خوب مردمی که پیغمبر را ندیدند، زمان خلیفه مسلمان شدند، کشورگشایی عجیب و فراوانی که زمان خلیفه‌ی دوم اتّفاق افتاد، بخش‌های زیادی از یمن و آفریقا و ایران، خوب این‌ها که پیغمبر ندیده بودند، گفتند: عجب قحطی آمد، خلیفه‌ی مسلمین در خانه‌ی چه کسی رفت؟ عموی پیغمبر. حالا شما اعتراض هم نکن. اعتراض هم بکن. البتّه حدس تاریخی من این است که بالاخره خیلی از این کار بدش نمی‌آمد. بنده به هیچ وجه به آل عبّاس خوشبین نیستم ولی حالا روی منبر امام صادق تهمت نمی‌زنیم. قرائن فراوانی وجود دارد بعداً هم این آل عبّاس این‌قدر از اهل بیت کشتند. یک نفر گفت: ای کاش ظلم بنی امیّه استمرار داشت و این عدل بنی عبّاس نمی‌آمد چون آن‌ها به اسم عدل و الرّضا من آل پیغمبر امدند، بنی امیّه از بین بردند بر سر کار امدند. یک شاعری گفت: ای کاش «ظُلمُ بنی امیه دَامَ لَنا» این ظلم بنی امیّه ادامه داشت، این عدالت بنی عبّاس نمی‌آمد. خیلی کشتند. خلاصه یکی از آن‌ها این بود. گرفتار شدی، بیچاره شدی، بچّه سرطانی خدایی ناکرده، به فقر خوردی، چک برگشتی داشتی، قحطی شد آدرس کجا است؟ عبّاس. پیغمبر آدرس داده بود.

فقط شش ماه اگر حساب بکنید ۱۸۰ بار این کمترین مورد است. شش ماه کمترین نقل است، نماز صبح هم کمترین آن است، ۱۸۰ بار در یک خانه‌ای رفت، مدام صدا زد «الصَّلَاهَ، الصَّلَاهَ یَا أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ [أَهْلَ الْبَیْتِ‏]»[۱] چند بار باید می‌گفت؟ اگر قرار بود کسی بفهمد، می‌فهمید. ۱۸۰ بار در کمترین نقل پیغمبر در خانه‌ی علیّ بن ابی‌طالب (صلوات الله علیه) رفته است گفته است: این‌جا خانه‌ی اهل بیت است. کسا و امثال کسا. چرا این‌قدر به ما گفتند: حدیث کسا بخوانید. حدیث کسا متن خاصّی لزومی ندارد بخوانید. متن خاص از معصوم رسیده باشد، ثواب آن بیشتر است. یعنی واقعه را برای فرزندان خود نقل بکنید، بدانند پیامبر عبای خود را انداخت و چند نفر زیر این عبا رفتند و بقیه را راه نداد. همسر بزرگوار ایشان که خیلی هم خوب بود، امّ سلمه بود راه نداد، عایشه را راه نداد، عبّاس عموی خود را راه نداد، چهار نفر را بیشتر راه نداد. این قصّه را برای فرزندان خود بگویید بفهمند این چهار نفر «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیْتِی» چطور باید می‌گفت که همه بفهمند. می‌توانست این را بیان بکند ولی عبای خود را درآورد که بشود حدیث کسا. می‌توانست همین‌طور در مسجد بگوید، ولی هر روز در این خانه می‌آمد که در مسجد بود، صدا می‌زد، بعد می‌رفت که ذهن‌ها اگر این حدیث را چند سال نقل نکردند، اقلاً پیرمردها به یاد داشته باشد که پیامبر مدام این را گفت.

 


[۱]– شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج ‏۲، ص ۱۸٫