ثقلین
TasvirShakhesshahidmahalati

ناراحتی پشت در خانه

شهید شیخ فضل الله محلاتی

همیشه تا در را باز می کرد و چشم‌اش به ما می‌افتاد، ناراحتی‌هاش را می‌گذاشت پشت در خانه، گل از گل‌اش می‌شکفت و می‌آمد با ...

TasvirShakhesshahidmahalati

رساله عربی

شهید شیخ فضل الله محلاتی

ساواکی‌ها همچنان می‌آمدند در خانه‌مان را می‌زدند و زار و زندگی‌مان را به هم می‌ریختند.آن روزها هیچ وقت نشد من ببینم بابا دروغ بگوید. حتی ...

TasvirShakhesshahidmahalati

شکنجه

شهید شیخ فضل الله محلاتی

همیشه همه چیز به خیر و خوشی تمام نمی‌شد. گاهی بابا را می‌بردند زندان. آخرین باری که بابا را توی زندان دیدم، رفته بودیم زندان ...

TasvirShakhesshahidmahalati

خمینی نمره‌ش بیسته!

شهید شیخ فضل الله محلاتی

فامیل ما از اول محلاتی نبود. همین‌طور که فامیل امام از اول خمینی نبود. قدیم رسم بود که طلبه‌ها و روحانی‌ها را به اسم شهرستان ...

TasvirShakhesshahidmahalati

استراتژی نظام

شهید شیخ فضل الله محلاتی

من از طرف کمیسیون دفاع، بعد از شروع جنگ، مأمور شدم بروم از امام سؤال کم که «استراتژی نظام جمهوری اسلامی را تدافعی تنظیم کنیم، ...

TasvirShakhesshahidmahalati

نفاق پنهان

شهید شیخ فضل الله محلاتی

در اولین انتخابات ریاست جمهوری چند نفر کاندیدا بودند. حزب جمهوری اسلامی آمد آقای جلال‌الدین فارسی را کاندیدا کرد. یک عده هم اسم دکتر حبیبی ...

TasvirShakhesshahidmahalati

کاخ و کوخ

شهید شیخ فضل الله محلاتی

دولت موقت بعد از یک ماه تثبیت شد و اوضاع کمی آرام گرفت. امام تصمیم گرفتند بروند قم. تصور امام این بود که دولت اسلامی ...

TasvirShakhesshahidmahalati

جت‌های آمریکائی

شهید شیخ فضل الله محلاتی

دو سه روز از پیروزی انقلاب گذشته بود که یاسر عرفات آمد برای تبریک، جت‌های فانت ما رفتند به استقبالش. وقتی وارد منزل امام شد ...

TasvirShakhesshahidmahalati

فقط ۴ نفر اعدام شدند!

شهید شیخ فضل الله محلاتی

یک روز رفتم خدمت امام گفتنم «تو حیاط پر از سلاح است، اتاق‌ها پر است.بهتر نیست هر چه زودتر تکلیف این زندانی‌ها روشن شود؟»زندان نداشتیم ...

TasvirShakhesshahidmahalati

حکومت نظامی

شهید شیخ فضل الله محلاتی

دولت بختیار داشت آخرین نفس‌هاش را می‌کشید. تصمیم گرفت حکومت نظامی اعلام کند.همان شب دولت اطلاعیه داد که «هر کس از ساعت چهار بعد از ...

TasvirShakhesshahidmahalati

من از این اتاق تکان نمی‌خورم!

شهید شیخ فضل الله محلاتی

یک روز در مدرسه‌ی رفاه بودیم که یکی آمد گفت «اطلاعات موثق رسیده که امشب می‌خواهند به این جا و خانه‌ی آقا حمله کنند.»رفتیم خانه‌ای ...

TasvirShakhesshahidmahalti1

من با این زن‌ها شاه را از ایران بیرون کردم!

شهید شیخ فضل الله محلاتی

مراسم بهشت زهرا با شکوه خاصی برگزار شد. ولی خدا خیلی به ما رحم کرد. چون آن‌جا نزدیک بود امام از فشار جمعیت آسیب ببیند. ...

TasvirShakhesshahidmahalati

تیمسار مقدم مرا فرستاده!

شهید شیخ فضل الله محلاتی

امام گفته بودند «آن روزی که می‌آیم، می‌خواهم همراه مردم بروم بهشت زهرا.» ما برای جان امام نگران بودیم و امام اصرار داشتند که «من ...

TasvirShakhesshahidmahalati

مصلحت اسلام (در عمل به عکس خواسته‌های دشمن)

شهید شیخ فضل الله محلاتی

یک روز صبح، بعد از اذان، داشتم استراحت می‌کردم که تلفن زنگ زد. آقای مطهری بود.گفت «دیشب احمد آقا زنگ زد گفت امام تصمیم گرفته‌اند ...

صفحه 22 از 57« بعدی...10...2021222324...304050...قبلی »