- ثقلین - http://thaqalain.ir -
آراست کردگار چو بازار کربلا
شاه شهید گشت خریدار کربلا
چون نافهی ختن به مشامم رسد هنوز
بوی عبیر از در و دیوار کربلا
شد بلبلان باغ پیمبر، شکستهبال
باد خزان وزید به گلزار کربلا
بس که نهفته گشته در آن خاک، گلرخان
مرغ دلم شده است گرفتار کربلا
خم گشت قدّ شاه چو آن اکبر جوان
بنْمود رخ به عرصهی خونخوار کربلا
از بهر آن که آب ننوشند اهل بیت
کردند قطع، دست علمدار کربلا
آه! از دمی که شمر لعین، پای چکمهدار
بنْمود جا به سینهی سالار کربلا
با حکم ابن سعد و به خشنودی یزید
آتش زدند خیمهی سردار کربلا
کردند کوفیان دغا از ره جفا
زنجیر کین به گردن بیمار کربلا
آل علی به دست لعینان، اسیر شد
ضرغام، دست بسته و روبه، دلیر شد
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%9b%d9%81%d8%b1%d8%ae%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d9%88%d8%ac%db%8c-2/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.