ثقلین
TasvirShakhesshahid330

تک‌تیرانداز هستم!

شهید علی تجلّایی

علی تجلّایی در دل همه‌ی رزمندگان آذربایجان جا داشت. حماسه‌ی او در روزهایی که دشمن سوسنگرد را در محاصره‌ی خود داشت، هنوز از اذهان پاک ...

TasvirShakhesshahid329

خودنمایی در وجودش نبود

شهید مصطفی نسّاج

عنوان فرماندهی و مسؤولیّت را هیچ‌گاه برای خودش مانع کار نمی‌دانست. هر کجا احساس می‌کرد به وجودش نیاز است، سریع حاضر می‌شد.گاهی از خط مقدّم ...

TasvirShakhesshahid329

فرمانده محور

شهید مصطفی نسّاج

الوارها خیلی سنگین بود. هر الوار را چند نفر در گل و لای و بارندگی و سرمای هوا با مشقّت می‌بردند بالای ارتفاع تا سنگر ...

TasvirShakhesshahid328

غرور نگیردتان

شهید مصطفی ردّانی‌پور

چشم‌هایش را چسبانده بود به دوربین. زل زده بود توی آتش. از پشت شعله‌ها عراقی بود که جلو می‌آمد با کلّی پی‌ام‌پی و تانک و ...

TasvirShakhesshahid327

روح نماز

شهید حسن باقری

در دفتر خاطرات او نوشته شده بود: «دیشب متأسفانه بدون این‌که وضو بگیرم، روی تختم خوابیدم. زیر پتو رفتم تا بعداً، قبل از خواب، وضو ...

TasvirShakhesshahid326

درس صداقت

شهید احمد منتظری

 نزدیک خرمشهر دهکده‌ای وجود داشت که مقر بچّه‌های اطّلاعات عملیّات بود. اتاق‌‌های زیادی در اختیار بچّه‌ها بود که بزرگ‌ترین آن‌ها مربوط به ما می‌شد. به ...

TasvirShakhesshahid325

شاکر

شهید محمّد صادق بابایی

پس از گذشت چند روز از ازدواجش، شتابان به منطقه رفت. کمتر به مرخصی می‌آمد و اگر می‌آمد، کمتر در منزل می‌ماند. اگر حتّی روز ...

TasvirShakhesshahid325

داوطلب

شهید شکری‌پور

گفتم: حاجی! این بنده‌ی خدا را نبر عملیّات! توجه نکرد. گفتم: بابا! پدر خانمته!حاجی گفت: «چه فرقی می‌کنه او هم مثل بقیه. خودش داوطلب اومده.»می‌گفت: ...

TasvirShakhesshahid324

ظرف بنزین

شهید ناصر قاسمی

تلفن زدیم. گفتیم: «حال همسرت خوب نیست. باید ببریمش بیمارستان.»گفت: شما برین منم میام.آمد. یک ساعتی ماند، بعد رفت بسیج.گفت: «شاید بچّه به این زودی‌ها ...

TasvirShakhesshahid323

آیه الکرسی

شهید تقی بهمنی

 بالاخره ماشین تعمیر شد. ولی هوا روشن شده بود. باید منتظر می‌شدیم تا دوباره تاریک بشود.بهمنی گفت: «نمی‌توانیم بمانیم. من تو خط خیلی کار دارم.»گفتم: ...

TasvirShakhesshahid322

قوانین دهگانه علمدار

شهید سیّد مجتبی علمدار

سیّد مجتبی علمدار یکی از شهیدان نام آشناست، که سالیانی پس از دفاع مقدس به شهادت رسید. او مداحی دل سوخته، جوانی وارسته و بسیار ...

TasvirShakhesshahid321

فرار از گناه

شهید عبّاس بابایی

روزی به پایگاه دزفول زنگ زد و گفت: «اگر امکان دارد به تهران بیایید. با شما کار دارم.»گفتم: خیر است إن‌شاء‌الله. آیا مشکل خاصی پیش ...

TasvirShakhesshahid320

اوّل خودم

شهید محمود دولتی مقدم

پاکسازی منطقه‌ی ناامن «نصرت آباد» از لوث وجود اشرار به جهت تأمین امنیت مردم از اهمیّت ویژه‌ای برخوردار بود. یک شب که چند تن از ...

TasvirShakhesshahid319

اشاره

شهید دهنوی

دهنوی بازنشسته‌ی شهربانی بود. با وجود این‌که زمان طاغوت خدمت کرده بود، کل قرآن را از حفظ بود. هرگز نماز شب را ترک نمی‌کرد.گاهی که ...

صفحه 10 از 52« بعدی...89101112...203040...قبلی »