یک وقت یک نفر در کشور ما می‌گفتند حقوق نجومی خورده، ۵۷۰ میلیون تومان یا چقدر، دختر او گفت: حقّ پدر من بیشتر از این حرف‌ها است. یکی از نزدیکان امیر المؤمنین سلام الله علیه از بیت المال اضافه برداشت کرد. قبلاً نامه‌ی ۴۱ را خوانده‌ایم- وقتی امیر المؤمنین سلام الله علیه فرمود: برگردان، گفت: سهم من بیشتر از این است! او خود را طلبکار می‌دانست! آن چیزی که ما می‌فهمیم، در سیستم امیر المؤمنین سلام الله علیه، کارگزار به اندازه‌ی این‌که کفاف اقلّی داشته باشد از بیت المال ارتزاق کند اشکالی ندارد. امیر المؤمنین علیه السّلام در دوره‌ی حکومت خودش به صورت محدود از بیت المال حقوق می‌گرفت. دوره‌ی خلفا هم به این صورت بود نه به محدودیت دوره‌ی امیر المؤمنین صلوات الله علیه. مثلاً روزی یک نصفه بز درِ خانه‌ی عمر می‌فرستادند. این ثبت شده، حقوق خلیفه‌ی دوم هم ثبت شده است. خلاصه تا این‌جا… یعنی تا زمان خلیفه‌ی دوم اجازه نمی‌دادند که فاصله‌ی بین مردم و حکومت خیلی زیاد بشود. ولی بعداً گفتند: او نخبه است، کار سیاسی انجام می‌دهد. نمی‌خواهم سیاسی صحبت کنم. من اشاره می‌کنم که شما روی این مسئله فکر کنید. بالاخره امروز من چند نکته‌ی مهم گفتم. اگر بپذیریم، نگاه ما به حکومت عوض می‌شود.

 

یک وقت یک بنده‌ی خدا را محاکمه می‌کردند. از معدود مواردی که محاکمه‌ی فردی را تلویزیون ما زنده پخش کرد محاکمه‌ی این آقا بود که البتّه بعداً فشار آوردند، اجازه‌ی این‌که محکومیت او را کامل تحمّل کند را ندادند. فشار توده‌ها از پایین و چانه‌زنی از بالا و حکم حکومتی و… تا این‌که ایشان بیرون آمد. در تلویزیون پخش می‌کرد که می‌گفت: من این آقا را می‌آورم، او خیلی قدرت دارد، یک مقدار هم… داشته‌های او بیشتر از برده‌های او است! حالا یا خود من حقوق بیشتری به او می‌دهم مثلاً فرض بفرمایید اگر حقوق یک نفر در آن موقع ۱۵۰ هزار تومان بود، او ۹ میلیون تومان حقوق گرفته بود. خدماتی که دارد بیشتر از این حرف‌ها است. آیا این نگاه در حکومت امیر المؤمنین صلوات الله علیه وجود دارد یا وجود ندارد؟ همان زمان هم افراد زیادی از بزرگان سیاست، هم رئیس جمهور وقت و هم افراد دیگر از آن فکر حمایت می‌کردند. من الآن دنبال این هستم که آیا آن فکر درست است یا خیر؟ می‌گویند: داشته‌های او بیشتر از برده‌های او است. بله، اگر شما صرفاً مادّی نگاه کنید، آخرتی نه، دنیایی هم نه، مادّی صرف پولی حساب کنید، چرا امّا به این توجّه نمی‌کنید که این کار، فساد اداری ایجاد می‌کند. شما امضا می‌کنید که دیگران هم در جای دیگر اگر توانستند بگویند اگر من الآن در یک شرکت خصوصی بودم این‌قدر پول داشتم. به شرکت خصوصی برو.

 

إن‌شاءالله حکومت امام زمان عجّل الله فرجه بیاید معلوم می‌شود که اگر کسی بخواهد کارگزار دولت امام زمان صلوات الله علیه باشد، حضرت برای او چگونه حقوق تعیین می‌کند؛ یعنی می‌گوید: اگر من الآن در دانشگاه بودم، پایم را روی پا انداخته بودم، راحت نشسته بودم، خوابیده بودم و بیشتر از الآن می‌گرفتم. این آقا دارد علناً می‌گوید: اگر من در دانشگاه بودم پایم را روی پا انداخته بودم، راحت نشسته بودم. برادر من حرام خورده بودی، پول هیئت علمی برای این است که مطالعه کند نه این‌که پایش را روی پا بیندازد! تو آن موقع هم که در دانشگاه می‌خوردی اگر این‌طور که خودت می‌گویی باشد، حرام می‌خوردی. چون شخصی که عضو هیئت علمی است باید یک تعداد ساعت را تدریس کند و بقیه‌ی ساعت‌های کاری را مطالعه کند. حالا کاری ندارم که چند نفر از آن‌ها در دفترهایشان پیدا می‌شوند و در جاهای دیگر هم پروژه دارند. این حرام است، به شما پول داده‌اند که در ازای آن تحقیق کنید نه این‌که…

 

به من می‌گفت: من این جزوه را ۹ سال پیش نوشته‌ام و وقت نکرده‌ام آن را ببینم، هر سال آن را ببینم. چون این طرف و آن طرف داشت کار و کاسبی می‌کرد. نگاه ما به حکومت امیر المؤمنین باید یک بار بررسی بشود، شاید ما به این نتیجه برسیم که عطای آن را به لقای آن ببخشیم، سخت است. در حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام، گاهی حق به خاطر بعضی از مصلحت‌ها احقاق نمی‌شود. بعضی از دادگاهی‌ها اتّفاق نمی‌افتد. زمان امیر المؤمنین صلوات الله علیه، مغیره لعنه الله علیه هست امّا امیر المؤمنین صلوات الله علیه او را دادگاهی نمی‌کند. چرا؟ چون زمان امیر المؤمنین سلام الله علیه، زمان «یَحْکُمُ بِالحَق» نیست، دوران عدم –«یَحْکُمُ بِالحَق» به آن معنا که اوّل جلسه توضیح دادم. اگر کسی این یک دقیقه را گوش کند ممکن است بد برداشت کند- دوران عدم تقیه نیست، عدم مدارا نیست، امیر المؤمنین صلوات الله علیه، قاتلان همسر خود را در مدینه می‌بیند، اصلاً این‌ها می‌آیند و به حضرت مشورت می‌دهند. کم شنیده‌اید؟ مغیره می‌آید و با حضرت صحبت می‌کند. دست و بال این حکومت بسیار بسته است. در حکومت امیر المؤمنین صلوات الله علیه اگر خود حضرت می‌خواهد از حقّ فدک بگذرد، نوادگان حضرت زهرا سلام الله علیه معلوم نیست از فدک بگذرند، هیچ نظرسنجی نمی‌شود، فدک متعلّق به یک عدّه است، فقط متعلّق به امیر المؤمنین صلوات الله علیه نیست. حضرت هم از مواضع خود عقب‌نشینی نمی‌کند چون می‌گوید: «نِعْمَ الْحَکَمُ اللَّهُ»[۱] می‌فرماید: ما در قیامت دادخواهی خواهیم کرد ولی الآن شرایط مناسب نیست، دست و بال او بسته است.


[۱]-‌ نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۴۱۷٫