- ثقلین - http://thaqalain.ir -

قدرت و حیات از ناپیدا (شعری از مولوی)
کلیپ صوتی از بیانات حجت الاسلام عالی

مولوی خیلی اشعار زیبایی دارد. می‌گوید این پرچم‌ها را دیدید، مانند پرچم قدیم ایران که روی آن شیر خورشید بود. وقتی باد در این پرچم می‌افتاد این شیر جلو و عقب می‌رفت. آدم فکر می‌کند این شیر یک قدرتی دارد و جلو و عقب می‌رود، این باد دارد آن را تکان می‌دهد. مولوی می‌گوید:

   ما همه شیران ولی شیر عَلَم                                   حمله‌شان از باد باشد دم‌بدم

حمله‌شان پیداست و ناپیداست باد                             آنک ناپیداست هرگز گم مباد

آن کسی که ناپیدا است دارد قدرت می‌دهد. آن کسی که ناپیدا است دارد حیات می‌دهد، علم می‌دهد لحظه به لحظه! یک آن فیض قطع شود، هیچ چیزی نیست، هیچ خبری نیست. نقل می‌کنند در سفری که ناصر الدّین شاه به سبزوار داشت، خدمت حکیم حاج ملّا هادی سبزواری، این فیلسوف و عارف بزرگ رسید گفت: مولوی در این اشعار خود دارد چه می‌گوید؟ مولوی می‌خواهد چه بگوید؟ حاج ملّا هادی گفت دارد: «لا حول و لا قوه الا بالله» را تفسیر می‌کند که ما هیچ نداریم، هیچ چیزی از ما نیست. آن وقتی که آدم «لا حول و لا قوه الا بالله» می‌گوید، این را به دل خود وارد کند که در این عالم هیچ کسی کاره‌ای نیست. حالا این را بعداً خدمت شما عرض می‌کنم که حتّی کمالات شمر و یزید هم برای آن‌ها نیست. نگویید که گناهان آن‌ها تقصیر خدا است! آن کارهایی که کردند. حالا آن را عرض می‌کنم. آن کمالات آن‌ها، نه گناهان آن‌ها! آن قدرت شمر چیز خوبی است یا بدی است؟ این قدرت داشتن چیز خوبی است، این‌که قدرت داشتن را در جهت بد به کار می‌گیرد آن برای شمر است. سنگ را به یک سمت بد می‌غلتاند چیز بدی است. و الّا اصل قدرت که چیز بدی نیست.


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%82%d8%af%d8%b1%d8%aa-%d9%88-%d8%ad%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%a7%d9%be%db%8c%d8%af%d8%a7-%d8%b4%d8%b9%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%85%d9%88%d9%84%d9%88%db%8c/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.