عالم سوء خیلی خطرناک است. بزرگترین خطری که عالم سوء دارد و می‌توانند از آن سوء استفاده کنند ایجاد دو قطبی، سه قطبی و چند قطبی بودن است. معاویه وقتی به حکومت رسید و به مدینه آمد تا سخنرانی کرد، سال گذشته کامل توضیح دادیم که رفتار معاویه با مردم مدینه چگونه بود، سعی کرد یک مقدار ظاهربازی کند. امّا برای این‌که معلوم شود داماد پیغمبر، نزدیک‌ترین فرد به پیغمبر، عالم‌ترین فرد به سنّت پیغمبر، باتقواترین فرد، نفس الرّسول، اخ الرّسول، زوج البتول…. تو با این شخص جنگیدی. به چه دلیل؟ لازم بود این‌جا یک نفر دفاع کند. چه کسی از عهده‌ی این کار برمی‌آید؟

عرض کردم ایجاد دو قطبی و تخریب جبهه‌ی حق است. یک علمی بلند می‌کند که علم حق زمین بخورد، این‌جا از حاج آقا ابو هریره استفاده کردند. حضرت حجّت الاسلام حاج آقا ابو هریره که ایشان کلاً دو سال پیغمبر را درک کرده است. قریب نه برابر روایات امیر المؤمنین در اهل سنّت این آقا روایت دارد. همه‌ی این‌ها به این خاطر بود که وقتی معاویه سال ۴۰ به مدینه آمد، یک نمایشی در مسجد پیغمبر بازی کردند. سؤال ذهن مردم این بود چرا جلوی علی در مقابل معاویه ایستادید؟ خلیفه‌ی پیغمبر بود، تو یک استاندار بودی تو را عزل کرد، این همه دعوا نداشت. مردم مدینه می‌دانستند علیّ بن ابی‌طالب (صلوات الله علیه) در خون عثمان دخیل نیست؛ چون عثمان را در مدینه کشتند. حالا اگر یک چیزی به مردم بصره گفتند، دیگر ۴۰ و چند روزی که عثمان محاصره بود، می‌دانستند علیّ بن ابی‌طالب دخیل است یا نه طلحه و زبیر دخیل هستند، می‌دانستند. مردم مدینه باید جواب آن‌ها را می‌دادند. معاویه روی منبر نشست خواست شروع به صحبت کند، دیدید در یک شهرستانی برای یک نفر جلوی عدّه‌ای مدح می‌گویند، ابو هریره با یک محاسن بلندی وارد شد، یکی زیر بغل او را گرفته بود، یک دست او هم عصا بود وسط مجلس نشست، عمامه‌ی خود را برداشت و روی زمین کوبید. همه برگشتند ببینند چه اتّفاقی افتاده است، محکم به صورت خود می‌زد مثل لت زدنی که برای عزاداری انجام می‌دهند. گفت: خدایا تو شاهد باش رسول خدا فرمود: خدا و رسول و ملائکه و انبیاء صالحین بیزار هستند از کسی که «مَن أحدَثَ فی المدینه»[۱] کسی که حادثه‌آفرینی کند، در مدینه جنگ درست کند. من برای این به صورت خود می‌زنم. بعد گفت: من به خدا شهادت می‌دهم، سوگند آن کسی که در مدینه بدعت کرد و (معاذ الله) حادثه آفرید و جنگ بین مسلمین درست کرد علیّ بن ابی‌طالب بود. اوّل می‌گوید: پیغمبر می‌گوید لعنت خدا و ملائکه و رسول و انبیاء بر آن کسی که حادثه درست کند بعد می‌گوید شهادت می‌دهم علی این‌طور بود. همین امر باعث شد که یک استان به آقای ابو هریره دادند، حاکم شد.

 

 

پی نوشت


[۱]– مسند احمد، ج ۲۰، ص ۳۵۴٫