ثقلین
TasvirShakhesshahiid39

بادگیرها مال ما نیست

شهید سیّد علی حسینی

ده تا اسپلت دادند به تیپ ما. اسپلت از آن بادگیری‌های درجه یک بود و مخصوص زمستان. تا حد زیادی از نفوذ سرما به بدن ...

TasvirShakhesshahiid32

میوه بهتر است یا کمپوت میوه؟

شهید سیّد علی حسینی

با علی می‌شدیم چهار نفر؛ رفته بودیم شناسایی، توی عمق مواضع دشمن.توی کوله‌پشتی خوراکی‌هایمان، چند تا سیب و چند تا کمپوت سیب بود. روز اوّل، ...

TasvirShakhesshahiid39

سهمیه

شهید سیّد علی حسینی

در یک از مأموریت‌هایی که از اهواز عازم تهران بود، راننده‌اش مقداری کنسرو و کمپوت و میوه عقب ماشین گذاشته بود. وقتی چشمش به وسایل ...

TasvirShakhesshahiid32

سهم خودش

شهید سیّد علی حسینی

ماشین‌های اصلاح، ده تا بود. آن زمان این ماشین‌ها حکم کیمیا را داشتند. از این جور چیزها هم زیاد برای تیپ می‌آمد. من چهار، پنج ...

TasvirShakhesshahid29

برنامه‌ی جامع آموزش در چهار ماه مجروحیت

شهید سیّد علی حسینی

بدجوری مجروح شده بود. بعد از یک ماه که آوردیمش خانه، هنوز روی پا نمی‌توانست بایستد. با کمک عصا، و به سختی راه می‌رفت.توی خانه، ...

TasvirShakhesvelayat13

 سرباز امام

شهید سید علی حسینی

شهید سید علی حسینی همیشه به سخنان امام با عشق و علاقه گوش می‌داد. بعضی وقت‌ها پای سخنان امام گریه می‌کرد. در قرارگاه چهار زبر ...

TasvirShakhesnazm14

برخورد بدون تبعیض

شهید سیّد علی حسینی

در همه‌ی کارهایش منظم بود. بی‌نظمی و بی‌انضباطی را از هیچ کس نمی‌پذیرفت. قرار بود در قرارگاه جلسه‌ای رأس ساعت ده برگزار شود. چند نفر ...

TasvirShakhesShahidSeyedAli

امتحان می‌کنم ببینم صبور هست یا نه؟

شهید سیّد علی حسینی

گفتم: «این‌جا چی‌کار می‌کنی، بیک‌زاده؟»ناراحت بود و دمغ. گفت: «دو روز است که دارم می‌آیم؛ ولی این اخوی بزرگوارت، یک دقیقه هم به ما وقت ...