بین شیعه و قاتل زهرای مرضیّه تنش‌زدایی امکان ندارد. ممکن است به مصلحتی حیدر کرّار سکوت کند، ولی تنش زدوده نمی‌شود. فرصت پیدا کند حرف می‌زند. حتّی در منابع خود آن‌ها هم است که فلانی نیاید با من همنشین شود، «کِراهِیَّهً مِن مَحضَرِهِ» اصلاً دوست ندارم کنار او بنشینم.

 امّا ممکن است به خاطر عظمت اسلام ممکن است که بگوید شما ایران نروید. تا آن‌جایی که به یاد دارم وقتی شما جنگ می‌رفتید فرار می‌کردید. خوب خلیفه‌ی مسلمین فرار کند خیلی ضایع است. ثانیاً اگر آن‌جا یک تیر به شما بخورد خلیفه‌ی مسلمین را کشتند. باز هم شما ضرر کردید. کافر خیال می‌کند خلیفه‌ی مسلمین را کشته است. این‌جا از باب چیست؟ از باب اعزاز اسلامی است.

امّا بین قاتل زهرای مرضیّه و شیعه هیچ رابطه‌ی محبّت آمیزی وجود ندارد. امّا بین شیعه و سنّی، نه سنّی قاتل حضرت زهرا است و نه ما او را قاتل می‌دانیم. رابطه‌ی ما با او رابطه‌ی یک مسلمان با یک مستضعف فکری است که اگر با او درگیر شویم ، دو اشتباه کردیم که باید در قیامت جواب دهیم. یکی «صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّه‏»[۱] است.

 الآن به شما بگویند که به منبر یک نفر برویم که معاذ الله به امیر المؤمنین دشنام می‌دهد. شما اصلاً شرکت نمی‌کنید. اگر زور شما برسد که یک بلایی سر او می‌آورید. نرسد هم می‌گویید اسم آن را نبرید. هیچ وقت از طریق او شما دنبال هدایت نخواهید گشت. بیزار می‌شود، منزجر می‌شود و این «صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّه» است. چون یک نفر که مستضعف فکری است، این بنده‌ی خدا که در یک جایی دارد زندگی می‌کند، عبادت می‌کند، کار می‌کند خیال می‌کند که دارد به حق عمل می‌کند.

ما اگر دنبال هدایت هستیم به جای این‌که روی این‌ها فشار بیاوریم؛ حالا نمونه‌هایی عرض می‌کنم که بعضی‌ وقت‌ها روی این‌ها بد فشار می‌آوریم. بعضی وقت‌ها یک اتّفاقاتی توسّط بعضی از شیعیان افراطی ایجاد شده است که مانند کارهای داعش است. طبیعی است که طرف مقابل که متأسّفانه معمولاً تندرو و خشن است تندروی و افراط کند و مدام شقاق را بیشتر کند.

اوّلین مورد آن «صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّه» است. وقتی اعصاب او را خُرد می‌کنید جلوی هدایت او را می‌گیرید. دوم، مانند داعشی‌ها انگیزه‌ی او را برای قتل ما و یا انگیزه‌ی او را برای حذف ما زیاد می‌کنید. آیا جائز است که انسان انگیزه‌ی دشمن خود را متمرکز کند. به دشمن خود انگیزه بدهد، نیرو بدهد. برای چه؟ برای این‌که بیاید من را بکشد، یا یک عدّه‌ای را بکشد.

 


[۱]– سوره‌ی محمّد، آیه ۳۲؛ سوره‌ی منافقون، آیه ۲٫