ما تعدادی از پروژه‌های مهندسی را به قرارگاه صراط واگذار کردیم. شهید صفوی اجرای پروژه‌ها را در کنار سایر طرح‌ها به عهده گرفت.

حقیقت این است که نقش برادر محسن صفوی در تقویّت جبهه‌ها و تقویّت روحیّه‌ی فرماندهان و رزمندگان اسلام در جنگ، بسیار قابل توجّه بود.

امّا چیزی که باعث توجّه و دلسوزی شهید صفوی بود، این بود که، با او می‌رفتیم و در مناطق مختلف جبهه، پروژه‌ها را بازدید می‌کردیم. به چشم خود مشاهده کردم یک راننده کمپرسی که از جادّه عبور می‌کرد و آقا محسن را به عنوان فرمانده‌ی قرارگاه صراط المستقیم می‌شناخت، دست بلند کرد و توقّف کرد، آمد و با ایشان مصافحه کرد و حرف‌های خودمانی با او می‌زد. او هم با حوصله و صمیمیت پاسخش را می‌داد. البته تبسّم همیشگی او، شکفتن شکوفه‌های ایمان و اعتقاد را در ضمیر انسان متجلّی می‌کرد. در آن شرایط بسیار سخت و پر فراز و نشیب، شداید جنگی یکی از مسائلی بود که قرارگاه صراط نیز با آن درگیری زیادی داشت. در این حال تنها چیزی که روحیّه می‌داد، همان حال خوش شهید محسن صفوی بود. من به این حال می‌گویم: «حال بهشتی.»

رسم خوبان ۱۰- روحیه،  ص ۷۴ و ۷۵٫/ شمع صراط، صص ۱۱۳ ۱۱۴٫