ما قبلاً این را عرض کردیم که رسول خدا (صلوات الله علیه) فرمود: قرآن و اهل بیت. این‌ها این را به چهار چیز تبدیل کردند؛ به قرآن و سنّت تبدیل کردند که ما توضیح دادیم فرق سنّت با خود معصوم چیست. سنّت یعنی چیزهایی که از معصومین نقل شده است و معلوم نیست که برای معصوم باشد. کارشناس تشخیص می‌دهد. اگر کارشناس‌ها اختلاف پیدا کردند باید چه کار کنیم. باید به سراغ او برویم، سراغ شخص نه متن! همه را باید سراغ شخص فرستاد. متن برای متخصّصین است.

اوّلاً این‌ها اهل بیت را گفتند سنّت است، لذا شما در روایات آن‌ها می بینید که گفتند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّتی‏» گرچه این روایت مشکل رجالی دارد، راوی مشکل دارد، وثاقت او ایراد دارد، ولی آن‌ها تلاش کردند این را جا بیاندازند و انداختند. امروز در سخنرانی‌های خود که حدیث ثقلین می‌خوانند می‌گویند «کِتَابَ اللَّهِ وَ سنّتی»، حالا شما بگویید که حدیث ثقلین متواتر است، حداقل تواتر معنوی دارد، آن «کِتَابَ اللَّهِ وَ سنّتی» مشکل طریق دارد، خبر واحد است. خبر واحد ثقه هم نیست. می‌گوید باشد «کِتَابَ اللَّهِ وَ سنّتی». یا این‌که دارند «انَّ السُّنّه کَسَفینَهِ نوح مَن رَکَبَها نَجا وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِق» یعنی سنّت سفینه‌ی نوح است، کشتی نوح سنّت است. اهل بیت را حذف کردند، آدم‌ها را حذف کردند.

اشخاص ناطق هستند. سراغ امیر المؤمنین بروید، زبان دارد و حرف می‌زند. اختلاف پیدا کردید پیش امام حسن بروید. حرف می‌زد. گفتند: متن، چون متن را می‌شود به شکل‌های دیگر برداشت کرد، ولو من در آن یک مغالطاتی کنم. جالب است که بعدها از این هم عدول کردند. دیدند نمی‌شود، متن اختلافی است و زور ما نمی‌رسد اثبات کنیم. یک سری اشخاص را حاکم قرار دادند، مثلاً اصحاب پیغمبر را. آقای مولوی در مثنوی خود می‌گوید: ما و اصحابیم چون کشتی نوح. یعنی اهل بیت اوّل سنّت شد، بعد سنّت که متن صامت است، اگر اختلاف پیدا کردیم چه کنیم؟ ما و اصحابیم چون کشتی نوح. اصلاً اصحاب منظور است.