شما اگر بحث غدیر را مطرح کنید، آقایان ممکن است بگویند آن چیزهایی که شما در مورد غدیر می‌گوید ما نداریم. آن اتفّاقات، آن نحوه‌ی انتصاب امیر المؤمنین توسط پیغمبر، این‌ها را ما نداریم. مولا آن‌طور که شما می‌گوید ما نمی‌فهمیم. امّا وقایعی رخ داده است که حساسیّت این وقایع دیگر مثل غدیر برای آقایان بالا نیست، ولی چون دل آن‌ها جای گیر بوده است عمداً به آن عمل نکردند.

«سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ» بودن سیّد الشهداء متواتر است. کسی نبود نشنیده باشد. یعنی آن‌هایی که جلوی امام حسین ایستادند، شنیده بودند که او سرور جوانان بهشت است. سرور جوانان بهشت کاری نمی‌کند که او را به جرم کافر بودند بکشند. این دیگر چطور سرور جوانان بهشت است؟ همه شنیده بودند. چطور آن‌ها جلوی پسر پیغمبر ایستادند؟

این حرفی که می‌زنم حرف عجیبی نیست، بگویند آقا تو شیعه هستی، داغ هستی، تند هستی، معتدل نیستی به این صورت می‌گویند. ابن جوزی که دیگر سنّی تندرو است، حنبلی است، او هم با این‌که طرفدار شیعه نیست، اتفّاقاً به روایات متعدّدی از شیعه اعتراض کرده است به این مسئله که رسیده است کفر یزید را اثبات کرده است. می‌گوید دو چیز کفر یزید را نشان می‌دهد. ۱ـ این «سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ» مگر آن‌ها ندیده بودند؟

می‌گوید یکی از آن این است یزید آن روزی که آن بی‌ادبی را انجام داد، به ناموس رسول خدا در آن جلسه گفت من توانایی آن را دارم که شما را به بازار برده فروش‌ها ببرم و شما را بفروشم. ابن جوزی می‌گوید: همین جمله‌ی یزید معلوم است که او کافر است. چون مگر می‌شود کسی اهل بیت پیغمبر را که این همه آیه و روایت در مورد آن‌ها داریم این حرف را برای آن‌ها بزند؟ او کافر نباشد این حرف را نمی‌زند.

آخر چطور می‌شود که پسر پیغمبر «سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ» را به عنوان کافر بکشند؟! پسر پیغمبر (معاذ الله) کافر است، آن شیرخوار چه؟ او هم مهدور الدم بود؟ مگر می‌شود؟ کدام قسمت شرع است؟ کدام مذهبی اجازه داده است؟