در تفسیر تسنیم، ج ۱ ص ۱۳۷ چنین آمده: «لزوم عرض سنت بر قرآن در مقام اثبات حجیت سنت است. از این رو همه اوصاف یاد شده قرآن از قبیل صیانت از تحریف، حجیت ظاهر و …، ناظر به مقام اثبات قرآن کریم است و اختصاصى به مقام ثبوت آن ندارد». فرق بین مقام اثبات قرآن کریم و مقامِ ثبوت آن چیست؟ و به طور کلّی آیا ما دست‏رسی به مقام ثبوت آن داریم؟ یا هر سخن و اندیشه‏ای که داشته باشیم تحت مقام اثبات آن واقع می‏شود؟

پاسخ اجمالی

مقام ثبوت قرآن، به معنای حجیت نفسی خود قرآن است که این کتاب مقدس بر اساس آن، در واقع و به خودی خود حجت به شمار می آید، اما مقام اثبات قرآن بدان معنا است که علاوه بر این حجیت نفسی، قرآن کریم این قابلیت را دارد که اثبات کننده متون دیگر و عقاید مختلف بوده و معیاری برای سنجش و ارزیابی آنان قرار گیردروشن است که اوصافی از قبیل مصون بودن از تحریف، حجیت ظاهر و …، ناظر به همین مقام است؛ پس می توان گفت اگر قرآن در مقام اثبات حجت نبود و با آن نمی شد متون دیگر را مورد ارزیابی قرار داد؛ مصون ماندن قرآن از تحریف یا حجیت ظاهرش چه معنایی می توانست داشته باشد؟!

پاسخ تفصیلی

ابتدا با مروری در تفسیر تسنیم، خلاصه نظریات مؤلف محترم را ارائه کرده و سپس در نتیجه گیری نهایی، به پاسخ پرسشتان می پردازیم. برخی از نکات موجود در این بخش از تفسیر عبارت اند از:

 

۱ – سنت معصومین، چنان که گذشت، یکى از منابع علم تفسیر و اصول بررسى و تحقیق براى دست یابى به معارف قرآنى است.

 

۲ – آنچه اولاً حجت است کلام خدا است و آنچه را که ثانیاً خداوند در قرآن حجت قرار داد؛ یعنى سنت معصومین (ع)، مدیون حجیت قرآن است.

 

۳ – نمى توان اثبات کرد که قرآن، یعنى کلام خدا، بر حقیقت خلیفه تام الاهى که او هم کلمه علیاى خدا است برترى دارد.

 

۴ – سنت هیچ پیامبرى، مباین، معارض و مخالف با متن کتاب آسمانى او نیست.

 

۵ – صیانت ابدى قرآن از گزند تحریف؛ زیرا کتاب محرف که خود از حجیت ساقط است نمى تواند معیار اعتبار چیز دیگر قرار گیرد.

 

۶ – امکان تحریف سنت از جهت سند یا دلالت؛ زیرا اگر سنت معصومین (ع) قابل جعل، دس و وضع نبود و مورد تحریف واقع نمى شد، نیازى به عرض بر قرآن مجید نبود.

 

۷ – حجیت ظاهر قرآن؛ زیرا اگر قرآن غیر محرف قابل فهم عمومى و صالح براى تطبیق سنت با آن نبود، هرگز مدار اعتبار و حجیت سنت قرار نمى گرفت.

 

۸ – چون لزوم عرض سنت بر قرآن در مقام اثبات حجیت سنت است. از این رو همه اوصاف یاد شده قرآن از قبیل صیانت از تحریف، حجیت ظاهر و…، ناظر به مقام اثبات قرآن کریم است و اختصاصى به مقام ثبوت آن ندارد.

 

۹ – بنابراین، همه قرآن بدون مراجعه به سنت باید به عنوان میزان سنجش، روشن باشد و حجیت استقلالى نه انحصارى داشته باشد تا معروض علیه سنت قرار گیرد.

 

 

آنچه از عبارات فوق بر می آید آن است که قرآن و سنت گرچه هر دو بیانگر آموزه های دینی بوده و با این که نمی توان ارزش قرآن را بالاتر از معصومان (ع) دانست، اما در هر حال، حجیت سنت مدیون حجیت قرآن بوده و سنت به دلیل آن که احتمال دست برد و تحریف در آن وجود دارد، باید برای ارزیابی به قرآن عرضه شود. در این راستا قرآن باید از گزند تحریف مصون باشد تا بتواند معیار مناسبی برای ارزشیابی قرار گیرد و نیز باید معنای ظاهری آن حجت باشد تا بتوان این مقایسه و ارزیابی را انجام داد.

برخی اشخاص معتقد بودند که به دلیل احتمال برداشت های نادرست از قرآن، گرچه این کتاب مقدس به خودی خود حجت بوده (مقام ثبوت) و می تواند مورد استفاده قرار گیرد، اما نمی توان از آن در مقام اثبات، موضوع دیگری را ثابت کرده و به عنوان نمونه، روایات و سنت را با استفاده از آن مورد ارزیابی قرار داده و صحت آن را ثابت کرد.

 

این مفسر بزرگوار در رد این موضوع بیان می دارند که دلایلی که عرضه روایات بر قرآن را توصیه می کنند، نشانگر آن هستند که قرآن، علاوه بر حجیت ثبوتی، قابلیت اثبات دیگر متون را داشته و می توان اندیشه های مختلف را حتی با استفاده از معنای ظاهری قرآن، اثبات و یا رد کرد.

در این راستا باید دانست که عبارت “مقام ثبوت” در معانی متفاوتی به کار می رود، اما در ارتباط با آن معنایی که در این بخش از تفسیر تسنیم مد نظر است، باید گفت که اگر ما به “مقام ثبوت” یعنی درک خود قرآن دست رسی نداشته باشیم، نمی توانیم چیزی را در “مقام اثبات” با آن اثبات کنیم.

در نهایت به دو نکته توجه فرمایید:

 

۱ – حجیت ظاهر قرآن بدان معنا نیست که در هر عبارتی، بدون در نظر داشتن اصول کلی معنای اولیه آن را ملاک عمل قرار دهیم، بلکه معنای ظاهری، گاهی با استفاده از قرائن و نشانه های پیرامونی مشخص می شود و به عنوان نمونه نمی توان معنای “ید الله” را اثبات کننده وجود دستی مادی برای خدا دانست.

 

۲ – با وجود آنکه ظاهر قرآن برای ما حجت است، اما این کتاب مقدس، آکنده از رمز و رازهایی است که هرچه طهارت نفسانی انسان بیشتر باشد، درک بهتر و عمیقتری از آنها خواهد داشت.

 

 

منبع:اسلام کوئست