آنچه در منابع حدیثی و تاریخی درباره کیفیت شهادت امام رضا(ع) آمده این است که، اباصلت می‌گوید: «امام عبایش را بر سرافکند و از نزد مأمون بیرون آمد. [طبق دستور قبلی حضرتشان] با ایشان سخن نگفتم تا این‌که به خانه رسید و دستور داد که درهاى خانه را قفل کنند. سپس بر بستر خود خوابید. اباصلت گوید: مدتی در حیاط منزل با غم و اندوه سپری می‌کردم ‌که دیدم جوان خوش‌رویی که شباهت زیادی با امام داشت وارد منزل شد. به طرف او رفتم و گفتم: درِ خانه بسته بود از کجا وارد شدى؟ فرمود: کسى که مرا در این لحظه از مدینه به این‌جا رسانده، توانایی این را دارد که مرا از در بسته وارد کند. پرسیدم: شما که هستید؟ فرمود: اى اباصلت من حجت خداوند بر تو، محمد بن على(امام جواد) هستم. سپس به طرف پدر بزرگوارش رفته و به من هم فرمود که همراهش بروم. امام رضا(ع) هنگامی که فرزندش را دید، او را به سینه چسباند و پیشانیش را بوسید … ».[۱]
همان‌طور که مشاهده می‌شود، آنچه در پرسش آمده در این نقل دیده نمی‌شود، اما شاید بتوان آن‌را برداشتی ذوقی از دستور امام به قفل کردن درها دانست.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۳۴۱، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق؛ شیخ صدوق، الامالی، ص ۶۶۲ – ۶۶۳، کتابچی، تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.