طبری گوید:تا نیمروز، جنگ به شدّت ادامه یافت. سپاه عمر سعد جز از یک ناحیه نمی‌توانستند حمله کنند، چون خیمه‌های یاران امام یک‌جا و نزدیک ...

طبری گوید:عمرو بن قرظۀ انصاری برای نبرد در رکاب حسین (ع) بیرون آمد. رجز می‌خواند و می‌جنگید تا آن‌که کشته شد. او از یاران امام ...

طبری از زبیدی نقل می‌کند:وقتی عمرو بن حجاج به یاران حسین (ع) نزدیک شد، شنیدند که می‌گفت: ای کوفیان! در اطاعت و همبستگی باشید؛ در ...

ابن نما با سند خود ذکر می‌کند که حرّ به امام حسین (ع) گفت:چون ابن زیاد مرا به سوی تو فرستاد، از قصر او بیرون ...

خوارزمی می‌گوید:چون حرّ به حسین (ع) پیوست، مردی از بنی تمیم به نام یزید بن سفیان گفت: به خدا اگر حرّ را ببینم، با نیزه ...

طبری گوید:چون عمر بن سعد آمادۀ حمله شد، حرّ به او گفت: آیا با این مرد می‌جنگی؟ گفت: آری به خدا جنگی که آسان‌ترین آن ...

طبری به نقل از ابو مخنف و او از قول ابو جناب روایت کند:مردی از ما به نام عبد الله بن عمیر از بنی علیم ...

طبری گوید:ابو مخنف با سند خود از امام سجّاد (ع) نقل می‌کند: پس از بازگشت عمر سعد، عصر بود که امام یاران خود را جمع ...

طبری به سند خود از امام زین العابدین (ع) چنین آورده است:آن شب که پدرم فردایش شهید شد، من نشسته بودم، عمّه‌ام زینب از من ...

طبری گوید:عمر سعد، عمرو بن حجّاج را با ۵۰۰ سوار فرستاد. آنان کنار فرات فرود آمدند و نگذاشتند حسین (ع) و اصحابش قطره‌ای آب بردارند. ...

طبری با سند خویش از عقبه بن سمعان نقل می‌کند:آخر شب امام حسین دستور داد آب بردارند. سپس فرمان حرکت داد. چون از قصر بنی ...

طبری با سند خویش از مردی از قبیلۀ بنی فزاره چنین آورده است:همراه زهیر بن قین از مکّه می‌آمدیم و با حسین هم مسیر بودیم. ...

نیز طبری از قول عبد الله بن سلیم و مذری نقل می‌کند:آمدیم تا به صفاح رسیدیم. فرزدق شاعر را دیدیم. وی با امام دیدار کرد ...

طبری گوید:حسین (ع) آمد تا به «تنعیم» گذشت. آن‌جا به کاروانی برخورد که از یمن می‌آمد و کارگزار یزید در یمن، بحیر بن ریسان اموالی ...