم كه مرا از چنین و چنان پناه دهى.‏

4 – توسل به پیامبر و ائمه و اولیای صالح و برگزیده خدا: امام سجاد(ع) در اینجا خدا را به حق اینها قسم داده و به آنها متوسل شده‌اند و در فرازی از دعای عرفه چنین مناجات می‌کنند:

بِحَقّ مَنِ انْتَجَبْتَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ بِمَنِ اصْطَفَيْتَهُ لِنَفْسِكَ، بِحَقّ مَنِ اخْتَرْتَ مِنْ بَرِيّتِكَ وَ مَنِ اجْتَبَيْتَ لِشَأْنِكَ، بِحَقّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ وَ مَنْ جَعَلْتَ مَعْصِيَتَهُ كَمَعْصِيَتِكَ، بِحَقّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالَاتَهُ بِمُوَالَاتِكَ وَ مَنْ نُطْتَ مُعَادَاتَهُ بِمُعَادَاتِكَ، تَغَمّدنِي فِي يَوْمِي هَذَا بِمَا تَتَغَمّدُ بِهِ مَنْ جَارَ إِلَيْكَ مُتَنَصّلًا، وَ عَاذَ بِاسْتِغْفَارِكَ تَائِباً؛[18]

تو را سوگند مى‏دهم به ‌حق آن کسی كه از ميان خلق او را برگزيده‏اى و به حق کسی كه او را براى خود پسنديده‏اى، به حق آن کسی كه از ميان آفريدگانت او را انتخاب كرده‏اى و او را براى خود برگزيده‏اى، به حق آنكه طاعت او را به طاعت خود پیوند دادی و معصيت او را مانند معصيت خود دانستى و دوستى‏اش را به دوستى خود قرين ساختى و دشمنى‏اش را دشمنى خود شمردى، در اين روز، رحمت خودت را مثل كسانى كه از گناه بيزارى جسته ‏اند و به تو پناه آورده‏اند و توبه كرده‌اند، شامل حالم بگردان.

5 – توسل به ذکر صلوات: در دعاهای نقل شده از امام سجاد(ع)صلوات بر محمد و آل محمد زیاد وارد شده است، مخصوصاً در دعاهای پنجم و چهلوهشتم که ابتدا یا انتهای هر فرازی از این دعاها همراه صلوات است و در دعای سیزدهم می‌فرماید:

وَ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي؛[19]

و درود بر محمد و آل او فرست؛ درودی پیوسته و برومند که مدت آن را پایان نباشد و هرگز قطع نشود و آن را پشتیبان و سبب برآورده شدن مطلوب من قرار بده.

از این دعا فهمیده می‌شود که یکی از دلایل ذکر این صلوات‌ها این است که خداوند به وسیله این صلوات‌ها دعاهای حضرت را مستجاب و حوائجشان را برآورده کند و این هم نوعی از توسل است.

6 – توسل به اسلام و حرمت قرآن و به محبت و دوستی پیامبر اکرم(ص): حضرت زین العابدین(ع)در دعای ابوحمزه ثمالی به درگاه خدا عرض می‌کند:

اللَّهُمَ‏ بِذِمَّةِ الْإِسْلَامِ‏ أَتَوَسَّلُ‏ إِلَيْكَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ وَ بِحُبِّ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الْقُرَشِيِّ الْهَاشِمِيِّ الْعَرَبِيِّ التّهَامِيِّ الْمَكِّيِّ الْمَدَنِيِّ اَرْجوُ الزُّلْفَةَ لَدَيكَ؛[20]‏

خدایا، به عهد و پیمان اسلام به تو متوسل می‌شوم و به حرمت قرآن بر تو اعتماد می‌کنم و به دوستی با پیامبر امّیِ قرشیِ هاشمیِ عربیِ تهامیِ مکیِ مدنیِ، اميد تقرب به تو را دارم.

7 – توسل به ماه رمضان و کسانی که در عبادت و بندگی در این ماه کوشیدهاند: حضرت در دعایی که موقع فرا رسیدن ماه رمضان می‌خواند، عرض می‌کرد:

اللّهُمّ إِنّي أَسْأَلُكَ بِحَقّ هَذَا الشّهْرِ، وَ بِحَقّ مَنْ تَعَبّدَ لَكَ فِيهِ مِن ابْتِدَائِهِ إِلَى وَقْتِ فَنَائِهِ مِنْ مَلَكٍ قَرّبْتَهُ، أَوْ نَبِيّ  أَرْسَلْتَهُ، أَوْ عَبْدٍ صَالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ، أَنْ تُصَلّيَ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ وَ أَهّلْنَا فِيهِ لِمَا وَعَدْتَ أَوْلِيَاءَكَ مِنْ كَرَامَتِكَ، وَ…؛[21]

بار خدايا، از تو درخواست ميکنم به حقّ اين ماه و به حقّ كسي كه در آن از آغاز تا پایانش در عبادت و بندگى براى تو كوشيده، از فرشته‏اى كه او را مقرّب ساخته‏اى يا پيامبرى كه فرستاده‏اى يا بنده شايسته‏اى كه برگزيده‏اى كه بر محمّد و آل او درود فرستى و ما را سزاوار کرامتی کن كه به دوستانت وعده داده‏اى.

در این فراز از دعا امام سجاد(ع) به ماه رمضان به دلیل فضیلت و برتری این ماه در نزد خدا، و به کسانی که از اول تا آخر این ماه در عبادت و بندگی خدا کوشیدهاند؛ مثل ملک مقرب و پیامبران و بندگان صالح، متوسل شده‌ است. پس به وسیله هرچیزی که در نزد خدا جایگاهی داشته باشد، می‌توان به درگاه خدا توسل جست.

8 – توسل به جاه پیامبر: آن حضرت در دعای روز 26 ماه رمضان به جاه پیامبر متوسل شده‌ است. جاه یعنی قدر و منزلت و مرتبه او نزد خداوند:

أَسْأَلُكَ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ بِجَاهِ‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُجِيرَنِي مِنَ النَّارِ فِي يَوْمِ الدِّين؛[22]

(پروردگارا) در این لحظه از تو درخواست می‌کنم به جاه وجلال محمد و آل محمد که بر محمد و آل او درود فرستی و من را از آتش روز قیامت نجات دهی.

سیره امام باقر(ع)

1 – توسل به حق پیامبر و اهلبیت:: ابوعبيده می‌گويد: از امام باقر(ع) شنيدم كه در حال سجده مى‌گفت:

أسألك بحق حبيبك محمد إلا بدّلت سيئاتي حسنات و حاسبتني حساباً يسيراً؛

خدايا، به حق حبيبت محمد(ص) از تو مى‌خواهم كه بدی‌هايم را به خوبی‌ها تبديل كنى و در حساب بر من آسان گيرى.

و در سجده دوم گفت:

أسألك بحق حبيبك محمد إلا كفيتني مؤونة الدنيا و كل هول دون الجنة؛

 به حق محمد(ص) از تو مى‌خواهم كه در هزينه زندگى دنيا و هرچيزى كه مانع رفتن به به شت است، كفايت كنى.

و در سجده سوم فرمود:

أسألك بحق حبيبك محمد لما غفرت لي الكثيرمن الذنوب و القليل و قبلت منّي عملي اليسير؛

به حق حبيبت محمد(ص) از تو مى‌خواهم كه گناه بسيار و اندك مرا ببخشى و عمل اندک مرا بپذيرى.

و در سجده چهارم میفرمود:

أسألك بحق حبيبك محمد لمّا أدخلتني الجنة و جعلتني من سكّانها ولمّا نجيتني من سفعات النار برحمتك و صلّى الله على محمد و آله؛

بهحق حبيبت محمد(ص) از تو مى‌خواهم كه مرا به به شت ببرى و به رحمتت از ساكنانش قرار دهى و از شعله‌هاى آتش نجاتم دهى و درود خدا بر محمد و آلش.[23]

آن حضرت در فرازی از زیارت عاشورا می‌فرمایند:

و أسأل الله بحقّكم و بالشأن الذي لكم عنده؛[24]

از خدا مى‌خواهم كه به حق شما و به شأن و مرتبهاى كه نزد او داريد … .

در این فراز، هم به حق اهلبیت: و هم به شأن و جایگاه آنها نزد خدا توسل شده است.

2 – توسل به پیامبر(ص): از امام باقر(ع) نقل شده است که هرگاه خواستي چيزي را از پروردگارت بخواهي، پس وضوی کاملی بگیر و بعد دو رکعت نماز بخوان و خدا را تعظيم کن و بر پيامبر(ص) درود فرست و بعد از سلام بگو:

اللّهم إني أتوجه إليك بنبيك محمد نبي الرحمة (ص) يا محمد يا رسول الله إني أتوجه بك إلى الله ربك و ربي لينجح لي طلبتي، اللهم بنبيك أنجح لي طلبتي بمحمد؛[25]

بارالها، همانا من به سوی تو رو می‌کنم به وسیله پيامبر رحمتت محمد(ص). ای محمد، ای رسول خدا، همانا من به وسیله تو به خدا، پروردگار تو و پروردگار من، رو می‌آورم تا خواسته‌ام را برآورده سازد. بارالها، به حق پيامبرت، خواسته‌ام را برآورده ساز. (سپس حاجتت را طلب کن).

محمد بن‌مسلم نیز روایتی را نزدیک به این مضمون از امام باقر(ع) نقل کرده‌ است.[26]

3 – توسل به قرآن: زراره از امام باقر(ع) نقل می‌کند که فرمودند: در دهه دوم ماه رمضان قرآن را باز می‌کنی و مقابلت می‌گذاری و می‌گویی:

اللّهم إني أسألك بكتابك المنزل و ما فيه و فيه اسمك الأعظم الأكبر و أسماؤك الحسنى و ما يخاف و یرجى أن تجعلني من عتقائك من النار؛[27]

خدايا، از تو درخواست میکنم و تو را سوگند مى‏دهم به قرآن نازلشده‌ات و به آنچه در آن است از اسم اعظم و ساير اسمای حسنايت (آياتى) كه موجب خوف و رجاست، كه مرا جزء نجات‌يافتگان از آتش جهنّم قرار دهى‏.

از امام صادق و امام کاظم(ص) نیز این روایت با کمی تفاوت نقل شده و در آنها علاوه بر قرآن، به ائمه: نیز توسل شده است.[28]

4 – توسل به امام حسین(ع): امام باقر(ع) فرموده‌اند:

هر غصهدار و اندوهگين و گناهكار و غمگين و تشنه و دارای عيبی به زيارت آن حضرت بيايد و سپس نزد آن حضرت دعا كند و به واسطه آن جناب به خداوند تقرب جويد، خدا حزن و اندوهش را بر طرف میکند و خواستهاش را برآورده می‌سازد و گناهانش را میآمرزد و عمرش را طولانى میسازد و رزق و روزی‌اش را فراخ می‌کند پس اى صاحبان بصيرت، عبرت بگيريد.[29]

و در فرازهایی از زیارت عاشورا، به امام حسین(ع) متوسل میشود و می‌فرماید:

اللهم اجعلني عندك وجيهاً بالحسين(ع) في الدنيا و الآخرة؛

خدايا، به واسطه حسين(ع) در دنيا و آخرت من را نزد خودت آبرومند قرار بده.

امام باقر(ع) در این فراز از خدا درخواست می‌کند که به واسطه امام حسین(ع) او را در دنیا و آخرت آبرومند گرداند.[30]

5 – توسل به تربت امام حسین(ع): برخلاف نظرکسانی که می‌گویند توسل به مردگان جایز نیست، حتی گاهی به خاک قبر اولیا نیز توسل می‌شود و از آنجا که معیار وسیله قرار گرفتن، قداست و کرامت آن در نزد خداست، هر چیزی که این ویژگی را داشته باشد، می‌تواند وسیله توسل قرار گیرد؛ مثل آب زمزم که خداوند آن را شفا قرار داده است. از این رو اهلبیت: به تربت امام حسین(ع) توسل جسته و به آن توصیه نیز کرده‌اند و این به جهت ارزش و کرامتی است که این خاک به برکت امام حسین(ع) در نزد خدا دارد. در سیره امام باقر(ع) مواردی از این نوع توسل وجود دارد که نمونه‌ای از آن این است که ‌فرمود هر گاه تربت قبر حسين(ع) را برداشتى، بگو:

اللّهم بحق هذه التربة و بحق الملك الموكل به ا و بحق الملك الذي كربها و بحق الوصي الذي هو فيها، صلّ على محمد و آل محمد و اجعل هذا الطين شفاءًا لي من كل داءٍ و… ؛[31]

خدايا، به ‌حق اين تربت و به حق فرشتهاى كه موكل بر آن است و به حق فرشتهاى كه آن را حفر کرده و به حق وصى كه در این خاک نهفته است، بر محمد و آل محمد درود بفرست و اين تربت را شفا از هر دردى، قرار بده.

عبارات «بحق هذه التربة و بحق هذه الطینة» که در روایات زیادی نقل شده است و سند بعضی از آن روایات نیز در نهایت صحت است، در واقع جواز توسل به تربت امام حسین(ع) را می‌رساند و این روایات صحت زیارت و توسل و تبرک را اثبات می‌کنند و اینکه مرده پیامبر و اولیای الهی مثل مرده مردم عادی نیستند و در جایی که به تربت توسل می‌شود، به خود صاحب قبر به طریق اولی می‌شود توسل کرد.

6 – توسل به ولایت اهل‌بیت: و بیزاری از دشمنانشان: آن حضرت در چند فراز از زیارت عاشورا، محبت و دوستی اهل‌بیت: و بیزاری از دشمنان آنها را وسیله‌هایی برای تقرب به خدا ذکر کرده‌ است؛ مثل:

اللهم إني أتقرب إليك في هذا اليوم و في موقفي هذا و أيام حياتي بالبرائة منهم و اللّعنة عليهم و بالموالاة لنبيّك و آلنبيك عليه وعليهم السلام؛[32]

خدايا، من در اين روز و در اين مكان و در مدت زندگانيام، به ‌وسیله بیزارى از دشمنان اهلبیت و درخواست لعنت بر اينها و به ‌وسیله دوست داشتن پيامبر و اهلبيتش:، به تو تقرب مى‌جويم.

با توجه به اینکه تولّای اولیای الهی و بیزاری از دشمنان خدا از فروع دین اند و عمل به آن واجب است، لذا این نوع توسلات از نوع توسل به اعمال صالح به شمار می‌آیند.

7 – توسل به ذریه پیامبر(ص): امام صادق(ع) می‌فرماید: نزد پدرم نشسته بودم. مردى در محضر پدرم بود كه يكى از دو دستش از كار افتاده بود و از پدرم درخواست دعا کرد و گفت: دستان مباركتان را بر دستم بكشيد. آن حضرت چنين كرد و فرمود: به هنگام نماز شب در سجده‌ اين دعا را بخوان:

…اللهم لا طاقة لي على بلائك ولاغناء بي عن رحمتك و روحك و هذا ابن نبيك و حبيبك صلواتك عليه به أتوجه إليك فإنك جعلته مفزعاً للخائف و… ؛[33]

پروردگارا، بر بلای تو طاقت ندارم و از رحمت تو بینیاز نیستم و این (آقا) فرزند نبی و حبیب تو است، به واسطه او به تو رو می‌آورم که همانا او را پناه برای خائفین قرار داده‌ای.

سیره امام صادق(ع)

طبق مذهب شیعه، ائمه: نور واحد هستند و همه آنها حجت الهیاند و فرقی از این جهت ندارند و سیره و سنت همه آنها به یک اندازه برای ما حجت است، ولی به ‌دلیل موقعیت و اوضاع و شرایط خاصی که امام صادق(ع)داشت و به ‌عنوان رئیس مذهب شیعه اثنی‌عشری و استاد ائمه سایر مذاهب فقهی، از جایگاه خاصی در بین عام و خاص برخوردار بود. لذا سیره آن حضرت باید مورد توجه همگان قرار گیرد و حجت باشد. در سیره آن حضرت موارد فراوانی از توسلات وجود دارد که در اینجا چند مورد را ذکر می‌کنیم.

1 – توسل به پیامبر(ص): حضرت فرموده‌: وقتی که برای نماز می‌ایستی، بگو:

اللهم إني أقدم إليك محمداً (ص) بين يدي حاجتي و أتوجه به إليك. فاجعلني به وجيهاً عندك في الدنيا و الآخرة و من المقربين. اجعل صلاتي به مقبولة و ذنبي به مغفوراً و دعائي به مستجاباً إنك أنت الغفور الرحيم؛[34]

بار پروردگارا، من محمّد(ص) را پيشاپيش حاجت خود قرار ميدهم و به واسطه او به تو رو می‌كنم. پس مرا به بركت و شفاعت آن حضرت در دنيا و آخرت داراى آبرو گردان، و مرا از مقرّبان‏ قرار بده و نمازم را به خاطر آن حضرت قبول فرما و گناهانم را به خاطر او بيامرز و دعايم را به واسطه او مستجاب گردان كه البتّه تو خود آمرزنده و مهربان هستى‏.[35]

2 – توسل به پیامبر و آل طاهرینش:: امام صادق(ع) فرموده‌: هرگاه خواستي براي نماز شب به پاخيزي،  بگو:

اللهم إني أتوجه إليك بنبيك نبي الرحمة و آله و أقدّمهم بين يدي حوائجي. فاجعلني به م وجيهاً في الدنيا و الآخرة و من المقربين. اللهم ارحمني به م و لا تعذبني به م و اهدني به م و لا تضلني به م و ارزقني به م و لا تحرمني به م و اقض لي حوائجي للدنيا و الآخرة. إنك على كل شیء قدير و بكل شیء عليم؛[36]

بارالها، من به وسيله پيامبرت، پيامبر رحمت، و آل او به سوی تو رو مي‌کنم و آنان را در برابر حوایجم قرار مي‌دهم. پس مرا به ‌واسطه آنان آبرومند و از مقربان در دنيا و آخرت قرار ده. بارالها، به ‌خاطر آنان بر من رحم کن و به خاطر آنان عذابم نکن و به وسیله آنان هدايتم کن و گمراهم مگردان و روزي ام بده و محرومم نگردان و حوایج دنيا و آخرتم را برآورده ساز که به طور حتم تو بر هر کاری قدرت داری و به هر چيزی دانايی.

شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد که من خودم دعایی ساخته‏ام. امام فرمود: آن را ترک کن. هرگاه مشکلی برایت پیش آمد، به رسول خدا پناه ببر و غسل کن و دو رکعت نماز (مثل نماز واجب یعنی نماز کامل) بخوان و بعد محاسنت را با دست چپ بگیر و گریه کن یا حالت گریه به خود بگیر و بگو:

يا محمد يا رسول الله أشكو إلى الله و إليك حاجتی و أشكو إلى أهل بيتك الراشدين حاجتی و بكم أتوجه إلى الله فی حاجتی؛[37]

ای محمّد، ای رسول خدا، به سوی خدا و به سوی تو از حاجتم شکوه می‌کنم و به سوی اهلبيت راشدين تو از حاجتم شکوه می‌کنم و به وسیله  شما در مورد حاجتم به خدا رو میآورم.[38]

3 – توسل به حق پیامبر: محمد جعفی از پدرش نقل می‌کند که زیاد به چشم درد مبتلا می‌شدم. از این درد به حضرت امام صادق(ع) شکایت کردم. حضرت فرمودند: آیا دعایی را برای دنیا و آخرتت به تو یاد دهم که درد چشمت نیز با آن خوب شود؟ عرض کردم: بلی. حضرت فرمودند: پس از نماز صبح و نماز مغرب می‌گویی:

اللهم إني أسألك بحقّ محمد و آل محمد عليك أن تصلي على محمد و آل محمد، و أن تجعل النور في بصري و البصيرة في ديني و… .[39]

خداوندا، به حقّ محمّد و آل محمّد بر تو، از تو می‏خواهم كه بر محمّد و آل محمّد درود بفرستى و در چشمم نور و در دينم بينش قرار دهی… .

و همچنین حضرت فرموده‌اند: هرکس نماز غفیله را بخواند و در قنوت آن بعد از دعا بگوید:

اللَّهُمَّ أَنْتَ وَلِيُّ نِعْمَتِي وَ الْقَادِرُ عَلَى‏ طَلِبَتِي‏ تَعْلَمُ حَاجَتِي. فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ لَمَّا قَضَيْتَهَا لِي؛[40]‏

خداوندا، تو ولی نعمت من هستی و بر برآوردن خواسته‌هایم توانایی و حاجتم را می‌دانی. پس از تو می‌خواهم به حق محمد وآلش(سلام و درود تو برآنها) که حاجت مرا برآورده سازی.

و آنگاه از خدا حاجتش را بخواهد، خداوند هر چه را که خواسته، به او می‌دهد.

4 – توسل به پیامبر و امیرالمؤمنین(ع): امام کاظم (ع)از پدر بزرگوارش نقل کرده‌ است کسی که در خانهاش وضو بگیرد و خود را مرتب و معطر کند و بدون عجله و با سکینه و آرامش به مصلّا برود،  قدم از قدم برنمی‌دارد تا اینکه حسنه‌ای برای او نوشته و گناهی از او بخشیده می‌شود و ترفیع درجه پیدا می‌کند. پس زمانی که داخل مسجد شد، بگوید:

اللّهم إني أتوجه إليك بمحمد و علي أميرالمؤمنين و اجعلني من أوجه من توجه إليك به ما و أقرب من تقرب إليك به ما و قربني به ما منك زلفى و لا تباعدني عنك آمين يا ربّ العالمين؛[41]

خدایا، همانا من به تو روی می‌آورم به واسطه محمد(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و به خاطر آنها مرا از آبرومندترین کسانی که به تو روی آورده‌اند و از نزدیکترین کسانی که به تو تقرب جسته‌اند، قرار بده و به واسطه آنها مرا به خودت نزدیک گردان و از خودت دورم نکن.

5 – توسل به امام حسین(ع) و قبر شریف آن حضرت: از امام صادق(ع) در زیارت امام حسین(ع) نقل شده است:

و إني استشفع بك إلى الله ربك و ربي من جميع ذنوبي، و أتوجه بك إلى الله في حوائجي و رغبتي في أمر آخرتي و دنياي… اللهم إني أسألك بحق هذا القبر و من فيه، و بحق هذه القبور و من أسكنتها… يا سيدي أتيتك زائراً موقراً من الذنوب، أتقرب إلى ربي بوفودي إليك و بكائي عليك و عويلي و حسرتي و أسفي و بكائي؛[42]

و من برای آمرزش تمام گناهانم تو را نزد خدايت و خداى خودم شفيع قرار مى‌دهم و به واسطه تو در تمام نيازمندى‌ها و خواسته هايم در امور دنيا و آخرت به طرف خدا روى مى‌کنم… . خدايا، از تو مى‌خواهم به حق اين قبر و كسى كه در آن است و به حق اين قبور و كسانى كه در آنها ساكنشان كردى… اى سرور من، به نزد تو آمدم؛ در حالى که زائر تو هستم و پشته بارى از گناه را مى‌كشم. سفر خود به سوى تو را وسيله قرار دادم كه به پرودگارم نزديك شوم و نيز به وسیله گريستن بر تو و با صداى بلند زارى کردن و حسرت و تأسف خوردن و گريه كردن بر حال خويش به خدا تقرب مى‌جويم.[43]

6 – توسل به تربت امام حسین(ع): شخصی به امام صادق(ع) گفت: من زیاد به درد و رنج و مرض مبتلا می‌شوم و هیچ دارویی نمانده، مگر اینکه با آن خود را مداوا کردهام. حضرت به او فرمودند: چرا ازتربت قبر امام حسین(ع) استفاده نمی‌کنی که همانا در آن تربت شفا از هر مرض و امن و امان از هر امر ترسناک است. زمانی که از این خاک برداشتی، بگو:

اللهم إني أسألك بحق هذه الطينة و بحق الملك الذي أخذها و بحق النبي الذي قبضها و بحق الوصي الذي حلّ فيها، صلّ على محمد و أهل بيته و اجعل لي فيها شفاءًا من كل داء و أماناً من كل خوف؛[44]

خدايا، از تو مى‌خواهم به حق اين تربت و به حق فرشتهاى كه آن را اخذ نموده و به حق پيامبرى كه آن را قبض كرده و به حق وصیى كه در آن حلول کرده، درود فرست بر محمد و اهل بيتش و قرار بده براى من در آن شفا از هر دردى و امان از هر خوف و هراسى .

7 – توسل به حق اهل‌بیت: و جمیع ملائکه و انبیا و رسولان: امام صادق(ع) فرموده اند: زمانی که خواستی از قبر (امام) حسین(ع) تربت برداری…، بگو:

اللهم بحق محمد عبدك و رسولك و حبيبك و نبيك و أمينك، و بحق أميرالمؤمنين على بنأبيطالب عبدك أخي رسولك، و بحق فاطمة بنت نبيك و زوجة وليك، و بحق الحسن و الحسين، و بحق الأئمة الراشدين، و بحق هذه التربة، و بحق الملك الموكل به ا، و بحق الوصي الذي حل فيها، و بحق الجسد الذى تضمنت، و بحق السبط الذى ضمنت و بحق جميع ملائكتك و أنبيائك و رسلك، صل على محمد و آل محمد و اجعل لي هذا الطين شفاءًا من كل داء و لمن يستشفى به من كل داء و سقم و مرض، و أماناً من كل خوف. اللهم بحق محمد و أهل بيته، اجعله علماً نافعاً و رزقاً واسعاً و شفاءًا من كل داء و سقم و آفة و عاهة و جميع الأوجاع كلها. إنك على كل شىء قدير؛[45]

بار خدايا، به حق محمد كه بنده و رسول و حبيب و نبى و امين تو است و به حق أميرالمؤمنين على بنأبىطالب كه بنده و برادر رسول تو است و به حق فاطمه كه دختر نبى و همسر ولىّ تو است و به حق حسن و حسين و به حق پيشوايان كه هاديان و راهنمايان هستند و به حق اين تربت و به حق فرشتهاى كه موكل بر آن است و به حق وصیّى كه در آن حلول كرده و به حق جسم و كالبدى كه اين تربت آن را در خود گرفته و به حق سبط پيامبر كه درون اين تربت است و به حق تمام فرشتگان و انبيا و فرستادگانت، درود فرست بر محمد و آل محمد و اين تربت را براى من و براى هر كس كه با آن استشفا مى‌جويد، شفا از هر درد و مرض و امان از هر خوف و هراسى قرار بده. خدايا، به حق محمد و اهل بيتش، آن را شاخصى نافع و رزقى واسع و شفا از هر درد و مرض و آفت و عيب، و سبب به بودى تمام دردها قرار بده. به درستى كه تو بر هر چيزى قادر و توانایى.

8 – توسل به حق پیامبر و انبیای گذشته و کتابهای آسمانی: ابان بن‌تغلب دعایی را از امام صادق(ع) نقل می‌کند که برای درخواست حفظ قرآن و انواع دانش و… از خدا، آن را تعلیم داد. در این دعا به حق پیامبراکرم و حق انبیای گذشته و به کتابهای آسمانی آنها و به بعضی از اسما و صفات الهی متوسل شده است.[46]

سیره امام کاظم(ع)

1 – سماعه از امام کاظم(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمودند: هرگاه نزد خداوند حاجتی داشته باشی، بگو:

اللهم إني أسئلك بحق محمد و علي فإن لهما عندك شأناً من الشأن و قدراً من القدر فبحق ذلك الشأن و بحق ذلك القدر أن تصلي على محمد و آل محمد و أن تفعل بى…؛[47]

خدایا، به ‌حق محمد و علی که همانا نزد تو شأن و منزلت والایی دارند، از تو درخواست می‌کنم. پس به ‌حق این منزلت و رتبه از تو می‌خواهم بر محمد و آل محمد درود فرستی و حاجت مرا بر‌آورده سازی.

2 – در کتاب مصباح المتهجد از امام کاظم(ع) دعاهایی برای موقع خوابیدن نقل شده؛ از جمله دعایی است که اگر بخواهی مردهای را در خواب ببینی، باید بخوانی:

وَ أَسْأَلُكَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ وَ بِحَقِّ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ وَ بِحَقِّ عَلِيٍّ خَيْرِ الْوَصِيِّينَ وَ بِحَقِ‏ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ الَّذين جَعَلْتَهُمَا سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ السَّلَامُ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُرِيَنِي مَيِّتِي فِي الْحَالِ الَّتِي هُوَ فِيهَا؛[48]

و از تو درخواست می‌کنم به واسطه بسم اللَّه الرحمن الرحيم و به حقّ حبيب تو محمد – درود خداوند بر او و خاندانش- كه آقاى پيامبران است و به ‌حق علی، به ترین وصی، و به حق فاطمه، سرور زنان عالم، و به حق حسن و حسین که آنها را سرور جوانان به شت قرار دادی، بر محمد و خاندانش‏ درود بفرستی و فلان میت را با حالتی که اکنون دارد، به من نشان بدهی.

سیره امام رضا(ع)

1 – از امام رضا(ع) نقل شده:

إِذَا نَزَلَتْ‏ بِكُمْ‏ شَدِيدَةٌ فَاسْتَعِينُوا بِنَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ قَوْلُهُ‏: (وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها)؛[49]

هرگاه به شما مشكلات و سختى روى آورد، به وسیله ما از خدا کمک بخواهید که خداوند متعال می‌فرماید: و براى خدا نام‌هاى نيكى است. خدا را با آن بخوانيد.

این کلام شریف امام رضا(ع)‌ تصریح دارد که در سختی‌ها به اهل‌بیت: توسل کنید و به وسیله ما از خدا کمک بخواهید و استناد می‌کنند به آیه شریفه 180 سوره اعراف که خدا فرموده: خدا را با اسماي حسنی بخوانید؛ یعنی ما اسماي حسناي الهی هستیم و به وسیله ما به درگاه خدا بروید. در كافى نیز از امام صادق(ع) روايت شده كه فرموده: به خدا سوگند ما اسمای حسناى خدا هستيم.[50] آن حضرات در عبوديت به درجه‌ای رسیده‌اند كه جز خدا چيز ديگرى ندارند. لذا نشاندهنده اسمای خدا و صفات اویند. پس واسطه‌ای بين خدا و بين خلقش هستند.[51]

سیره امام جواد(ع)

1 – امام جواد(ع)فرموده اند: مستحب است در شب اول رجب این دعا خوانده شود:

اللهم إني أسألك بأنك مليك و أنك على كل شیء مقتدر و أنك ما تشاء من أمر يكن. اللهم إني أتوجه إليك بنبيك محمد نبي الرحمة.يا محمد، يا رسول الله، إني أتوجه بك إلى الله ربك و ربي لينجح لي بك طلبتي.اللّهم بنبيك محمد و الأئمة من أهل بيته صلى الله عليه و عليهم، أنجح طلبتي؛[52]

پروردگارا، من از تو درخواست می‌کنم که همانا تو فرمانروای(مطلقی) و بر هر چیزی قدرت داری و هر چیزی که اراده‌اش کنی، تحقق می‌یابد؛ خداوندا، رو به سوی تو می‌آورم به ‌وسیله پیامبر رحمتت محمد(ص). ای محمد، ای رسول خدا، من به وسیله تو به درگاه خدا، پروردگار تو و پروردگار من، رو می‌آورم تا به خاطر تو مطلوب مرا برآورده سازد. پروردگارا، به خاطر پیامبرت، محمد، و ائمه از اهل‌بیت او که درود خدا بر او و بر خاندانش باد، مطلوب مرا برآور. (سپس حاجت خود را بخواه).

در این دعا ابتدا به قدرت علی الاطلاق و نامتناهی خدا اقرار و اعتراف شده، سپس به پیامبر رحمت و اهل‌بیت او توسل شده است و این دعا بیانگر این نکته است که هر کاری فقط با اراده و اذن خدا تحقق می‌یابد: (إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ) ولی بنده ضعیف و گناهکار خدا به دلیل آبرو و احترامی که این بزرگواران در پیشگاه خدا دارند، برای درخواست حاجت از خدا به اینها متوسل می‌شود.

سیره امام هادی(ع)

امام هادی(ع) درجواب به درخواست یکی از شیعیان  برای تعلیم زیارتی بلیغ و کامل برای زیارت هر یک از ائمه، زیارتی را تعلیم داد که به زیارت جامعه کبیره معروف است و این زیارت یک دوره کامل امام شناسی است. در چند فراز از آن توسل به اهل بیت کاملاً روشن وآشکار است؛ مانند عبارات زیر:

1 – مستشفع إلى الله عزّ و جلّ بكم، متقرب بكم إليه و مقدمكم أمام طلبتي وحوائجي و إرادتي في كل أحوالي و أموري؛

شما را شفیع خود به درگاه خدا قرار می‌دهم و به واسطه شما به خدا تقرب می‌جویم و در تمام احوال و جمیع امور حوایج و درخواستی که از خدا دارم، شما را مقدم می‌دارم.

این فراز اولاً، درخواست شفاعت از اهل‌بیت در نزد خداست و در واقع شفاعت خواستن هم نوعی از توسل است. ثانیاً، به خدا به وسیله ائمه: تقرب جسته شده است. ثالثاً، قبل از هر حاجتی و درخواستی آنها را مقدم کرده است؛ یعنی همه حوائج و خواستههایم را از خدا به حق شما درخواست می‌کنم و شاید مراد از این کلام همان فرمایش علی(ع) است که فرمود: ابتدا بر محمد و آل محمد صلوات بفرستید، سپس از خدا حاجت بخواهید. این همان توسل است.

2 – من قصَدَه توجّه بكُم؛

هر کس بخواهد به سوی خدا روکند، به شما اهل‌بيت توجه می‌کند.

یعنی به واسطه شما به سوی خدا روی می‌آوریم؛ نظیرعبارت «أتوجه إلیك بنبیك» است که در ادعیه زیاد وارد شده است. همچنین در شناخت خدا نیز باید به شما رو کنیم و از شما کمک بخواهیم.

3 – يا ولي الله إن بيني و بين الله عزوجّل ذنوباً لا يأتي عليها إلا رضاكم؛

ای ولی خدا، همانا بین من و خدای عز و جل گناهانی هست که جز رضایت شما آن گناهان را محو نخواهد ساخت.

یعنی با توجه به اینکه شما در نزد خدا دارای مقام والایی هستید و قدر و منزلت و حق شفاعت دارید، رضایت شما باعث خواهد شد که شفاعت شما شامل حالم شود و گناهانم بخشیده شود؛ چنانکه امام هادی(ع) در فرازی از زیارتی که فرموده‌ کنار قبر امیرالمؤمنین(ع) خوانده شود، می‌فرماید:

يا ولي الله إن لي ذنوباً كثيرة فاشفع لي إلى ربك فإن لك عند الله مقاماً معلوماً و إن لك عند الله جاهاً وشفاعة؛[53]

ای ولی خدا، همانا من گناهان زيادى دارم. پس نزد پروردگارت مرا شفاعت فرما؛ زيرا براى تو نزد او مقام و مرتبهاى معلوم هست و در درگاهش شوكتى عظيم و حق شفاعت دارى.

4 – لما استوهبتم ذنوبي و كنتم شفعائی؛

هرآینه بخشش گناهانم را از خدا بخواهید و شفیعان من شوید.

این فراز منطبق با قرآن است و از آن الهام گرفته شده، آنجا که فرزندان حضرت یعقوب از پدرشان می‌خواهند برای آنها استغفار کند و حضرت یعقوب هم قول داد که برای آنها از درگاه خداوند طلب بخشش کند.[54] در اینجا نیز از ائمه: درخواست می‌شود که بخشش گناهان ما را از خدا بخواهید.

5 – اَللّهُمَّ إنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاءَ أقْرَبَ إلَيْكَ مِنْ مُحَمِّدٍ وَ أهْلِ بَيْتِهِ الأخْيارِ الأئِمَّةِ الأبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعائي. فَبِحَقِّهِمُ الَّذى أوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ أسْاَلُكَ أنْ تُدْخِلَني في جُمْلَةِ الْعارِفينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فى زُمْرَةِ الْمَرْحُومينَ بِشَفاعَتِهِمْ؛[55]

خدایا، اگر من شفیعانی مقربتر از محمد و آل محمد(ص) به درگاه تو می‌یافتم، آنها را واسطه قرار می‌دادم. پس به حقى كه برای ايشان بر خود واجب گردانيدهای، از تو درخواست می‌کنم كه مرا داخل در زمره عارفان به مقام و حق آنها گردانی و در زمره رحمتشدگان به شفاعتشان قرار دهی.

این فراز بیانگر چند مطلب است:

1 – اوج عظمت و شرافت اهل‌بیت: را می‌رساند که کسی مقربتر از اینها به درگاه الهی نیست و به این جهت مقام شفاعت نزد خدا دارند و درخواست شفاعت هم همان توسل است.

2 – حق مطلق از آن خداست، ولی خدا از روی تفضل به افرادی هم حقی داده است؛ چنانکه دراین عبارت کلمه «اوجب» آمده است، نه واجب.

نتیجه‌گیری

در این مقاله به این نتیجه رسیدیم توسلی که امثال ابنتیمیه آن را انکار می‌کنند و بدعت می‌دانند، در سیره پیامبر اکرم و ائمه اهل‌بیت: وجود داشته است. روشن است توسلی که بین شیعه و اهل‌سنت از قدیم وجود داشته، برگرفته از سیره پیامبر اکرم و ائمه اهل‌بیت: و سلف صالح است. از اینرو توسل، سنت است، نه بدعت. در این نوشتار بیان شد که در سیره اهل‌بیت:، توسل به پیامبراکرم(ص)، اهل‌بیت:، جاه و مقام آنان، نیز توسل به محبت، ایمان و جایگاه و مکان مقدسی که منسوب به آنان است، وجود داشته است و اگر نویسنده منصفی به کتابهای اهل‌سنت نیز مراجعه کند، در سیره صحابه و علمای آنان نیز چنین توسلاتی را می‌بیند.

 

منابع

1 – نهج البلاغه: مترجم مصطفی زمانی، مؤسسه انتشارات نبوی، چاپ یازدهم، 1377ش.2 – ابن ابی‌الحدید، عبدالحميد بن‌هبة‌الله: ‏شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم‏، قم: مكتبة آية‌الله المرعشي النجفي‏، چاپ اول‏ ، ‏1404ق.3 – ابن بابویه، محمد بن‌على عيون أخبار الرضا(ع)، تحقیق مهدی لاجوردى، تهران: نشر جهان‏، چاپ اول، ‏1378ق‏.4 – من لا يحضره الفقيه، تحقیق على اكبرغفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، چاپ دوم‏،13‏14ق‏.5 – ابن طاووس، عبدالكريم بن احمد: فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب7 في النجف‏، قم: منشورات الرضي‏، بی‌تا.6 – ابن‌طاووس، على بن موسى‏: إقبال الأعمال، تهران: دار الكتب الإسلاميه‏، چاپ دوم‏، ‏1409ق.7 – فلاح السائل و نجاح المسائل، قم: بوستان كتاب‏، چاپ اول، ‏1406ق.8 – ‏مهج الدعوات و منهج العبادات، تحقیق ابوطالب کرمانی و محمد حسن‏ محرر، قم: دارالذخائر، چاپ اول، ‏1411ق‏.9 – ابن‌اعثم کوفی، احمد: کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت: دارالاضواء، چاپ اول، 1411ق.10 – ابن‌تيميۀ حراني، أحمد بن‌عبدالحليم: مجموع الفتاوی، تحقیق عبد الرحمن بن‌محمد بن‌قاسم، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، 1416ق.11 – ابن‌حنبل، احمد: المسند، بیروت: دارصادر، بی‌تا.12 – ابن‌قولويه، جعفربن محمد: كامل الزيارات، بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1430ق.13 – ابن‌باز، عبدالعزيز بن‌عبدالله: مجموع فتاوی، گردآورنده: محمد بن سعد الشويعر، بی‌جا، بی‌تا.14 – ابن‌عبدالوهاب، محمد: كشف الشبهات، وزارة الشؤون الإسلامية والأوقاف والدعوة والإرشاد، عربستان سعودی،چاپ اول، 1418ه.15 – جابر الجزائری، ابوبکر: عقیدة المومن، قاهره: مکتبة العلوم والحکم، 1423ق.16 – شريف رضي: خصائص الائمه:، تحقيق: محمد هادی امينی،مجمع البحوث الاسلاميه،چاپ موسسه طبع ونشر آستانه رضوی، 1406ق.17 – شیخ صدوق: ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، قم: نشر اخلاق، چاپ یازدهم، 1388ش.18 – شیخ مفید، محمد بن‌ محمد: الإختصاص، تحقیق على اكبرغفاری و محمودمحرمى زرندى، قم: المؤتمر العالمى لألفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ‏1413ق.19 – الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، قم: تحقیق مؤسسة آل البيت:‏، كنگره شيخ مفيد، چاپ اول، 1413ق.20 – الأمالي، تحقیق: حسين استاد ولى و على اكبرغفارى، قم:كنگره شيخ مفيد، چاپ اول، 1413 ق‏.21 – صحیفه سجادیه: با مقدمه آیت الله مرعشی، مترجم: سيد صدر الدين بلاغى، تهران: دار الكتب الاسلاميّة، 1369ق. 22 – صحیفه کامله سجادیه: ترجمه وشرح علامه شعرانی، قم: انتشارات قائم آل محمد،چاپ ششم، 1386ش.23 – طباطبایی، سیدمحمد حسین: المیزان فی تفسیر القرآن، تهران: دارالکتب اسلامیه، چاپ چهارم، 1362ش.24 – طبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن‌احمد: معجم الاوسط، تحقیق طارق بن‌عوض‌الله بن محمدوعبدالمحسن بن ابراهیم الحسینی، قاهره: دارالحرمین، 1415ق.25 – طبرسی، حسن بن فضل:‏ مكارم الأخلاق، قم: شريف رضى‏، چاپ چهارم‏،‏ 1370ش.26 – ‏طبرى، محمد بن‌جرير: دلائل الإمامة، قم: قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة، چاپ اول‏،‏1413ق‏.27 – طوسى، محمد بن‌حسن: ‏الأمالي، قم: دارالثقافة، چاپ اول‏،‏ 1414ق‏.28 – تهذيب الأحكام، تحقیق حسن موسوى‏ خرسان، تهران: دار الكتب الإسلاميه‏، چاپ چهارم‏، 1407ق.29 – مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت: مؤسسة فقه الشيعة، چاپ اول، ‏1411ق.30 – عاملى‏ كفعمى، ابراهيم بن‌على: البلد الأمين و الدرع الحصين، بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏، چاپ اول، ‏1418ق.31 – المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، قم: دارالرضي، چاپ دوم‏، 1405ق.32 – عده‌اى از علما: الأصول الستة عشر، تحقیق ضياءالدين محمودی، قم: مؤسسة دار الحديث الثقافية، چاپ اول، 1381ش.33 – قطب الدين راوندى، سعيد بن‌هبة الله: الدعوات (سلوة الحزين)، قم: مدرسه امام مهدى، چاپ اول،‏ 1407ق.34 –  كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي: تحقیق على اكبر غفارى و محمد آخوندى،تهران: دارالكتب الإسلامية، چاپ چهارم‏.35 – مجلسى، محمد باقر بن محمدتقى‏: زاد المعاد- مفتاح الجنان‏، تحقیق علاءالدين‏ اعلمى، بیروت: موسسة الأعلمي للمطبوعات‏، چاپ اول‏ ،‏1423ق.36 – مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، تحقیق هاشم‏ رسولى محلاتى، تهران: دار الكتب الإسلامية، چاپ دوم‏، ‏1404ق.37 – محمد بن‌عیسی: سنن ترمذی، بیروت: مکتبة العصریه، بی‌تا.38 –  محمد بن ‌محمد، شعیری: جامع الأخبار، نجف: مطبعة حيدرية، چاپ اول.39 –  نیشابوری، حاکم ابو‌عبدالله: المستدرک علی الصحیحین، بیروت: دارالکتب العربی

منبع: نشریه سراج منیر


پی نوشت ها

[1]. (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَة) (سوره مائده(5)،آیه 35).

[2]. ابن حنبل، احمد، مسند، ج4، ص138؛ محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج5، ص336؛ حاکم نیشابوری، ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص139.

[3]. ابن تیمیه، احمد بن عبدالله، مجموع الفتاوی، ج 1، ص 202، ج27، ص76، ج3، ص322؛ ابن عبدالوهاب، محمد، کشف الشبهات، ص 51؛ جابر الجزائری، ابوبکر، عقیدة المؤمن، ص109.

[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص583، ح 17.

[5]. همان، ص544، ح 1.

[6]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، ج12، ص331.

[7]. شریف رضی، خصائص الائمة، ص48؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص 64.

[8]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات ومنهج العبادات، ص110ــ 119.

[9]. نهج البلاغه، حکمت 367، ص999.

[10]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، ص332؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص61؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص312؛ طبرانی، ابوالقاسم سلیمان ابن احمد، معجم الاوسط، ج1، ص220.

[11]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج16، ص211؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، ص114.

[12]. ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج1، ص346؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الامین والدرع الحصین، ص257؛ مجلسی، محمدباقر، زادالمعاد- مفتاح الجنان، ص181.

[13]. ابن عثم کوفی، احمد، الفتوح، ج5، ص19.

[14]. صحیفه سجّادیه، بلاغی، ص 37 ـ 38.

[15]. صحیفه سجادیه، شعرانی، ص98.

[16]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات،ص42، باب 11، ح 1.

[17]. صحیفه سجادیه، شعرانی، ص 341.

[18]. همان، ص302.

[19]. همان، ص 98.

[20]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ج2، ص590، ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج1، ص72؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی،پیشین، ص290.

[21]. صحیفه سجادیه، شعرانی، ص265.

[22]. ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج 1، ص225.

[23]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج3، ص322؛ ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص244.

[24]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص184ــ186، باب 71، ح7.

[25]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج3، ص478؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج3، ص314، ح17.

[26]. طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج1 ص 323؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، پیشین، ص 151.

[27]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج2، ص629؛ ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج1، ص186، با عبارت «ثلاث لیال» آمده.

[28]. همان، ص187.

[29]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص176، باب 69، ح5.

[30]. همان، ص 184ــ 186، باب 71، ح7.

[31]. همان، ص 279، باب93، ح4.

[32]. همان، ص 184 ـ 186، باب 71، ح7.

[33]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات،ص324

[34]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج3، ص306؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص302؛ طوسی، محمد بنحسن، پیشین، ج2، ص287.

[35]. موارد دیگری از این نوع توسل هم از آن حضرت نقل شده. ر.ک: ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین،ص14، ح1؛ کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج4، ص551؛ طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج6؛ ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج2، ص567.

[36]. ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج1، ص483.

[37]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج3، ص476؛ ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج1، ص560.

[38]. برای مطالعه موارد دیگری از این نوع توسل ر.ک: طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج6، ص28، ج4، ص232، ج6، ص16؛ ابن طاووس، عبدالکریم بناحمد، فرحة الغری، ص85؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص26، باب6، ح5؛ ابن طاووس، علی بن موسی، پیشین، ج2، ص590؛ مجلسی، محمدباقر، پیشین، ص248؛ نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینة البحار، ج4 ص10، به نقل از مزار المفید و مصباح الزائر.

[39]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج2، ص550؛ شیخ مفید، أمالی، ص 179؛ طوسی، محمد بن حسن، أمالی، ص196؛ راوندی، قطب الدین، پیشین، ص196؛ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص175.

[40]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 1،ص107.

[41]. عده ای از علما، اصول الستة عشر، ص 192.

[42]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص242ـ 249و23.

[43]. موارد دیگری از این نوع توسل در این منابع مطالعه شود: ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین،ص139، باب 48 ح3، ص203، باب 79، ح1، ص222، باب 79، ح17؛ شیخ صدوق، پیشین، ص188؛ کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج4، ص587.

[44]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص282، باب 93، ح10؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج6، ص75؛ همو، امالی، ص318؛ مجلسی، محمدباقر، پیشین، ص506.

[45]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص283، باب93، ح12.

[46]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج2، ص576، ح 1. «اللّهم إنی أسألک و لم یسأل العباد مثلک أسألک بحق محمد نبیک و رسولک و إبراهیم خلیلک…».

.[47] همان، ص526، ح21.

[48]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 1، ص 123.

[49]. شیخ مفید، الاختصاص، ص252.

[50]. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج1، ص144.

[51]. ر.ک: طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج8، ص384.

[52]. طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج2، ص798.

[53]. ابن قولویه، جعفر بن محمد، پیشین، ص43، باب11، ح2؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج6، ص28؛ کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج4، ص569.

[54]. سوره یوسف(12)، آیه97.

[55]. ابن بابویه، محمد بن علی، پیشین، ج2، ص609ــ617؛ طوسی، محمد بن حسن، پیشین، ج 6، ص95ــ 101؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج2، ص272ــ277.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *