حالا یک روایت از شیعه بگویم یک مقدار جگر من بسوزد، دل شما هم بسوزد. امیر المؤمنین فرمود: اگر برادر من جعفر یا عموی من حمزه بود، این‌طور مجبور نمی‌شدم بروم بیعت بکنم، ریسمان به گردن من ببندند. آن کسانی که باید می‌آمدند و جلوی سقیفه را می‌گرفتند آن کسانی که بودند این کار را نکردند؛ آن کسانی که می‌توانستند این کار را بکنند، شهید شده بودند. آن روز اوّل اگر فلته شد، چون آن افرادی که باید می‌آمدند وسط جلوی آن‌ها را می‌گرفتند، نبودند شهید شده بودند. فرمود: «وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ حَمْزَهُ أَوْ أَخِی جَعْفَرٌ»[۱] یا عموی من حمزه بود، من این‌طور مُکره نمی‌شدم، گرفتار بشوم. یعنی آن کسانی که آن روز در مدینه بودند یک کارهایی باید می‌کردند نکردند. آن روز اوّل اوضاع برای ایجاد فلته مناسب بود.

 


[۱]– المسترشد فی إمامه علی بن أبی طالب، ص ۴۱۷٫