منطق جبهه ی حق، اگر دوست داریم جزو جبهه‌ی حق باشیم این‌طور است اگر یونس هستی که سلام خدا بر یونس. مدام تبلیغ کرد آن‌ها اطاعت نکردند گفت: خدایا عذاب را بفرست. دید عذاب می‌آید، آثار را نگاه کرد دید ابرها آمدند، آثار عذاب را دید وعده‌ی عذاب را شنید و از آن‌ها هم ناامید شده بود، خشمگین از این‌که من نتوانستم این قوم را به سمت خدا ببرم. مرد خدا این‌طور می‌گوید من نتوانستم آن‌ها را به دامن ربّ الارباب ببرم. «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً»[۱] از چه مغاضب بود؟ «إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونَ»[۲] با خشم به سراغ کشتی رفت. چرا عصبانی بود؟ حبّ نفس داشت؟ (معاذ الله) پیغمبر است، تجلّی رحمه للعالمینی پیغمبر ما است، جلوه‌ی ارحم الرّاحمینی حضرت حق است، می‌گوید برای چه عذاب بیاید؟ چرا آن‌ها همه‌ی فرصت‌های خود را سوزاندند؟ خداوند باز هم او را مؤاخذه کرد. در  طور یونسیّه باید یونس تنبیه می‌شد که پیشرفت کنند. یک نفر گفت: مردم خاک بر سر شما شد، آثار عذاب می‌آید یونس هم هیچ وقت دروغ نمی‌گفت، وعده عذاب داد و رفت. قرآن می‌فرماید: بیش از ۱۰۰ هزار نفر برگشتند یعنی خدا می‌خواست به حضرت یونس بگوید همه را انجام دادی، یک بار دیگر هم می‌گفتی. یک بار دیگر.


پی نوشت ها


[۱]– سوره‌ی انبیاء، آیه ۸۷٫

[۲]– سوره‌ی صافات، آیه ۱۴۰٫