معاویه در شام شروع به تضعیف امیر المؤمنین کرد. یک سخنرانی کرد، گفت: بالاخره این‌ها باید حقّ ما را بدهند، قتله‌ی عثمان را معرّفی بکنید. گفتند: ما باید از سه نفر بازجویی بکنیم. آن‌ها را به شام بفرستید، ما بازجویی بکنیم. عمار، عدی بن حاتم طائی این‌ها فرماندهان لشکر امیر المؤمنین هستند- و مالک اشتر. مذاکره می‌کنیم، این سه نفر را بدهید، ما مذاکره می‌کنیم. حضرت فرمود: نمی‌شود، اصلاً معلوم نیست قاتل عثمان چه کسی است. یک روز در مسجد کوفه فرمود: چه کسی قاتل عثمان است، قاتلین عثمان به رهبه بروند. رهبه مثل حیاط مسجد بود ولی بزرک بود، دو کوهه محسوب می‌شد، آن‌جا می‌ایستادند و برای جنگ می‌رفتند، میدان رزم بود، آمادگی اوّلیه. ۲۰ هزار نفر رفتند. گفتند: ما قاتلین عثمان هستیم. اصلاً قاتل عثمان معلوم نبود، یک نفر و دو نفر نبود واین سه نفر هم قاتل عثمان نبودند اتّفاق. حالا اگر عمرو بن حمق خزاعی را می‌گفتند، خوب او متّهم بود، جزء متّهمین بود. این‌ها نبودند، اگر جزء قاتلین هم بودند امیر المؤمنین این‌ها را نمی‌داد. چون امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) خلیفه‌ی سوم را مهدور الدّم می‌دانست. منتها هیچ اقدامی برای قتل او نکرد و قتل او را به صلاح نمی‌دانست. این که در روایات متعدّد داریم که فرزندان خود را فرستاد جلوی در خانه‌ی عثمان دفاع بکنند، زیاد است. البتّه من باور ندارم. باور حقیر این نیست که امیر المؤمنین حسنین را در مقابل خانه‌ی عثمان گذاشته باشد. چون در جنگ صفین هم امیر المؤمنین امام حسین را فرمانده‌ی لشکر نکرد. قرار نبود امام بعدی را به کشتن بدهند، حفظ می‌کردند ولی بالاخره مشهور بود که امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) آب برده است این از امیر المؤمنین انتظار می‌رود و هیچ وقت دخالت هم نکرده است.

امّا آن‌ها در شام شروع به شایعه کردند، علی نماز نمی‌خواند. خیلی حرف عجیبی است. گاهی در روضه‌ها می‌شنویم مردم کوفه هیچ وقت نمی‌گفتند: علی نماز نمی‌خواند. مردم کوفه امیر المؤمنین را می‌دیدند، اگر مخالفین او هم بودند، خوارجی بودند بازماندگان خوارج بودند، آشنایان این‌ها کشته شده بودند، خوب امیر المؤمنین را دوست نداشتند ولی زهد امیر المؤمنین شهره‌ی خاصّ و عام بود. شامی‌ها می‌گفتند: علی نماز نمی‌خواند که او را نمی‌دیدند. آن را هم چه کسی نقل کرده است؟ کتابی که منسوب به ابن قطیبه است آن هم برای قرن سه است. دویست و هفتاد و خرده‌ای از دنیا رفته است. وسط جنگ آمد گفت: برای چه دارید با ما می‌جنگید؟ گفت: ما با شما می‌جنگیم چون امام شما نماز نمی‌خواند. شامی‌ها این‌طور بودند. از نظر دینی وضع حکومت امیر المؤمنین رو آمد، اقتدار و حقانیّت آن معلوم شد، جمل را هم با اقتدار شکست داشت دشمن را. به کوفه آمد، همه استقبال کردند و در صفین هم سپاه امیر المؤمنین هشت برابر، هفت برابر شد. یعنی جمعیت آمد. پس اقتدار امیر المؤمنین معلوم بود.