براى تشکیل جامعه واحد و فراگیرى حکومت جهانى، یک موضوع ضرورى است و آن جهان بینى واحد و اعتقاد واحد است. باید نگرش و جهانبینى واحدى بر جامعه حاکم باشد تا انسجام و وحدتى خللناپذیر در جامعه پدیدار گردد. بر این اساس است که در دوران ظهور و روزگار دولت مهدوى، جهانبینى واحدى بر جهان حاکم و راه و روش و برنامهها نیز یکى مىگردد و یکپارچگى واقعى در عقیده و مرام پدید مىآید و مردمان همه یکدل و یک زبان به سوى سعادت و صلاح حرکت مىکنند. ناسازگارى و دوگانگى در اندیشهها و عقیدهها نیست ؛ چنان که در راه و روشهاى اجتماعى نیز اختلاف و چندگانگى دیده نمىشود.

امام صادق (علیهالسلام) به صراحت به این مطلب اشاره فرموده است: «افوالله لیرفع عن الملل و الادیان الاختلاف و یکون الدین کله واحدا کما قال جل ذکره ان الدین عندالله الاسلام» ؛ «به خدا قسم!… ناهماهنگى و اختلاف مذاهب و ادیان از بین مىرود و فقط یک دین در سراسر گیتى حکومت مىکند ؛ چنان که خداى تبارک و تعالى فرموده است: به راستى دین در نزد خدا، اسلام است».[۱]

 

امام مهدى(عج) با این اصل اساسى و زیربنایى (وحدت عقیده) در ساختن جامعه یگانه بشرى به توفیقى بزرگ و بىمانند دست مىیابد و همه علل و عوامل ناسازگارى و برخورد و اختلاف را نفى مىکند. راه و روش او، بر قانون جاودان حق و عدل و یکتا پرستى استوار و با فطرت و سرشت انسانها، هماهنگ و سازگار مىباشد. او وحدتى واقعى را براساس اصول توحید و ایدئولوژى اسلامى پى مىریزد و همه انسانها را در زیر شعار یگانه و دین واحد گرد مىآورد.[۲]

امام على (علیهالسلام) نیز مىفرماید: «تمام خیر در این روزگار است ؛ در آن زمان قائم ما قیام مىکند و همه را بر (محور) یک مرام و یک عقیده گرد مىآورد (ثم یجمعهم على امر واحد)».[۳]

با این حال ممکن است گفته شود: براساس بعضى از آیات و روایات، یهود و نصارا از بین نمىروند و تا قیامت باقى هستند ؛ پس این اسلام نمىتواند فراگیر شود؟!

 

در این رابطه باید گفت که ما با سه دسته از آیات و روایات رو به رو هستیم؛

۱ – دسته اول آیات و روایاتى است که ظاهر آنها، وجود غیرمسلمانان در دوران حکومت حضرت است ؛ مانند:

«وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَهٌ… وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ»؛[۴] یهود گفته دستخدا بستهاست… (پس)کینه و دشمنىرا تاقیامت میانآنان افکندیم».

مشابه این آیه درباره مسیحیت نیز آمده است:

«وَ مِنَ الَّذِینَ قالُوا إِنّا نَصارى أَخَذْنا مِیثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ وَ سَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ».[۵]

در این آیات، دشمنى و کینه توزى تا قیامت در بین یهود و نصارا مطرح شده و نیز برترى نصارا بر کفار تا قیامت آمده است.[۶] و مقتضاى ظاهر آیات این است که دین یهود و نصارا تا قیامت باقى خواهند ماند.

از بعضى از روایات نیز همین مضمون استفاده مىشود: «ابى بصیر مىگوید: که به امام صادق (علیهالسلام) گفتم: در دوره حضرت مهدى(عج) با اهل ذمه (یهود و نصارا) چگونه رفتار مىشود؟ فرمود: «با آنان از سرآشتى و مسالمت رفتار مىکند ؛ همان گونه که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با آنان از سر مسالمت رفتار کرد (یسالمهم کم سالمهم رسول الله)».[۷] به هر حال از ظاهر اینها به دست مىآید که یهود و نصارا نیز در عصر ظهور وجود دارند و تحت حکومت حضرت مهدى(عج) زندگى مىکنند.

 

۲ – دسته دوم روایاتى است که اشاره دارد امام(عج) در همه جا دین اسلام را برپا خواهند کرد و همه مردم مسلمان خواهند شد. هیچ خانهاى در شهر و بیابان نمىماند مگر این که توحید در آن نفوذ مىکند. اسلام به صورت یک آیین رسمى، همه جهان را فرا خواهد گرفت. حکومت به صورت یک حکومت اسلامى در مىآید و غیر از قوانین اسلام، چیزى بر جهان حکومت نخواهد داشت. در این زمینه به چند روایت اشاره مىشود:

امام صادق (علیهالسلام) مىفرماید: «وقتى قائم ما قیام کند. اهل هیچ دینى باقى نمىماند مگر این که اظهار اسلام مىکنند و با ایمان مشهور و معروف مىگردند».[۸]

«تا هر کجا که تاریکى شب وارد شود، دین اسلام نفوذ خواهد کرد (لیدخلن هذا الدین ما دخل علیه اللیل)».[۹]

در آن عصر، شرک و کفر و پلیدى رخت برمىبند و آموزههاى متعالى اسلام به همه جاى جهان ابلاغ خواهد شد: «بىتردید آیین محمد (صلیاللهعلیهوآله) به هر نقطهاى که شب و روز مىرسد، خواهد رسید و دیگر اثرى از شرک روى زمین نمىماند (لیبلغن دین محمد ما بلغ اللیل و النهار)».[۱۰]

در آن عصر دین برتر و مسلط اسلام خواهد بود و یهودیان، مسیحیان و… همه آن را خواهند پذیرفت: «به درستى خداوند هنگام قیام قائم(عج) اسلام را بر تمامى ادیان برترى خواهد داد».[۱۱]

و نیز «هیچ یهودى و مسیحى و صاحب دینى باقى نمىماند، مگر این که داخل اسلام شده باشد (لایبقى یهودى و لانصرانى و لاصاحب مله الاّ دخل فى الاسلام)».[۱۲]

امام (علیهالسلام) چندگانگى و اختلافات دینى را بر طرف مىکند و وحدت عقیدتى در سایه اسلام به وجود مىآورد:

«یرفع المذاهب فلایبقى الاّ الدین الخالص»؛[۱۳] «همه ادیان و مذاهب از روى زمین برداشته مىشود و جز دین خالص باقى مىماند».

 

۳ – بر اساس دسته سوم روایات، امام مهدى(عج) ابتدا همگان را به دین اسلام دعوت مىکند و از آنان مىخواهد که همگان با رغبت و بصیرت، آن را بپذیرند و در صورت سرپیچى و باقى ماندن در کفر و ضلالت، برخورد شدیدى با آنان مىکند.

عبداللّه بن بکیر از امام موسى بن جعفر (علیهالسلام) در تفسیر آیه «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً…»[۱۴] فرمود: «آیه مذکور در شأن  حضرت قائم نازل شده است. وقتى آن حضرت ظاهر شد، دین اسلام را بر یهود، نصارا، صائبین و کفار شرق و غرب عرضه مىدارد، پس هر کس با میل و اختیار اسلام بیاورد، به نماز و زکات و سایر واجبات امرش مىکند و هر کس از قبول اسلام امتناع ورزد، گردنش را مىزند تا این که در شرق و غرب زمین جز موحد و خداپرست کسى باقى نماند».[۱۵]

امام باقر (علیهالسلام) نیز مىفرماید: «…خدا شرق و غرب جهان را براى صاحب امر مفتوح مىکند ؛ آن قدرى مىجنگد تا این که جز دین محمد، دینى باقى نماند».[۱۶]

 

امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «وقتى که قائم قیام کند، هیچ کافر و مشرکى پیدا نمىشود، مگر این که قیام او را انکار کرده و ناپسند مىشمرد، ولى کار به جایى مىرسد که اگر کافر و مشرکى در شکم سنگى سخت پنهان شده باشند، آن سنگ مىگوید: اى مؤمن در شکم من کافر است، مرا بشکن و او را بکش».[۱۷]

 

امام باقر (علیهالسلام)نیز مىفرماید: «قائم(عج) هر منافق شکاکى را به قتل مىرساند».[۱۸]

با توجه به این احادیث، همه مردم جهان، اسلام را مىپذیرند و البته عموم آنان با علاقه و رغبت مسلمان مىشوند و منافقان و کافران نیز با الزام حکومتى، اسلام را مىپذیرند ؛ قرآن نیز به این مطلب اشاره فرموده است:

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ».[۱۹]

 

 

جمع بندى روایات:

این چند دسته از روایات و آیات، مربوط به دورهها و مراحل مختلف حکومت حضرت مهدى(عج) است:

دسته اول اشاره به سیره و روش حضرت مهدى(عج) در ابتداى ظهور دارد و دسته دیگر، اشاره به دوره تحکیم و تثبیت حاکمیت آن حضرت.

توضیح اینکه امام (علیهالسلام) در ابتداى ظهور، تنها کافرانى را که به ظلم و فساد در زمین مشغولاند، سرکوب مىکند و یا ملزم به پذیرش اسلام و قوانین حیات بخش آن مىکند.

امام با کافرانى که از ظلم و جور و فساد به دوراند و پذیراى حکومت دادگستر ایشان هستند، همانند سیره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از سرمسالمت رفتار مىکند و از آنان جزیه (مالیات مخصوص) مىگیرد و به تدریج با برقرارى عدل و فراگیرى آن در سراسر زمین و از بین بردن باطلها و بدعتها و آشکار شدن نشانهها و آیات حق، حجتهاى روشن الهى بر مردم، تمام مىشود و دیگر جاى هیچ عذرى براى کفر و شرک باقى نخواهد ماند و در آن دوره مردم مسلمان خواهند شد و کفر و شرک مصداق روشن ظلم و تجاوز از حق خواهد بود که جایى در حکومت الهى مهدى(عج) ندارد و باید از اساس حذف گردد.

حضرت صادق (علیهالسلام) در تفسیر آیه«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى»[۲۰] به فضل فرمود: «اى مفضل! اگر پیامبر بر همه دینها غالب شده بود، از آتش پرستان، یهودیان، نصارا، ستاره پرستان و از تفرقه، نفاق و شرک اثرى نبود. این که خداوند فرموده «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ» مربوط به روز ظهور مهدى(عج) است».[۲۱]

 

 

وضعیت اهل کتاب (یهود و نصار):

با توجه به مطالب پیش گفته، مانعى ندارد که بگوییم: اقلیتى از یهود و نصارا در پناه حکومت حضرت مهدى(عج) با شرایط اهل ذمه وجود داشته باشد.

از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است: «وقتى قائم قیام کند، میان اهل تورات به تورات و میان اهل انجیل به انجیل حکم مىکند و میان اهل زبور به زبور و میان اهل قرآن به قرآن…» مىتوان گفت اینها مربوط به مراحل آغازین ظهور است، ولى تکامل بشر به حدى مىرسد که همگان موحد و مسلمان مىشوند و یا حداقل آنان از عقاید شرک آلود خود (مانند تثلیث و این که خدا پسر دارد و…) دست بر دارند تا مدتى تحت حکومت اسلامى به زندگى خود ادامه مىدهند.

درباره آیات مربوط به وجود یهود و نصارا تا قیامت مىتوان گفت: منظور از ادامه زندگى، مىتواند مربوط به دوره آخرالزمان باشد و به جهت نزدیکى ظهور امام زمان(عج) و برپایى قیامت و با یک تعبیر از آن یاد شده است ؛ چنان که بسیارى از علایم آخرالزمان و علایم برپایى قیامت یکسان باشد. بنابراین یهود و نصارا تا آن دوران هستند و با ظهور امام زمان(عج) و اقتداى حضرت مسیح (علیهالسلام) به ایشان، پیروان حق طلب ادیان با حق آشنا مىشوند و همه زیر پرچم امام زمان(عج) مىآیند.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – بشاره الاسلام، ص ۲۶۵ ؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۴٫

[۲] – ر.ک: عصر زندگى، ص ۱۱۱ و ۱۱۲٫

[۳] – الغیبه نعمانى، ص ۲۰۶٫

[۴] – مائده ۵، آیه ۶۴٫

[۵] – همان، آیه ۱۴٫

[۶] – آل عمران۳، آیه ۵۵: «جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ».

[۷] – بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱٫

[۸] – ارشاد مفید، ح ۲، ص ۳۸۴ ؛ کشف الغمه، ح ۲، ص ۴۵٫

[۹] – منتخب الاثر، ح ۵۷، ص ۲۱۲٫

[۱۰] – تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۵۶ ؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۵۵، ح ۴۱٫

[۱۱] – کافى، ج ۱، ص ۴۳۳ ؛ ینابیع الموده، ج ۲، ص ۵۰۸٫

[۱۲] – منتخب الاثر، ص ۳۹۳، ج ۱۰ ؛ بحارالانوار، ح ۵۲، ص ۶۱، ح ۵۹٫

[۱۳] – یوم الخلاص، ح ۲، ص ۶۴۹ ؛ بشاره الاسلام، ص ۲۹۷٫

[۱۴] – آل عمران ۳، آیه ۸۳٫

[۱۵] – بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰٫

[۱۶] – همان، ص ۳۹۰٫

[۱۷] – بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۴٫

[۱۸] – اثبات الهداه، ج ۷، ص ۶۱ ؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰٫

[۱۹] – توبه ۹، آیه ۳۳٫

[۲۰] – توبه ۹، آیه ۳۳٫

[۲۱] – بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۰٫