آیه ۲۲۳ سوره بقره در ارتباط با اعتقادات نادرست یهود درباره چگونگی آمیزش با همسران نازل شده است.
در این آیه اعلام می شود که مردان مجازند غیر از ایام ممنوعه، در هر ساعت از شبانه روز، و یا در هر کجا که خواستند با زنان خود همبستر شوند. البته بعید است که این  آیه در ارتباط با مجازدانستن آمیزش از دُبر باشد؛ زیرا نزدیکی از مقعد اگر هم جایز باشد، عملی نامطلوب و خلاف طبیعت انسانی است که تشویق ضمنی به آن در قرآن به سختی قابل پذیرش خواهد بود. از طرفی وجود کلمه «حرث» یا « کشتزار» در آیه، قرینه ای بر آن است که مراد آیه، نزدیکی از موضع طبیعى باشد؛ زیرا آن جا است که محل انعقاد نطفه بوده و تشبیه آن به کشتزار معنا خواهد یافت.

پاسخ تفصیلی

پس از آن که در آیه پیشین خداوند احوال زنان را در حال عادى و نیز عادت ماهیانه بیان نموده، به دنبال آن می فرماید: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین»؛[۱] زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند. پس هر زمان که بخواهید، می توانید با آنها آمیزش کنید. و [سعى نمایید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح] اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید. تقوا پیشه کنید، و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان، بشارت ده.
شأن نزول
در برخی از تفاسیر نقل شده است که این آیه درباره اعتقادات نادرست یهود درباره چگونگی آمیزش با همسران و آثار آن نازل شده است. یهود معتقد بودند؛ اگر از پشت سر در فرج زنان آمیزش صورت گیرد چشم فرزند متولد شده لوچ می شود، و یا منکر آمیزش در حال ایستاده بودند که این آیه نازل شد و حلیت آمیزش را در صورت هاى مختلف بیان نمود.[۲]
محور اساسی در این آیه چند موضوع است:
۱ – 
کشتزار بودن زنان: در این آیه زنان به کشتزار تشبیه شده اند: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ». «حَرْث»، افشاندن بذر در زمین و آماده کردن آن برای زراعت است.[۳] «حرث» در اصل مصدر، و به معناى به دست آوردن محصولى است که از زراعت حاصل شده، و پس از آن درو کردن خواهد بود. و براى مبالغه به خود محصولِ کار اطلاق می شود.
اضافه نساء به ضمیر «کُم»، دلالت بر اختصاص می کند. منظور از آن این است که زن هاى اختصاصى شما که در ازدواج شما هستند، دست آورد و محصول برنامه جریان زندگى دنیوى شما می باشند. همان طور که با تربیت زراعت و حفظ آن از آفات، محصول مطلوبى براى شما تولید می شود، تربیت و حفظ همسر نیز بهترین محصول را به طور مطلق و مطلوب خواهد داد. و با انس و همسرى و همراهى و یارى آنان می توانید زندگى سالم و توأم با طمأنینه خاطر و آرامش دل و خوشى عیش و شادى و سرور داشته باشید.[۴] از این رو؛ رَحِم زن مانند زمین، نطفه مرد مانند بذر و فرزندی که متولد می شود مانند محصولی است که از زمین به دست می آید.[۵]
تشبیه زن به زمین کشاورزی ممکن است براى برخی جالب نباشد، و آن را در شأن زنان ندانند، اما حقیقت این است که نکته ظریفی در این تشبیه نهفته است. در حقیقت قرآن می خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد که زن وسیله اطفای شهوت و هوسرانى مردان نیست، بلکه وسیله اى است براى حفظ حیات نوع بشر. این سخن در برابر آنها که نسبت به جنس زن مانند یک بازیچه یا وسیله هوس بازى می نگرند، هشدار محسوب می شود.[۶]
بنابراین، آیه در صدد بیان این است که نسبت زنان به جامعه انسانى، نسبت کشتزار به انسان کشت کار است. همان گونه بذرها به تنهایی ارزشی ندارند و وجود کشتزار براى بقاى بذر، لازم است و اگر نباشد بذرها به کلى نابود می شوند و دیگر غذایى براى حفظ حیات و بقاى آن نمی ماند، همچنین اگر زنان نباشند، بقای نسل انسان در معرض تهدید است، و نسلش قطع می شود.
۲ – «
فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ»: یعنى از زنان خود بهره بردارى کنید و با آنها نزدیکى نمایید هرگونه که می خواهید.
«
أنّى» از ادات استفهام و شرط است و براى آن سه معنا ذکر کرده اند: «این»، «متى» و «کیف»؛ یعنى براى استفهام و شرط از حیث مکان، زمان و کیفیت استعمال می شود. بسیارى از مفسران اهل سنت «أنی» در این آیه را به معناى «این» شرطیه مکانیه گرفته اند؛ یعنى هر جا که بخواهید، قبل یا دبر.[۷] بعضى به معناى «متى» گرفتند؛ یعنى هر زمان که بخواهید.
امام صادق(ع) می فرماید؛ منظور از تعمیم در این آیه از جهت کیفیت است؛ یعنى هر طور که بخواهید و به هر کیفیت که مایل باشید. ایستاده، نشسته، خوابیده، از طرف جلو، از طرف پشت (نه وطی در دبر) و… و استدلال به کلمه «حرث» دلیل بر آن است که در غیر جلو جاى حرث و تولید نسل نیست. امام(ع) این آیه را ردّ بر یهود دانستند که گفتند «دخول در قُبل(جلو) از طرف پشت» موجب لوچ شدن اولاد می گردد و همچنین در حال قیام و سر زانو را منع نمودند.[۸]
البته در نقل دیگری امام صادق(ع) «أَنَّى شِئْتُمْ» را وسعت در زمان معنا کرده اند؛ یعنی هر زمان که مایل به نزدیکی باشید.[۹]
بنابراین، کلمه «انّى» در آیه می تواند مکانى باشد، و هم می تواند زمانى باشد. اگر زمانى شد؛ یعنى در هر وقت که خواستید از ساعات شب و روز با زن هاى خود همبستر شوید. و اگر مکانى باشد، یعنى در هر کجا که خواستید همبستر شوید. این که منظور از آن اجازه آمیزش از دُبر(پشت) باشد بعید به نظر می رسد؛ زیرا نزدیکی از دبر اگر هم جایز باشد، عمل نامطلوب و خلاف طبیعت است. به نظر نمی رسد که خداوند در آیه قرآنى به آن دستور دهد، بلکه به قرینه کلمه «حرث» که به معناى کشتزار است منظور وطى از موضع طبیعى است؛ زیرا آن جا است که مانند کشتزار و محل انعقاد نطفه است.[۱۰] ضمن آن که در روایات به پرهیز از آمیزش مقعدی سفارش شده است: «سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) مَحَاشُّ النِّسَاءِ عَلَى أُمَّتِی حَرَامٌ». «و إیاکم و محاش النساء».[۱۱]
۳ – «
وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»: این خطاب یا به مردان است و یا هم به مردان و هم به زنان. این دستور در حقیقت واداشتن انسان ها به ازدواج و تولید نسل است، تا نوع بشر در زمین باقى بماند. روشن است که غرض خداى متعال از بقاى نوع بشر در زمین، بقاى دین و ظهور توحید و پرستش او است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ».[۱۲]
بنابراین، اگر فرمانی صادر می کند که با حیات و بقایشان مرتبط است؛ از آن رو است که به این وسیله آنان را به عبادت پروردگارشان برساند، نه براى این که بیشتر به دنیا گرایش پیدا کنند، و در شهوات فرو رفته، در وادى غفلت سرگردان شوند؛ لذا منظور از جمله «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»، هر چند مسئله تولید نسل و تقدیم داشتن فرزندان به جامعه بشری است، بشریتى که هر روز افراد زیادى از آن دست خوش مرگ می شود، و به مرور زمان تعدادشان رو به کاهش است، ولی این مطلوبیت فى نفسه نیست؛ یعنی غرض به خود تولید نسل تعلق نگرفته، بلکه براى این است که با ورود افراد جدید به روى زمین، ذکر خداى سبحان در زمین باقى بماند، و افراد صالحى داراى اعمال صالح پدید آیند، تا خیرات و نیکی هایشان هم عاید خودشان شود، و هم عاید پدرانى که باعث پدید آمدن آنان شدند. آن گونه که قرآن می فرماید: «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»؛[۱۳] ما هم اعمال خود آنان را می نویسیم، و هم آثارشان را.
با توجه به آنچه گفته شد، این احتمال تأیید می شود که مراد از «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»، از پیش فرستادن اعمال صالح براى روز قیامت است. چنان که در جایى دیگر فرمود: «یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ».[۱۴] «وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ، تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ».[۱۵] و یکی از آن اعمال صالح چنان که گفته اند؛ همان فرزندان است که پدر و مادر از پیش براى خود فراهم می سازند و این نیز تنها با وطى از موضع معمولى تناسب دارد.
۴ – «
وَ اتَّقُوا اللهَ»: سفارش به تقوا در مسئله آمیزش با همسران است؛ یعنی در آمیزش با زنان خود از حدود الهی تجاوز نکنید و حریم خدا را پاس دارید، و محارم خدا را هتک نکنید.[۱۶]
۵ – «
وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ…»: پس از بیان حکم الهی در موضوع آمیزش و همبستری با زنان و سفارش به تقوا و پرهیزگارى، به مسلمانان یادآور می شود که بالاخره همگى با خداى خود ملاقات خواهند کرد و سرانجامشان بازگشت به سوی پروردگار است.
۶ – «
وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین»: در پایان پیام امیدبخشى مى‏دهد و به پیامبر خود سفارش مى‏کند که مؤمنان را بشارت ده؛ بشارت به رحمت الهى و سعادت و نجات در سایه تقوا.
از آن جا که مسئله آمیزش جنسى، مسئله اى است مهم، و با پرجاذبه ترین غرایز انسان سر و کار دارد، خداوند در این جمله هاى آخر، مؤمنان را به دقت در این امر، و پرهیز از هر گونه گناه و انحراف، دعوت نموده و به آنها هشدار می دهد که بدانید همگى به ملاقات پروردگار خواهید شتافت و تنها راه نجات ایمان و تقواى در سایه ایمان است.[۱۷]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. بقره، ۲۲۳.

[۲]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ۲، ص ۵۶۴، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۳]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۲۲۶، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۴]. مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، ج ‏۳، ص ۱۵۵ – ۱۵۶، تهران، مرکز نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.

[۵]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏۶، ص ۴۲۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.

[۶]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۲، ص ۱۴۱، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۷]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۲، ص ۵۶۵؛ ابن عربی، محمد بن عبدالله بن ابوبکر، احکام القرآن، ج ۱، ص ۱۷۳، بی جا، بی نا، بی تا.

[۸]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۲، ص ۴۴۶ – ۴۴۷، تهران، اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.

[۹]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ۱، ص ۲۱۷، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.

[۱۰]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏۱، ص ۵۲۷، بی جا، بی تا.

[۱۱]. طوسى، محمد بن الحسن‏ تهذیب الأحکام، تحقیق، موسوی خرسان، حسن، ج ‏۷، ص ۴۱۶، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏۱، ص ۱۱۱، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.

[۱۲]. ذاریات، ۵۶.

[۱۳]. یس، ۱۲.

[۱۴]. نبأ، ۴۱.

[۱۵]. مزمل، ۲۰.

[۱۶]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۲، ص ۲۱۲- ۲۱۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۱۷]. تفسیر نمونه، ج ‏۲، ص ۱۴۳.