یکی از دولتمردان عصر ناصر الدین شاه و منسوبان وی که در سال ۱۲۷۲ به نجف اشرف رفته و با شیخ نیز دیداری داشته، با اشاره به زهد و ساده زیستیِ عجیبِ شیخ می‌نویسد:

مرجعِ عالَم است. از بلاد و ممالک، مردم به در خانه‌اش ریخته، بعضی [از وی] مسائل می‌پرسد و برخی فتوا می‌خواهد. به توسط سیّدی که معتبر و مُعتَمَد بود به خدمتش شرفیاب شدم. مسائل… که نوشته‌ام، یک یک جواب دادند. همین که تمام شد برخاست. خیلی مرد بزرگوار[ی] است. دقیقه‌[ای] عمر خود را تلف نمی‌کند. یا تألیف، و یا مطالعه، و یا نماز می‌خواند.[۱]

 منبع: کتاب تراز سیاست / مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران


[۱]. میراث اسلامی ایران، به کوشش روسول جعفریان، دفتر ۱، صص ۴۳ ۴۴٫