ابن حِبّان از سنّی‌های درجه‌ی یک قرن چهارم است، تقریباً هم دوره‌ی شیخ کلینی است. خیلی هم با اهل بیت خوب نیست، وقت نیست بخواهم توضیح بدهم، در یکی از کتاب‌های خود حتّی به امام رضا (علیه السّلام) جسارت هم کرده است، در کتاب المجروحین یک جسارتی کرده است. در کتاب الثقات جلد ۸، صفحه‌ی ۴۵۶، ظاهراً آن را قبلاً نوشته، بعد یک مدّت به طوس می‌رود زندگی کند گرفتار می‌شود. می‌گوید: چه کنم؟ می‌گویند: در خانه‌ی علیّ بن موسی الرّضا برو. خود او این‌طور می‌گوید: «عَلِیِّ بنِ موسَی الرِّضا مِن سَاداتِ أَهلِ البَیت» -یک سنّی که در یک کتابی به امام رضا (علیه السّلام) توهین کرده است- «قَد زُرتُهُ مِرَاراً»، قبر مبارک او کنار هارون الرّشید است، بارها به زیارت او رفته‌ام. می‌گوید برای من آن موقع که در طوس ساکن بودم هیچ همّ و غمّ و گرفتاری اتّفاق نمی‌افتاد، الّا این‌که کنار مضجع شریف علیّ موسی الرّضا می‌رفتم «وَ دَعوتُ الله إزالَتَها»، از خدا می‌خواستم آن را برطرف کند. از کنار مرقد او بیرون نیامده خدا مشکل من را حل می‌کرد.

بعد می‌گوید: «هَذَا شَیءٌ قَد جَرَّبتُهُ مِرَاراً»، این چیزی است که شخصاً خود من بارها تجربه کرده‌ام. از کسی نشنیده‌ام، گرفتار شدم رفتم و گرفتم. رأفت در آستان تو تفسیر می‌شود.

در روایت است که رأفت عالم را به امام رضا (علیه السّلام) داده‌اند، جالب است که یک سنّی این را چشیده، وجدان کرده است. الحمدلله ما هم هر وقت رفته‌ایم در بارگاه او این را دیده‌ایم. لذا می‌گوید: خدایا اگر این‌جا کسی چیزی به دست نیاورد هیچ جای دیگر چیزی به دست نمی‌آورد.