…طلبگی تقریباً این‌طور معنا کردیم آن رفتارهایی که در اوّلین نگاه از یک طلبه به چشم می‌خورد یا به تعبیری ویترینی که ما به نمایش می‌گذاریم، اوّل قرار است از ما چه چیزی ببینند. یک کسی شوخی می‌کر حالا می‌گفت: اوّلین چیزی که دیده می‌شود این است که یک مقدار دستشویی‌های آن‌ها طولانی‌تر می‌شود. امّا توصیه‌های دین اتّفاقاً عکس آن است که کسی که به احکام مسلّط بشود، به فقه وارد بشود غسل او سریع‌تر می‌شود، این جهات او اتّفاقاً تصریح می‌شود.

اهمّیّت احترام به والدین در زیّ طلبگی

عرض شد مهمترین چیزی که باید ابتدا دیده بشود، بحث احترام به والدین است. به دلیل اهمّیّت مسئله به نظر رسید که یک جلسه‌ی دیگر هم راجع به این صحبت بکنیم جا دارد، گرچه خیلی بیش از این لازم است ولی حالا با فرصت محدودی که داریم، بیش از این نمی‌توانیم. جلسه‌ی گذشته‌ی عرض کردیم در قرآن مجید آیات متعدّدی در این موضوع داریم، روایات فراوان در جوامع روایی، نهج البلاغه، صحیفه‌ی سجّادیّه، این‌ها همه بحث احترام به والدین را مطرح کردند و یک مورد هم ارجاع دادیم گفتیم که در کتاب شریف کافی یک بابی در ارتباط با برّ الوالدین وجود دارد و توصیه کردیم دوستان بروند مطالعه بکنند. حالا کسی احیاناً رفت خدایی ناکرده آن قسمت را مطالعه بکند… یک نفر هم نرفته است! این هم پیام دارد، پیام‌های آن برای (قطع کلام)

-‌ ما قبلاً مطالعه کردیم.

-‌ کلّ روایات آن را دیدید؟

-‌ تقریباً بله.

-‌ به خاطر دارید چند تا روایات است؟

-‌ فکر می‌کنم نزدیک به ۱۵، ۱۶ حدیث بود.

احادیثی از باب برّ الوالدین اصول کافی

-‌ ۲۱ روایت آن‌جا وجود دارد. حالا باز مراجعه بکنید. حالا من دو سه مورد از آن را به اندازه‌ی فرصت خود خدمت شما عرض می‌کنم. یکی از آن‌ها «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى (علیه السّلام) قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اللَّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مَا حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ»[۱] این کسی که به خدمت رسول الله رفته است، عملیاتی سؤال کرده است، عینی. آقا این‌که این‌قدر گفته شده است پدر و مادر بر گردن ما حق دارند، چند نمونه از آن را بگویید که ما بدانیم چه کار باید بکنیم.

مذمّت به اسم صدا زدن پدر و مادر

 حضرت فرمود: «قَالَ لَا یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ» یکی این نکته است. در خانواده‌های امروزی بعضاً رسم است که فرزندان پدر و مادر را به اسم صدا می‌کنند، فکر نمی‌کنم در مجموعه‌ی ما باشد ولی اگر احیاناً وجود دارد، این خیلی سنّت بدی است. این یک طور بی‌احترامی‌ است. می‌بینید که روایت هم داریم. پدر و مادر را با همان اصطلاح تعبیر پدر، مادر یا بابا یا مامان یا مادر گاهی حاج خانم، گاهی حاج آقا بستگی دارد، -این‌ها را آن جلسه توضیح دادی-بستگی به فرهنگ خانواده دارد که فضا را خشک و خسته‌کننده نکنیم امّا به هر حال نباید اسم برد.

احترام به پدر و مادر در راه رفتن

نکته‌ی دوم حضرت می‌فرمایند: «وَ لَا یَمْشِی بَیْنَ یَدَیْهِ» جلوتر از پدر و مادر راه نرویم. این فقط یک تبصره دارد، آن‌جایی که احساس خطر بشود. مثلاً شب است، احتمال دارد چاله‌ای چیزی باشد، آن‌جا خلاصه این مجوّز داده شده است و الّا معمولاً یک گام عقب‌تر.

 احترام به پدر و مادر در لحظه‌ی ورود

«وَ لَا یَجْلِسُ قَبْلَهُ» وقتی که وارد می‌شوند می‌ایستند، زودتر از پدر و مادر ننشیند، اوّل آن‌ها بنشینند بعد او بنشیند. «وَ لَا یَسْتَسِبُّ لَهُ» این را ترجمه بکنید.

-‌ کاری نکنید که به پدر و مادر شما ناسزا بگویند.

اعمال ما و طلب لعنت یا مغفرت برای پدر و مادر

-‌ بله، «وَ لَا یَسْتَسِبُّ لَهُ» چیزی که خیلی شایع است دیدید گاهی دیدید می‌گویند: خدا لعنت بکند پدر و مادر آن کسی را که این‌جا آشغال بریزید یا این‌طور بوق زد، رد شد، دل ما را لرزاند و قس علی هذا یعنی مصادیق متعدّد آن را خود شما به دست بیاورید. خوب این نقطه‌ی مقابل هم دارد. اگر یک کاری بکند که همه بگویند: خدا پدر و مادر او را بیامرزد. اتّفاقاً این امر در مورد طلبه خیلی پیش می‌آید. یعنی یک طلبه به نحوی زندگی می‌کند که هر کاری که انجام می‌دهد، می‌گویند: خدا پدر و مادر تو را بیامرزد.

بازتاب اعمال فرزند در آخرت والدین

این آن وقت جزء مواردی است که در روایات داریم کسی که از دنیا می‌رود، هیچ چیزی برای او نوشته نمی‌شود مگر صدّقه‌ی جاریّه و فرزند صالح، این همین است. شما هر چه کار می‌کنید ضمن این‌که برای شما است، برای پدر و مادر شما هم است. آن طرف هم است، یعنی نقطه‌ی منفی هم باشد غیر از این‌که آدم خود عقب می‌ماند و تاریک می‌شود، برای پدر و مادر هم گاهی باعث گرفتاری می‌شود. این یک روایت بود.

نیکی به والدین: افضل اعمال

یک روایت دیگر «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ: قُلْتُ أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ»[۲]راوی می‌گوید خدمت امام صادق عرض کردم: کدام یک از اعمال افضل است؟ حضرت سه مورد را فرمودند؛ «قَالَ الصَّلَاهُ لِوَقْتِهَا وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» ببینید «بِرُّ الْوَالِدَیْنِ» کجا قرار گرفته است، کنار جهاد و نماز اوّل وقت.

معنای مفهوم برّ به والدین توسّط امام صادق

روایت اوّل این باب را هم بخوانیم که توضیح همان دو آیه‌ای است که نوبت قبل عرض کردیم که آیات ۲۴ و ۲۵ سوره‌ی مبارکه‌ی اسراء بود. دارد که راوی می‌گوید: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً مَا هَذَا الْإِحْسَانُ»[۳]ببینید این تیپ راوی‌ها خیلی خوب سؤال کردند، هم برای آن‌ها مفید است، هم برای ما مفید است. رفته است عینی سؤال کرده است. گفته است این که در قرآن فرموده است: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»[۴] این یعنی احسان چیست؟ یعنی ما چه کار بکنیم؟ حضرت فرمود: «فَقَالَ الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا» همان که جلسه‌ی گذشته توضیح دادیم، یعنی با این‌ها خوش مجلس باشی، با آن‌ها به یک نحوی باشی که… حضرت این‌جا مصداق ذکر نمی‌کند، عباره الاخری می‌آورد، یعنی خود تو باید بسنجی.

نمونه‌هایی از بر به والدین

 یک کاری بکن که وقتی تو در خانه هستی خوش بگذرد. بگویند: آخر هفته شد، باز قرار است پسر ما بیاید. این‌که می‌آید خیلی خوش می‌گذرد، با این همه چیز لذّت‌بخش است. غذا با این لذّت‌بخش است، نشستن و چایی خوردن با این می‌چسبد. «وَ أَنْ لَا تُکَلِّفَهُمَا أَنْ یَسْأَلَاکَ شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجَانِ إِلَیْهِ وَ إِنْ کَانَا مُسْتَغْنِیَیْنِ» یک کاری نکنی وقتی چیزی لازم است، آن‌ها اوّل بگویند. قبل از این‌که آن‌ها اظهار بکنند، تو پیش دستی بکن، تو زودتر به داد آن‌ها برس. «وَ إِنْ کَانَا مُسْتَغْنِیَیْنِ» هر چند که بی‌نیاز هستند. حالا نمی‌دانم این را چطور تعبیر بکنیم، از ناحیه‌ی پدر و مادر دیدید گاهی بچّه خود را لوس می‌کند، یک چیزی را احتیاج ندارد امّا دوست دارد خود را لوس بکند. از ناحیه‌ی پدر و مادر باید یک تعبیری پیدا کرد. این نیست امّا مشابه آن است، دوست دارد، می‌تواند خودش کار را انجام بدهد امّا وقتی که فرزند او یک خیری به او می‌رساند، یک لطف دیگر دارد. غذایی که سر سفره‌ی فرزند خود، در خانه‌ی فرزند خود می‌خورد، یک طور دیگر به او می‌چسبد. انگار خستگی او برطرف می‌شود یا مثلاً فرض بکن پسر بزرگ  می‌شود می‌رود یک خرید ساده برای خانه می‌کند این گاهی یک لذّت ویژه‌ای برای پدر و مادر دارد. هر چند که خود او می‌تواند روی پای خود بایستد، آدم زمین‌گیری نیست امّا این‌که شما بروید یک کاری برای او انجام بدهید، یک اثر ویژه‌ای دارد.

توصیه به صبر بر بد اخلاقی والدین در کهولت سن

قسمت‌های از این را اشاره نمی‌کنم بعد می‌فرماید: «قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّه‏ (علیه السّلام) وَ أَمَّا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ –ادامه‌ی همان آیه است- أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ» ببین این آیه رادقّت بکنیم. ما معمولاً در بحث مفهوم موافق و مفهوم موافق این آیه را داریم. «فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ» این همان‌جا فقط همین یک قسمت می‌آید امّا قبل از آن را نگاه بکن، می‌گوید موقعی که به پیری رسیدند، یعنی کأنّه زمین‌گیر شدند، آن موقع موقعی است که ممکن است خدایی ناکرده فرزند اف بگوید، تا قبل از آن که جرأت نمی‌کند یا اصلاً زمینه‌ای هم نیست ولی موقعی که پدر و مادر نزد تو به کهولت رسیدند، ناتوان شدند. ناتوان که می‌شوند گاهی کم حوصله می‌شوند، گاهی تو به آن‌ها خوبی می‌کنی، خیلی هم زحمت می‌کشی، خود را به نفس نفس می‌اندازی امّا قدر نمی‌دانند که هیچ یک حرفی هم می‌زنند که تو را یک مقدار ناراحت هم می‌کند. می‌گوید آن‌جا هم اف نگو، اتّفاقاً آن‌جا اف نگو والّا در شرایط عادی که پدر و مادری هستند که از فرزند خود دستگیری می‌کنند معلوم است که اف نمی‌گویند ولی آن‌جا اف نگو.

معنای قول کریم در رابطه با والدین

«قَالَ إِنْ أَضْجَرَاکَ فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَ لَا تَنْهَرْهُمَا» اگر که خلاصه تو را اذیّت کردند، مراقب باش هیچ حرفی که مثلاً کاشف از ناراحتی تو باشد… این اف می‌دانید یعنی یک چیزی که اَه علامت این‌که مثلاً کلافه شدم این‌ها صادر نشود. «قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً» حضرت همه‌ی قسمت‌های سخت را می‌گوید، ببین چطور حضرت معنا می‌کنند «قَالَ إِنْ ضَرَبَاکَ فَقُلْ لَهُمَا غَفَرَ اللَّهُ لَکُمَا» در شرایط عادی نه، حتّی ممکن است پدر دارد تو را می‌زند، تو در آن لحظه برای او دعا بکن. خود تو بالا می‌روی، او خود می‌داند و خدای خود ولی تو بالا می‌روی، «فَقُلْ لَهُمَا غَفَرَ اللَّهُ لَکُمَا فَذَلِکَ مِنْکَ قَوْلٌ کَرِیمٌ» اگر توانستی در آن لحظه این کار را بکنی این قول کریم می‌شود.

طلب مغفرت برای والدین در زمان آزار و اذیّت زبانی آن‌ها

 حالا ممکن است پدر و مادری اهل زدن فیزیکی نباشد امّا زبان‌های تند و تیزی داشته باشند، آن‌جا مثلاً «غَفَرَ اللَّهُ لَکُمَا» بگو، بگو می‌توانی یا نه.

منع نگاه سنگین به والدین در حدیث

«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ» باز این قسمت از آیه حضرت این‌طور توضیح دادند «لَا تَمْلَأْ عَیْنَیْکَ مِنَ النَّظَرِ إِلَیْهِمَا إِلَّا بِرَحْمَهٍ وَ رِقَّهٍ» گاهی ممکن است کسی از دست مثلاً خدایی ناکرده پدر و مادر خود ناراحت می‌شود، عصبانی می‌شود، به حساب خود دارد جلوی خود را می‌گیرد، زبان را می‌بندد امّا یک نگاه سنگینی می‌کند. این نگاه گاهی از ده تا داد زدن سنگین‌تر است. می‌گوید نگاه خود را از صورت آن‌ها پر نکن «إِلَّا بِرَحْمَهٍ».

ضرورت اطاعت از پدر و مادر الّا در معصیّت

 حالا اگر خواسته باشیم همه‌ی این‌ها را یک کلید بدهیم جمله‌ی امیر المؤمنین است؛ در نهج البلاغه، در حکمت‌ها، حضرت می‌فرمایند: -حالا عین تعبیر را به یاد ندارم ، همان مضمون آیات است- در همه چیز از پدر و مادر اطاعت بکن، مگر معصیّت. تابستان شده است وقت سفر است، شما می‌خواهید با دوست خود به مشهد بروید، پدر و مادر می‌خواهند به اصفهان بروند، از این دیگر سخت‌تر آن‌جا امام رضا، آن‌جا اصفهان. اگر معصیّتی در کار نیست و پدر و مادر به تو می‌گویند: بیا به اصفهان برویم، تو را دعوت می‌کنند بیا با ما باش، دوست داریم با ما باشی، بدان امام رضای تو اصفهان است، اگر مشهد رفتی سر کار رفتی. برو آن‌جا اصفهان به امام رضا متوسّل شو. مگر این‌که بله معصیّت باشد. یعنی رعایت نکنند. بخواهند مثلاً بگویند با خاله و عمه و این‌ها می‌رویم، آن‌ها هم دخترهای بزرگ دارند، اهل رعایت نیستند، آن یک حرف دیگر است ولی یک خانواه‌ی عادی، معمولی دارند می‌روند یا دو تا خانوده هستند اهل رعایت هستند، شما هم بروید مشکلی پیش نمی‌آید، این اقتضای کلام الهی و کلام همه‌ی ائمّه‌ی اطهار این است که این‌جا اطاعت بکنیم.

بلند نکردن صدا بر روی والدین

این هم همین‌طور است؛کلاً حالت باید حالت اطاعت باشد، مگر در معصیّت آن هم در معصیّت هم باز نوع برخورد این نیست که بگوییم حالا دیگر معصیت کرد، پس دیگر من حق دارم مثلاً توهین بکنم نه یک چنین چیزی نیست. فقط اطاعت نمی‌شود. «وَ لَا تَرْفَعْ صَوْتَکَ فَوْقَ أَصْوَاتِهِمَا» یک موقع صدای خود را بالاتر از صدای آن‌ها نبری. مراقب باش. هر چه آن‌ها داد زدند، هر چه آن‌ها حرف تند زدند، هر چه نیش و کنایه زدند، اصلاً موافق طلبگی تو نیستند، تو طلبه شدی، دارند به تو نیش می‌زنند، اتّفاقاً غیب هم کردی، درس تو هم حذف شد، آموزش هم زنگ زد و پدر و مادر تو هم مطّلع شدند. مدام دارند به تو نیش می‌زنند، بیا این هم حوزه. هیچ چیزی نگو. همه چیز خراب می‌شود. یعنی هر چه زحمت کشیدی از بین می‌رود.

رابطه‌ی برّ به والدین و پیشرفت فرزند

 «وَ لَا تَرْفَعْ صَوْتَکَ فَوْقَ أَصْوَاتِهِمَا وَ لَا یَدَکَ فَوْقَ أَیْدِیهِمَا وَ لَا تَقَدَّمْ قُدَّامَهُمَ» دست تو بالای دست آن‌ها نباشد، قدم تو هم جلوتر از قدم‌های آن‌ها نباشد. همه‌ی این‌ها برای این است که خود آن انسان، خود آن فرزند بالا می‌رود. این اثر اوّلی و بالّذات آن است. اثر ثانوی آن تبلیغ است. بحث ثانوی آن زیّ طلبگی است. بحث اوّل آن این است که خود او دارد بالا می‌رود. گاهی اثری که در این‌ها وجود دارد، در فحش شنیدن است، در صد نماز شب هم پیدا نمی‌شود.


 

[۱]– الکافی، ج ‏۲، ص ۱۵۹٫

[۲]– الکافی، ج ‏۲، ص ۱۵۸٫

[۳]– همان، ص ۱۵۷٫

[۴]– سوره‌ی اسراء، آیه ۲۳٫