مرحوم آقا شیخ على اکبر تبریزى واعظ معروف و عجیب، مرد جلیل، و در نهى از منکر و امر به معروف قوى و سرآمد بود، و در سخنانش آیات مناسب را ذکر و استدلال  هاى قوى به آن  ها داشت. زمانى که ما در قم بودیم، فوت کرد. از او نقل کرده اند که با بعضى از بزرگان در کربلا نزد مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى رفتیم و دیدیم نانوا آمده و طلبش را که زیاد شده بود، مطالبه مى کند. براى ما معلوم شد که ایشان به طلاّب کربلا هم نان مى داد و ما نمى دانستیم. شاید در اواخر مرجعیّت ایشان بوده است. در هر حال، آن مرحوم هم به نانواى طلب  کار مى فرمود: درست مى شود. به رفقاى تبریزى گفتیم: آقا خیلى در فشار است، آیا مى  توانید وجهى براى ایشان تهیّه کنید؟ تا این که سه هزار تومان از سهم جمع شد و به خدمت ایشان بردیم. ولى ایشان فرمود: حاج آقا حسین قمى هم همین کار من را ـ یعنى تدریس ـ مى  کند ولى مثل بنده مشهور نیست، همه یا نصف وجه را براى ایشان ببرید، و به ایشان و به هیچ کس دیگر نگویید که این مطلب را من گفته ام!

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد