مرحوم شیخ صدوق با سلسله سند خود از سلیم به قیس هلالی نقل کرده که گفت:

از سلمان فارسی (رض) شنیدم که می‌گفت: نزد رسول خدا (ص) نشسته بودم در آن بیماری که رحلت کرد. فاطمه (ع) داخل شد، و چون، ضعف و بی حالی پدرش را دید، گریست تا اشک‌هایش بر گونه‌هایش جاری گشت. رسول خدا (ص) به او فرمود: ای فاطمه! چه چیز باعث گریه‌ات شد؟ عرض کرد: ای رسول خدا! از بی‌توجّهی بعد از شما بر خود و فرزندانم بیمناکم. پس چشمان رسول خدا (ص) پر از اشک شد؛ سپس فرمود:

ای فاطمه! آیا نمی‌دانی که ما اهل بیتی هستیم که خدای متعال به جای دنیا، آخرت را برای ما اختیار نموده است؟! و این که خدای متعال فنا و نابودی را برای همه آفریدگانش، حتمی و مسلّم کرده است. و این که خدای متعال نگاه کرد به زمین، نگاه کردنی و مرا از میان آفریدگانش برگزید و پیامبر خود قرار داد؛ سپس نگاه کرد به زمین، نگاه کردنی و مرا از میان آفریدگانش برگزید و پیامبر خود قرار داد؛ سپس نگاه کرد به زمین نگاه دومی و اختیار کرد شوهرت را و به من وحی فرمود که تو را به همسری او در آورم و او را ولیّ و وزیر و خلیفه‌ی خود بر امّتم قرار دهم. پس پدرت، بهترین پیامبران خدا و رسولان اوست و شوهرت، بهترین اوصیا و جانشینان پیامبران الهی است و تو، اوّلین فرد از خاندان من هستی که به من،‌ملحق خواهی شد؛ آنگاه خدای متعال نگاه کرد بر زمین نگاه سومی و تو و دو پسرت را برگزید؛‌ پس تو سرور زنان جهانیان می‌باشی و دو نوردیدگانت، حسن (ع) و حسین (ع) سرور جوانان اهل بهشت هستند وپسران شوهرت، اوصیا و جانشینان من هستند تا روز قیامت؛ همه آنان هدایت شده و هدایتگرند و اوّلین جانشینان بعد از من، علی (ع) است؛ سپس حسن (ع)، سپس حسین (ع)، سپس نه نفر از تبار حسین (ع) در درجه‌ی من، و در بهشت درجه‌ای از درجه‌ی من و درجه‌ی پدرم ابراهیم (ع) به خداوند نزدیک‌تر نیست؛ ای دخترم! آیا نمی‌دانی که یکی از کرامت‌های خدای متعال به تو، این است که تو را به همسری بهترین فرد امتم و بهترین اهل بیتم در آورد؟! پیشگام‌ترین آنان به اسلام، بزرگ‌ترین آنان در بردباری و بیشترین آنان از جهت علم و دانش. در این حال، فاطمه (ع) شاد شد و با گفته‌های رسول خدا (ص) خرسند گردید. سپس حضرت فرمود: ای دخترم! شوهرت فضیلت‌هایی به شرح زیر دارد: پیش از هر کسی به خدا و پیامبرش، ایمان آورد، از امّت من هیچ‌ کس در این خصوص بر او، پیشی نگرفته است؛ علم و دانشش به کتاب خدای متعال و به سنّت (را ه و رسم) من، از همگان بیشتر است؛ همه‌ی علم مرا، جز علی (ع) هیچ کس از امّتم نمی‌داند و خدای متعال علم و دانشی به من آموخت که به غیر من نمی‌آموزد و به ملائکه و پیامبرانش هم علم و دانشی آموخته است، پس هر آنچه به ملائکه و پیامبرانش آموخت، من آن را می‌دانم و خدای متعال به من امر فرمود که آن را به علی (ع) هم بیاموزم، من هم آموختم؛ پس هیچ کس از امّت من، همه‌ی علم و فهم و حکمت مرا نمی‌داند، غیر از علی (ع). و تو ای دخترم! همسر او هستی و دو پسرش، حسن (ع) و حسین (ع) دو سبط من و امّت من هستند. و امر او، امر به معروف و نهی او، نهی از منکر است؛ چون خدای متعال به او، حکمت و فصل الخطاب داده است.

ای دخترم! ما اهل بیتی هستیم که خدای متعال به ما شش خصلت داده است که به هیچ کس از اوّلین قبل از شما، نداده و به هیچ کس از آخرین غیر از ما هم نخواهد داد؛ پیامبر ما، سرور پیامبران و مرسلین است و او، پدر تو است و وصیّ ما،‌سرور اوصیا است و او، شوهر تو است و شهید ما، سرور شهیدان راه خداست و او، حمزه بن عبدالمطلب، عموی پدر تو است. فاطمه (ع) عرض کرد: ای رسول خدا! آیا او، سرور شهیدانی است که با او کشته شدند؟ فرمود: نه، بلکه سرور شهیدان اوّلین و آخرین است به جز پیامبران و اوصیا و جعفر بن ابن طالب، صاحب دو بال که در بهشت، همراه فرشتگان پرواز می‌کند و دو پسرت حسن (ع) و حسین (ع)، دو امّت من و دو سرور جوانان اهل بهشت‌اند؛ سوگند به آن کسی که جانم در دست او است! مهدی این امّت، از ما است؛ کسی که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد. فاطمه (ع) عرض کرد: و کدام یک از این‌هایی که نام بردید، افضل است؟ فرمود: علی (ع) بعد از من، افضل امّت من است و حمزه و جعفر بعد از علی (ع) و بعد از تو و بعد از دو پسر و دو سبطم حسن (ع) و حسین (ع) و بعد از اوصیا، از تبار این پسرم ـ اشاره کردند به حسین (ع) ـ که از آن‌ها است مهدی افضل اهل بیت من می‌باشند؛ ما اهل بیتی هستیم که خدای متعال در عوض دنیا، آخرت را برای ما برگزیده است.

سپس رسول خدا (ص) در سیمای فاطمه (ع) و شوهرش و دو پسرش نگریست و فرمود: ای سلمان! خدای متعال را شاهد می‌گیرم که من آشتی‌ام با کسی که با آنان آشتی باشد و در جنگم با کسی که با آنان بستیزد؛ همانا آن‌ها در بهشت با من هستند.

آن‌گاه روی به علی (ع) کرد و فرمود: ای برادرم! تو بعد از من، می‌مانی و به زودی از قریش شدّت یاری کردن یکدیگر را علیه خویش و ظلم و ستم آنان را بر خود، خواهی دید؛ اگر یارانی داشتی، با آنان مبارزه کن و به کمک موافقین خود با مخالفین پیکار نما و اگر یارانی نیافتی، پس صبر پیشه کن و دست نگهدار وبا دست خود، خویش را به هلاکت میانداز؛ چون تو نسبت به من، به منزله‌ی هارون نسبت به موسی (ع) هستی و هارون برای تو، الگوی خوبی است، آن هنگام که قومش او را تضعیف کردند و نزدیک بود که او را بکشند؛ پس بر ظلم قریش بر خود و پشتیبانی آنان علیه خویش صبر کن که تو به منزله‌ی هارون و تابعین او و قریشیان به منزله‌ی گوسال (گوساله‌ی سامری) و تابعین آن می‌باشند.

ای علی! همانا خدای متعال جدایی و اختلاف را بر این امّت مقدّر کرده (نوشته) است و اگر بخواهد، آنان را بر محور هدایت گرد خواهد آورد به نحوی که حتّی دو نفر از این امّت، اختلاف نکنند و در هیچ امری از امور این امّت، نزاع ننمایند وفرو دستان، صاحبان برتری را انکار ننماید و اگر خدای متعال بخواهد، ستمگران را زودتر عقوبت خواهد کرد و چنان تغییری ایجاد خواهد نمود که ظالم تکذیب شود و حق به سرانجام رسد؛ ولی خدای متعال دنیا را، خانه‌ی عمل وآخرت را، خانه‌ی قرار و آرامش مقرّر کرده است تا بدکاران، به جزای عمل خود برسند و نیکوکاران، پاداش نیک داده شوند. علی (ع) گفت: ستایش خدای را و شکر و سپاس بر نعمت‌های بی‌دریغش و صبر و شکیبایی بر بلا و آزمونش.

 

 

 

قال الصّدوق:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ الْیَمَانِیِّ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ الْهِلَالِیِّ قَالَ: سَمِعْتُ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَقُولُ: کُنْتُ جَالِساً بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِی مَرْضَتِهِ الَّتِی‏ قُبِضَ فِیهَا فَدَخَلَتْ فَاطِمَهُ (ع) فَلَمَّا رَأَتْ مَا بِأَبِیهَا مِنَ الضَّعْفِ بَکَتْ حَتَّى جَرَتْ دُمُوعُهَا عَلَى خَدَّیْهَا فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَا یُبْکِیکِ یَا فَاطِمَهُ؟ قَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْشَى عَلَى نَفْسِی وَ وُلْدِی الضَّیْعَهَ بَعْدَکَ، فَاغْرَوْرَقَتْ عَیْنَا رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالْبُکَاءِ، ثُمَّ قَالَ: یَا فَاطِمَهُ أَمَا عَلِمْتِ أَنَّا أَهْلُ بَیْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَنَا الْآخِرَهَ عَلَى الدُّنْیَا وَ أَنَّهُ حَتَمَ الْفَنَاءَ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ، وَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَهً فَاخْتَارَنِی مِنْ خَلْقِهِ فَجَعَلَنِی نَبِیّاً ثُمَّ اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَهً ثَانِیَهً فَاخْتَارَ مِنْهَا زَوْجَکِ وَ أَوْحَى إِلَیَّ أَنْ أُزَوِّجَکِ إِیَّاهُ وَ أَتَّخِذَهُ وَلِیّاً وَ وَزِیراً وَ أَنْ أَجْعَلَهُ خَلِیفَتِی فِی أُمَّتِی فَأَبُوکِ خَیْرُ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ بَعْلُکِ خَیْرُ الْأَوْصِیَاءِ وَ أَنْتِ أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُ بِی مِنْ أَهْلِی، ثُمَّ اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَهً ثَالِثَهً فَاخْتَارَکِ وَ وَلَدَیْکِ؛ فَأَنْتِ سَیِّدَهُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّهِ، وَ ابْنَاکِ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ أَبْنَاءُ بَعْلِکِ أَوْصِیَائِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ، کُلُّهُمْ هَادُونَ مَهْدِیُّونَ، وَ أَوَّلُ الْأَوْصِیَاءِ بَعْدِی أَخِی عَلِیٌّ، ثُمَّ حَسَنٌ ثُمَّ حُسَیْنٌ، ثُمَّ تِسْعَهٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ فِی دَرَجَتِی، وَ لَیْسَ فِی الْجَنَّهِ دَرَجَهٌ أَقْرَبَ إِلَى اللَّهِ مِنْ دَرَجَتِی وَ دَرَجَهِ أَبِی إِبْرَاهِیمَ، أَ مَا تَعْلَمِینَ یَا بُنَیَّهِ أَنَّ مِنْ کَرَامَهِ اللَّهِ إِیَّاکِ أَنَّ زَوْجَکِ خَیْرُ أُمَّتِی، وَ خَیْرُ أَهْلِ بَیْتِی، أَقْدَمُهُمْ سِلْماً، وَ أَعْظَمُهُمْ حِلْماً، وَ أَکْثَرُهُمْ عِلْماً، فَاسْتَبْشَرَتْ فَاطِمَهُ (ع) وَ فَرِحَتْ بِمَا قَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) ثُمَّ قَالَ: یَا بُنَیَّهِ إِنَّ لِبَعْلِکِ مَنَاقِبَ: إِیمَانُهُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ قَبْلَ کُلِّ أَحَدٍ، فَلَمْ یَسْبِقْهُ إِلَى ذَلِکَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی، وَ عِلْمُهُ بِ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّتِی وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی یَعْلَمُ جَمِیعَ عِلْمِی غَیْرَ عَلِیٍّ (ع) وَ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَّمَنِی عِلْماً لَا یَعْلَمُهُ غَیْرِی وَ عَلَّمَ مَلَائِکَتَهُ وَ رُسُلَهُ عِلْماً فَکُلُّمَا عَلَّمَهُ مَلَائِکَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَأَنَا أَعْلَمُهُ وَ أَمَرَنِیَ اللَّهُ أَنْ أُعَلِّمَهُ إِیَّاهُ فَفَعَلْتُ فَلَیْسَ أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی یَعْلَمُ جَمِیعَ عِلْمِی وَ فَهْمِی وَ حِکْمَتِی غَیْرُهُ، وَ إِنَّکِ یَا بُنَیَّهِ زَوْجَتُهُ، وَ ابْنَاهُ سِبْطَایَ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ وَ هُمَا سِبْطَا أُمَّتِی، وَ أَمْرُهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهْیُهُ عَنِ الْمُنْکَرِ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَ جَلَّ آتَاهُ الْحِکْمَهَ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ، یَا بُنَیَّهِ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ أَعْطَانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ سِتَّ خِصَالٍ لَمْ یُعْطِهَا أَحَداً مِنَ الْأَوَّلِینَ کَانَ قَبْلَکُمْ، وَ لَمْ یُعْطِهَا أَحَداً مِنَ الْآخِرِینَ غَیْرَنَا، نَبِیُّنَا سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ، وَ هُوَ أَبُوکِ، وَ وَصِیُّنَا سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ هُوَ بَعْلُکِ وَ شَهِیدُنَا سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ هُوَ حَمْزَهُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عَمُّ أَبِیکِ: قَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ هُو سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ الَّذِینَ قُتِلُوا مَعَهُ؟ قَالَ: لَا بَلْ سَیِّدُ شُهَدَاءِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ مَا خَلَا الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَوْصِیَاءَ، وَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ذُو الْجَنَاحَیْنِ الطَّیَّارُ فِی الْجَنَّهِ مَعَ الْمَلَائِکَهِ وَ ابْنَاکِ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ سِبْطَا أُمَّتِی وَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ، وَ مِنَّا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهِ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، قَالَتْ: وَ أَیُّ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ سَمَّیْتَهُمْ أَفْضَلُ؟ قَالَ: عَلِیٌّ بَعْدِی أَفْضَلُ أُمَّتِی، وَ حَمْزَهُ وَ جَعْفَرٌ أَفْضَلُ أَهْلِ بَیْتِی بَعْدَ عَلِیٍّ وَ بَعْدَکِ وَ بَعْدَ ابْنَیَّ وَ سِبْطَیَّ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ، وَ بَعْدَ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِ ابْنِی هَذَا ـ وَ أَشَارَ إِلَى الْحُسَیْنِ ـ مِنْهُمُ الْمَهْدِیُّ، إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَهَ عَلَى الدُّنْیَا، ثُمَّ نَظَرَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِلَیْهَا، وَ إِلَى بَعْلِهَا وَ إِلَى ابْنَیْهَا فَقَالَ: یَا سَلْمَانُ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ، أَمَا إِنَّهُمْ مَعِی فِی الْجَنَّهِ. ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِیٍّ (ع) فَقَالَ: یَا أَخِی أَنْتَ سَتَبْقَى بَعْدِی وَ سَتَلْقَى مِنْ قُرَیْشٍ شِدَّهً مِنْ تَظَاهُرِهِمْ عَلَیْکَ وَ ظُلْمِهِمْ لَکَ، فَإِنْ وَجَدْتَ عَلَیْهِمْ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَ قَاتِلْ مَنْ خَالَفَکَ بِمَنْ وَافَقَکَ وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاصْبِرْ، وَ کُفَّ یَدَکَ وَ لَا تُلْقِ بِهَا إِلَى التَّهْلُکَهِ، فَإِنَّکَ مِنِّی بِمَنْزِلَهِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى وَ لَکَ بِهَارُونَ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ إِذَا اسْتَضْعَفَهُ قَوْمُهُ وَ کَادُوا یَقْتُلُونَهُ فَاصْبِرْ لِظُلْمِ قُرَیْشٍ إِیَّاکَ وَ تَظَاهُرِهِمْ عَلَیْکَ فَإِنَّکَ بِمَنْزِلَهِ هَارُونَ وَ مَنْ تَبِعَهُ وَ هُمْ بِمَنْزِلَهِ الْعِجْلِ وَ مَنْ تَبِعَهُ. یَا عَلِیُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ قَضَى الْفُرْقَهَ وَ الِاخْتِلَافَ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّهِ، وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى‏ حَتَّى لَا یَخْتَلِفَ اثْنَانِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ وَ لَا یُنَازَعَ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِهِ وَ لَا یَجْحَدَ الْمَفْضُولُ لِذِی الْفَضْلِ فَضْلَهُ، وَ لَوْ شَاءَ لَعَجَّلَ النَّقِمَهَ وَ کَانَ مِنْهُ التَّغْیِیرُ حَتَّى یُکَذَّبَ الظَّالِمُ وَ یُعْلَمَ الْحَقُّ أَیْنَ مَصِیرُهُ، وَ لَکِنَّهُ جَعَلَ الدُّنْیَا دَارَ الْأَعْمَالِ وَ جَعَلَ الْآخِرَهَ دَارَ الْقَرَارِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى، فَقَالَ عَلِیٌّ (ع) الْحَمْدُ لِلَّهِ شُکْراً عَلَى نَعْمَائِهِ وَ صَبْراً عَلَى بَلَائِهِ.[۱]

 

 

 

 


[۱] . کمال الدین: ۲۶۲ ح ۱۰، کتاب سلیم بن قیس: ۶۹، اسد الغابه ۴: ۱۲۷ذکر اوّل الحدیث، کشف الغمه ۱: ۱۵۳ و ۲: ۴۶۸، البحار ۲۸: ۵۲ ح ۲۱ و ۵۱: ۷۸ ح ۳۷ و ۹۱ مع اختلاف و اختصار.