می‌خواستند بگویند یک کسی با تقوا است، می‌گفتند: از پیامبر حرف نمی‌زند. بنای آقایان بر کتمان بود. بنای آن‌ها بر تحریف بود، نقل نمی‌کردند، هیچ چیزی. به گونه‌ای که آدم‌های زیادی داریم ابن مسعود، قرضه بن کعب، عبدالله بن عمر، می‌گویند یک سال با او زندگی کردیم یک دانه روایت هم از پیامبر نمی‌گفت. باب این باز می‌شد که روایت بگوید خوب مردم سؤال می‌کردند. آن چه بوده است، آن دعوا بر سر چه چیز بوده است. آن ماجرا چه بود، چه کسی بود که می‌خواست پیامبر را از کوه به پایین پرت بکند. آن منافقین جنگ تبوک چه کسانی بودند تخلّف کردند. آن سیصد نفری که در احد خیانت کردند چه کسانی بودند؟ خوب مردم می‌پرسیدند، این‌ها اصلاً حرف نمی‌زدند. اصلاً پیامبر را طوری تخریب کردند بودند که کأنّ (معاذالله) حرف زدن از پیامبر کار گناهی است.