اگر این اتّهام قتل حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به خاتم انبیاء نسبت دهند ساقط می‌شود وای به حال غیر معصوم. یعنی می‌گویند دست کسی به خون سرور زنان بهشت آغشته است. چه چیزی از او می‌ماند؟ هیچی، لذا طرف مقابل این را بدّترین فحش ممکن می‌داند. می‌گوید اصلاً شما فحش دهید این را نگویید. یک جمله‌ای هم در پرانتز بگویم تقریباً قاطبه‌ی اهل سنّت انصافاً چنین مسئله‌ای را باور ندارند. گاهی در ذهن ما پیش می‌آید. یک جای مفصّل به این پرداختیم، به آن‌ها نسبت‌هایی می‌دهیم که بعضی وقت‌ها دقیق نیست. ما می‌توانیم به فضل الهی شهادت زهرای مرضیّه را اثبات کنیم. امّا این‌که غیر شیعه شهادت حضرت زهرا را باور دارند، در منابع درجه‌ی یک آن‌ها است، این نیست.

جالب است اگر به اوّل مصیبت نامه‌ی عطّار رجوع کنید یک قصّه‌ای نقل می‌کند می‌گوید یک مردی پیش یک شیخی آمد گفت: من از دست زن خود عاصی شده‌ام. زن من شیعه است و صبح تا شب به این ائمّه‌ی ما، عزیزان ما فحش می‌دهد. عطّار می‌گوید آن شیخ این‌طور راهکار داد. گفت: به او بگویید آن کسی که او به آن فحش می‌دهد او کسی از که حقّ داماد پیغمبر را غصب کرده است، دختر پیغمبر را کشته است. اگر کسی این‌طور است علیه لعنت الله، عطّار می‌گوید. ولی ما معتقد هستیم چنین اتّفاقی نیافتاده است.

چه می‌خواهم عرض کنم؟ می‌خواهم عرض کنم فرق می‌کند که ما خیال کنیم طرف مقابل ما قاتل حضرت زهرا را دوست دارد یا نه یک نفر را دوست دارد که ما می‌گویم او قاتل حضرت زهرا است و او چنین چیزی را قبول ندارد یا نمی‌داند. فرق می‌کند دیگر! چون اگر کسی قاتل حضرت زهرا را دوست داشته باشد او هم ناصبی است.