این همه بلاها که بر سر ما مى  آید، با دست خودمان به وجود آمده است و علّت و سببش خود ما هستیم. خودمان نیزه به پهلوى خود مى  زنیم و آخ مى  گوییم و سپس از دست خود فغان و ناله مى  کنیم.

این همه بلاها که از زمان مشروطه تا به حال بر ما و ملّت ما وارد شده و مى  شود، همه به دست امثال خود ما است، و مولود مشروطه است، و به امضا و تأیید خود ما به وجود آمده است. در مشروطه به دروغ و فریب چنین وانمود کردند که مى  خواهند احکام اسلام اجرا شود، و در رأس مجلس شورا و تشکیلات قانون گذارى، شش نفر از فقهاى طراز اوّل ـ که قوانین مجلس را با احکام شرع تطبیق مى  نمایند ـ( شوراى نگهبان.) خواهند بود. (البته براى تنفیذ احکام « شرع » نه « شرّ »!).

از سوى دیگر از زمان مشروطه تا کنون تبلیغ کردند که اسلام قابل اجرا نیست. کفّار و استعمارگران در دروغ گفتن و فریب دادن ماهرند و ما در فریب خوردن! در نامه  اى که مرحوم شیخ فضل اللّه   نورى براى شهرستان  ها نوشته بود، آمده است: اى مردم مسلمان، خود انصاف دهید آیا اخلاق ایرانى  ها در دوران مشروطه عوض شده یا نه؛ و فلان کار، تشبّه به اروپایى  ها شده یا نه؟! حتّى این مطلب را هم به صراحت گفتند که اسلام براى حکومت، ناقص است. مگر حکومت بنى العبّاس پانصد سال طول نکشید؟! بدتر از استبداد را در مشروطه کردند. رییس مجلس را کشتند و… بعد معلوم شد که این ها مُحَلِّل هستند و مطلب چیز دیگر(در جاى دیگر فرمودند: مشروطه براى این بود که ایران را از حلقوم روسیه درآورده و به کام انگلیس کنند! و چنین کردند.) بوده است. اگر کسى در این گونه جریانات از مقصد دور نرود و فریب نخورد و گمراه نشود، باید خوشحال باشد. عجیب  تر این که مقدمات این مطالب و امضا و تاسیس مشروطه به دست علما فراهم شد، و مجلس با وکلاى آنچنانى آن هم با نظارت شش فقیه و…تشکیل شد، ولى سرانجام کار به جایى رسید که به وکلاى مجلس گفتند: یا باید عمامه  ها را از سر بردارید، یا از مجلس بیرون بروید! وزیر دربار گفته بود: وکلاى مُعَمَّم به جاى عمامه باید کلاه پهلوى بر سر بگذارند!

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد