چرا خداوند در قرآن می  فرماید: در قیامت جهنم را به شما «آشکار» می  کنیم، ولی بهشت را می فرماید «نزدیک» می  کنیم؟

پاسخ اجمالی

خدا در این دو آیه شریفه حالت بهشتیان و جهنمیان را توصیف می کند و می فرماید: «و (در آن روز) بهشت به نزدیک پرهیزکاران آورده می شود. و دوزخ براى گمراهان آشکار می گردد».[۱]
نزدیک شدن بهشت؛ یعنی این که وقتی شخصی با تقوا از دنیا می رود، به او بشارت بهشت داده می شود و در قبرش درى از بهشت برای او باز می شود و وارد بهشت برزخی می شود. و بروز و ظهور جحیم براى گمراهان بدین معنا است که هم زمان با مُردن، بلکه قبل از آن و در حال احتضار، فرشتگان عذاب به او وعده آتش می دهند. درى از جحیم در قبرش باز شده و قبرش مملوّ از آتش می شود و روح او را با قالب مثالى به جهنم عالم برزخ وارد می کنند.[۲]
مفسران درباره علت تفاوت تعبیر از رفتن بهشتیان به بهشت و جهنمیان به دوزخ و جهنم، به نکاتی اشاره کرده اند:
۱ – 
نزدیک شدن بهشت به متّقین، اشاره به شرافت آنان دارد؛ زیرا به جای این که آنان را به بهشت ببرند، بهشت را به آنان نزدیک می کنند. اما در مقابل، دوزخ و جهنّم برای گناه کاران آشکار می شود و بعد برای این که آنان را خوار کنند، این افراد را به سمت دوزخ و جهنم می کشانند.[۳]
۲ – 
این که بهشت به سوی پرهیزکاران می آید، از زاویه ای دیگر، اشاره به مقام با عظمت و پر ارزش آنان دارد.[۴] به دیگر سخن؛ این آیه می خواهد بگوید که مقام و جایگاه این افراد از بهشت هم بالاتر است و این بهشت است که باید نزد آنها بیاید.[۵]
۳ – 
ممکن است نزدیک بودن بهشت، بیان کننده این مطلب باشد که رحمت خدا بر غضب او سبقت دارد و رحمتش به بندگان، نزدیک تر از خشم او نسبت به آنها است.[۶]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. شعراء، ۹۰ – ۹۱.

[۲]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن،‏ ج ۱۰، ص ۵۰، انتشارات اسلام‏، تهران‏، چاپ دوم‏، ۱۳۷۸ش‏.

[۳]. گنابادى، سلطان محمد، تفسیر بیان السعاده فى مقامات العباده، ج ۱۰، ص ۱۰۰، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، بیروت‏، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.

[۴]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۱۵، ص ۲۶۸، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۵]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج ۸، ص ۳۳۶، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن‏، تهران، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.

[۶]. ثقفى تهرانى، محمد، روان جاوید، ج ۴، ص ۱۱۳، انتشارات برهان‏، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۸ق‏؛ تفسیر نور، ج ۸، ص ۳۳۶.