بگذار زیر پای تو نقاشی ام کنند

در دومین هجای تو نقاشی ام کنند

 

مثل کبوتران شب جمعه ی حرم

بگذار در هوایِ تو نقاشی ام کنند

 

مثل کتیبه هایِ قدیم حسینیه

در مجلسِ عزای تو نقاشی ام کنند

 

جبریل می شوم سر سجاده ای اگر

همسایه ی دعایِ تو نقاشی ام کنند

 

بگذار مثل مَشک پر از آب، یک غروب

در دست بچه های تو نقاشی ام کنند

 

من نذر کرده ام که به هنگام مردنم

نزدیک کربلای تو نقاشی ام کنند

 

حتماً مرا بدون سر و تشنه می کِشند

روزی اگر برای تو نقاشی ام کنند

 

آیا نمی شود؟ که در این زیر سنگ ها

آقای من، به جای تو نقاشی ام کنند

 

شاعر: علی اکبر لطیفیان