اگر می‌خواهیم ببینیم که دین چقدر غریب است یک بار برویم سرفصل‌های عقاید و احکام خود را جلوی خود بگذاریم و آن چیزی که وجود دارد و در زندگی شخصی ما هم وجود دارد نگاه کنیم که ما به چه چیزهایی اولویّت می‌دهیم. کدام آن‌ها اولویّت است. این اتّفاق به راحتی می‌افتد. چون جریان نفاق روی بستر شهوات حرکت می‌کند. شهوات هم طوری است که گوسفند هم متوجّه می‌شود. یعنی شما اگر گوسفند مادّه را پیش گوسفند نر ببرید، نیاز نیست که زبان آن‌ها را بلد باشید. همین که حائل بین آن‌ها را بردارید خود آن‌ها می‌دانند که چطور با هم ارتباط بگیرند. به شبکه‌ی مجازی و این‌ها هم احتیاج ندارند، زبان هم را می‌فهمند. تازه اگر در این خانه و آن خانه و این آغل و آن آغل باشد بلد هستند که با هم چطور ارتباط پیدا کنند، قرار بگذارند یا مهریه تعیین کنند. کافی است شما حائل را بردارید، او هم می‌فهمد.

 

شهوات چیزی نیست که اگر شما بخواهید در جامعه باب آن را باز کنید که آن جریان هم از آن استفاده می‌کند، جا انداختن آن خیلی سخت باشد. روی اوّلیّات است، نه آی کیو بالایی می‌خواهد، نه تحصیلات بالایی می‌خواهد، نه تربیت چندانی می‌خواهد. اتّفاقاً هر چه تربیت نشده باشد راحت‌تر می‌پذیرد. نه عقل می‌خواهد، نه تفکّر می‌خواهد. نقد است، نسیه نیست. همین فی المجلس اعمال قانون می‌کند و می‌فهمد که چیست نقد است. تفکّر نیست که بگوید بنشین فکر کن. یک چیزهایی است. سیاست خوش باش و بگذران که همه جا حاکم است و دارد جاری می‌شود کاملاً روی بستر شهوات است. حیوانات هم آن را می‌فهمند چه برسد به انسان‌ها. لذا موفّقیّت آن‌ها راحت اتّفاق می‌افتد. به آسانی درس نخواندن در برابر درس خواندن است. درس نخواندن که کاری ندارد، هر کاری می‌کنید درس نخواندن می‌شود. گزینه‌های روی میز فراوان است. بیرون بروید، تلویزیون ببینید، بخوابید، بازی کنید، امّا درس خواندن سخت است. این‌که امام آمده است و می‌خواهد مردم را هدایت کند، می‌خواهد مردم را به یک مسیری ببرد که نقد آن مثل شهوت قابل لمس نیست، لذا خیلی سخت است. بعد شما اگر بخواهید پای آن بمانید در جامعه شما را مسخره می‌کنند ولی اگر بخواهید به آن شهوت عمل کنید همرنگ جماعت شده‌اید، کاری ندارد. هم لذّت آنی است و هم همراهی با جامعه است. لذا به راحتی اتّفاق می‌افتد.