- ثقلین - http://thaqalain.ir -

در محضر استاد ۷
درس اخلاق آیت الله صدیقی؛ حوزه علمیه امام خمینی (ره)

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۱]

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خاتَمِ المُرسَلینَ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أرواحُ مَن سِوَاهُ فِدَاهُ وَ للَّعنُ عَلَی أعْدائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

روایت امام رضا در مورد اهل بهشت

از وجود مولای ما امام ابی‌ الحسن الرّئوف، علیّ بن موسی الرّضا (علیه الصّلاه و السّلام) روایت است که فرمود: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّهَ شَهِیدٌ»[۲] اوّلین کسی که وارد بهشت می‌شود شهید است، «وَ عَبْدٌ مَمْلُوکٌ أَحْسَنَ عِبَادَهَ رَبِّهِ وَ نَصَحَ لِسَیِّدِهِ» دوم عبد مملوک که «أَحْسَنَ عِبَادَهَ رَبِّهِ» بندگی خود را در پیشگاه پروردگار متعال به زیبایی به جا بیاورد. گاهی بندگی انسان زشت است. گاهی بنده در جمع دوستان عرض که تازگی از نمازمان می‌ترسیم. آدم می‌خواهد تمام مشکلاتش در نماز درست شود وای به حال کسی که نماز او هم خراب است. شما بزرگواران آمده‌اید که درس شما بندگی باشد، طلبگی شما بندگی باشد، بیایید از اوّل تا آخر بنا بگذارید که بندگی زیبایی در پیشگاه خدا داشته باشید. مبادا خدای نخواسته آدم بی‌توجّه و غافل باشد.

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (1)

سفارش به خواندن سور مسبّحات

«هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»[۳] إن‌شاءالله سعی کنید این پنج سوره‌‌ی مسبّحات قرآن را حفظ کنید. إن‌شاءالله بنا داشته باشید که هر شب آن‌ها را بخوانید و جزء عادت‌های شما بشود. «فَإِنَّ الْخَیْرَ عَادَهٌ»[۴] انسان باید خود را به هر کار خیری وابسته کند، إن‌شاءالله به نماز شب وابسته بشوید، به خواندن این پنج سوره‌‌ی حدید، حشر، صف که با «سَبَّحَ» شروع می‌شود و دو سوره‌‌ی دیگر که با «یُسَبِّحُ» شروع می‌شود که یکی سوره‌‌ی جمعه است و دیگری سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی تغابن است. به این سوره‌ها، مسبّحات خمس قرآن کریم می‌گویند.

مرحوم آیت حق، جمال السّالکین، استاد عرفای قرون متأخّر، کسی که آقای طباطبایی را پرورش داد، ستاره‌ای مثل آیت الله میلانی از وجود او منشعب شد و بالاخره آقای بهجت آیینه‌‌ی او بود. آقای میرزا علی قاضی از اصول شریف کافی روایت دارد که این پنج سوره را بخوانید و مرحوم آقای قاضی می‌فرمودند سوره‌‌ی «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى‏»[۵]، سوره‌‌ی اعلی را هم ملحق کنید.

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (2)

خدا همیشه با ما است

«هُوَ مَعَکُمْ» اگر انسان این یک جمله را درک کند… ما الآن تصور می‌کنیم من با شما هستم و شما هم با من هستید، آیا خدا هم همین‌طور با ما است؟ بنده از درون و نیّات شما، از گذشته و آینده‌‌ی شما هیچ خبری نداریم و شما هم من را نمی‌شناسید و اگر خدای نخواسته باطن‌های ما خراب باشد ما چون همدیگر را نمی‌شناسیم با هم دوست هستیم. «لَوْ تَکَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُمْ»[۶] این حدیث از جمله احادیثی است که حضرت عبد العظیم حسنی از حضرت جواد الائمّه درخواست کردند که روایاتی از امیر المؤمنین (علیه السّلام) برای ما بگویید. حضرت چند روایت گفتند که یکی از آن روایات همین حدیث بود «لَوْ تَکَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُمْ». وضع خیلی بد است!

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (8)

«هُوَ مَعَکُمْ» خدا با شما است. اگر انسان بفهمد جانش از قفس روح پرواز می‌کند. روح و جان و فکر و ذهن و احساس ما، پوست و استخوان و رگ‌های ما، همه و همه در چنگ خدا است. تصوّر نکنیم خدا جای دیگری است و ما دست خود را بالا می‌بریم تا با خدا ارتباط برقرار کنیم، این‌طور نیست. خدا از خود ما به ما نزدیکتر است، از جان ما به ما نزدیکتر است. هرچه هست و نیست، ظاهر و باطن در حضور خدا است.

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (3)

شرم در حضور خدا

وجود و قدرت و علم خدا نافذ است و در سویدای همه‌‌ی موجودات خدا است، «هُوَ مَعَکُمْ». ما با چنین خدایی می‌خواهیم نماز بخوانیم و در محضر او تعلیم و تعلّم داشته باشیم. آدمی که دارد حرف می‌زند و خجالت می‌کشد که آدم نشده و حرف می‌زند و اگر حساب و کتابی باشد امثال من حقّ حرف زدن برای طلبه‌ها را ندارند، این شخص اگر این‌طور حساب کند مثل این است که در حضور خدا حرف می‌زند. باید خیلی با حیا حرف بزند. اگر ما این‌جا وجود مبارک امام زمان را درک می‌کردیم، خود ایشان حضور داشتند و به ما می‌گفتند صحبت کن، آیا من می‌توانستم راحت صحبت کنم؟ آدم خجالت می‌کشد. امام زمان (عجّل الله فرجه) به مرحوم مجلسی اوّل فرمودند: «تَقَدَّم» جلو بیا. ایشان می‌گوید: یک قدم به جلو رفتم و دیدم نمی‌توانم جلوتر بروم. حضرت باز تکرار فرمودند: «تَقَدَّم» جلو بیا. عرض کرد: «إنِّی أخافُ عَن أَسیرَ کافِرا» من چطور به خود اجازه دهم و با چه رویی به شما خود را نزدیک کنم؟ شما کجا و من کجا؟ من خیلی خجالت می‌کشم خدمت شما باشم.

«هُوَ مَعَکُمْ» خدا با شما است، همیشه با شما است، هم در نماز با شما است، هم در کلاس‌ها با شما است و هم در خیابان وقتی دارید تنها می‌روید خدا با شما است. چشم و گوش شما در قبضه‌‌ی خدا است. انسان با چنین کسی همراه است باید چطور زندگی کند؟ باید سراسر وجود او همیشه غرق در حیا باشد.

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (4)

کار گروهی از ملائکه این است که سر به زیر هستند و از خدا خجالت می‌کشند. عبادت‌های ملائکه متنوّع است. بر حسب روایت یک قسم از ملائکه هستند که کار آن‌ها خجالت کشیدن و حیا است، از شدّت حیا نمی‌توانند سر خود را بلند کنند. مرحوم علّامه‌‌ی بزرگوار، آقای طباطبایی -که ما مدّت زیادی در خدمت ایشان بودیم ولی همان مقدار کم هم بی‌نظیر بود- نمی‌توانست به ما ، به شاگردان خود نگاه کند. بنده ادّعای شاگردی ایشان را ندارم، من میزان مختصری در خدمت ایشان بودم. علّامه مطهّری شاگرد ایشان بودند، علّامه مصباح شاگرد ایشان بودند، علّامه جوادی شاگرد ایشان بودند. البتّه این‌ها هم شاگرد علمی و فلسفی بودند ولی بعضی‌ها طور دیگری شاگرد ایشان بودند. آقای طباطبایی کمی که نگاه می‌کرد خجالت می‌کشید و سر خود را پایین می‌انداخت. واقعاً خجالت می‌کشید. از خدا و جلوه‌های خدا خجل بود و نمی‌توانست نگاه کند.

بعضی چشم‌ها واقعاً برای کور شدن خوب است؛ در حضور خدا به نامحرم نگاه می‌کند. چشمی که در حضور خدا گناه می‌کند چقدر بدبخت است، چقدر بیچاره است.

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (5)

صفات برتر بندگان برگزیده‌‌ی خدا

«أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّهَ شَهِیدٌ وَ عَبْدٌ مَمْلُوکٌ أَحْسَنَ عِبَادَهَ رَبِّهِ» این عبادت پروردگار خود را خوب انجام می‌دهد. همه‌‌ی زندگی ما بندگی است باید در همه‌‌ی زندگی با خدا حسن ارتباط داشته باشیم، همه‌‌ی ارتباطات ما با خدا به نحو احسن باشد. هر کسی نگاه کند بگوید باید بندگی را از او یاد گرفت. اصلاً ژست و زیّ او بندگی است، پیدا است که او در محضر کسی است و حال حضور دارد. ۱-‌ «أَحْسَنَ عِبَادَهَ رَبِّهِ»، ۲- «وَ نَصَحَ لِسَیِّدِهِ» برای سیّد و مولای خود نُصح دارد، خیرخواهی دارد، همه‌‌ی همّ او این است که همه را به سوی او ببرد، تحمّل نمی‌کند کسی گناه سیّد او را بکند، «وَ نَصَحَ لِسَیِّدِهِ» و ۳- «رَجُلٌ عَفِیفٌ مُتَعَفِّفٌ ذُو عِبَادَهٍ» گروه سوم که جزء سابقین و پیشگامان در ورود به بهشت هستند، کسی است که عفیف است. عفیف صفت مشبّهه است، عفیف است. این خویشتنداری، عفّت، خود نگهداری در برابر شهوات خصلت او است. عفّت نفس خیلی مهم است. عفّت مخصوص بانوان نیست «رَجُلٌ عَفِیفٌ» مردی که در طول عمر خود یک بار دستش به نامحرم نخورده است، مردی که در عمر خود یک بار به ناموس مردم نگاه بد نکرده است، مردی که هیچ‌گاه به خود اجازه نداده است که غذای حرام بخورد و دست به حرام بزند. این انسان عفیف است و وجود او جوشش پاکی است. روح پاک، دل پاک، دامن پاک، چشم پاک، زبان پاک، عفیف است، هم عفیف است و هم متعفّف متخلّق است؛ یعنی همیشه دنبال این است که این‌طور باشد و این صفت را کسب کند.

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (6)

ضمن این‌که عفّت ذاتی دارد و گوهر عفیفی است و متعفّف هم هست «ذُو عِبَادَهٍ»، جزء علامت‌های او است که همه او را به بندگی می‌شناسند، همه عبادت او را می‌ستایند «ذُو عِبَادَهٍ». إن‌شاءالله سعی کنیم که هر سه گروه در وجود ما تحقّق پیدا کند. إن‌شاءالله شهید بشویم و شهادت تنها در جبهه نیست. مقام شهید اکبر مقام بالاتری دارد.

مقام شهید در بندگان خدا

آقای بهجت شهید بود. قاعدتاً بعد از نمازهای خود آیه‌‌ی کریمه‌‌ی «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ»[۷] را می‌خوانید. «شَهِدَ اللَّهُ» خود خدا شاهد است «بِکُلِّ شَیءٍ شَهیدٍ»، ملائکه شهود دارند و بین آن‌ها و خدا حجابی نیست، حجابی بین آن‌ها و حقایق هم نیست، محجوب نیستند، شهید هستند و دیگر «أُولُوا الْعِلْمِ» یعنی صاحبان علم که ملک صفت هستند، ملک‌وش هستند. إن‌شاءالله سیر شما سیر ملائکه است، إن‌شاءالله در مسیر رسیدن به شهود هستید که به جایی برسید که «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ»[۸] کسانی که شهید هستند مشهود هم هستند، خدا به آن‌ها نگاه می‌کند «وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً رَحِیمَهً»[۹] خدایا از نگاه‌های زیبای خود به ما نظری بینداز. خدا بعضی افراد را نگاه نمی‌کند، آن‌ها را دوست ندارد، با بعضی افراد هم قهر است و یک بار هم به آن‌ها نگاه نمی‌کند چون زشت و بد شده‌اند و اصلاً نگاه کردنی نیستند. امّا خدا بعضی افراد را دوست دارد و هفتاد بار به آن‌ها نگاه می‌کند؛ یعنی خدا دائماً به آن‌ها نگاه می‌کند، نگاه امام زمان (عجّل الله فرجه) دائم به آن‌ها است، در نگاه کردن به آن‌ها عشق و صفا می‌کند.

Sadighi-13950502-HozeElmiye-ThaqalainSite (7)

«صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِاللَّهِ»

آنچه که انسان را پاک می‌کند محبّت امام حسین (علیه السّلام) است پس از توسّل غفلت نکنیم.


[۱]– سوره‌ی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏۱۵، ص ۴۸۶٫

[۳]– سوره‌ی حدید، آیه ۴٫

[۴]– تحف العقول، ص ۸۶٫

[۵]– سوره‌ی اعلی، آیه ۱٫

[۶]-‌ الأمالی (للصدوق)، النص، ص ۴۴۶٫

[۷]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۱۸٫

[۸]– سوره‌ی بروج، آیه ۳٫

[۹]– بحار الأنوار، ج ۹۹، ص ۱۱۰٫


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%ad%d8%b6%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-6/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.