بین امیر المؤمنین (علیه السّلام) و خلیفه‌ی دوم یک درگیری لفظی پیش آمد، حضرت امیر (علیه السّلام) به او گفت: تو کاذب هستی، عاصم هستی، غادر هستی، خائن هستی. کاذب هستی، عاصم هستی، عاصم یعنی گنه‌کار، غادر هستی، پیمان‌شکن هستی، با من در غدیر پیمان بسته‌ای، خائن هستی. خیلی حرف سنگینی است، مسلم نقل کرده است. آقای بخاری می‌گوید: «فَرَأَیتُمَانی عَنِّی کَذَا وَ کَذَا»، من چنین هستم و چنان هستم. می‌گوید خلیفه‌ی دوم به علی (علیه السّلام) گفت: تو فکر می‌کنی من چنین و چنان هستم. بنای او بر چیست؟ بر کتمان است.