امیر المؤمنین صلوات الله علیه در خطبه‌ی سی و هشتم نهج البلاغه به مردم مصر نوشتند: من مالک را پیش شما فرستادم. «فَقَدْ بَعَثْتُ إِلَیْکُمْ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لَا یَنَامُ أَیَّامَ الْخَوْفِ وَ لَا یَنْکُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْعِ»[۱] عبدی از بندگان خدا که در ایام ترس خواب نیست، بیدار است. آن‌جایی که خطر وجود دارد، مالک است. بعضی‌ها وقتی خطر است، نیستند ولی سر سفره هستند. «وَ لَا یَنْکُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْعِ» آن‌جایی که خوف است، سینه‌ی او سپر است؛ بالای خاکریز ایستاده است. در تیررس دشمن می‌ایستد. «أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِیقِ النَّارِ» بر فاجران و گنهکاران و فسّاقی که می‌خواهند جامعه را خراب بکنند، از آتش سوزان شدیدتر است. «وَ هُوَ مَالِکُ بْنُ الْحَارِثِ أَخُو مَذْحِجٍ» مالک بن حارث از قبیله‌ی مذحج است. «فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوا أَمْرَهُ» حضرت می‌فرماید خلاصه به حرف او آن‌جایی که به حق عمل می‌کند، گوش بدهید. قسمت پایین را ببینیم. فرمود: «لَا یُؤَخِّرُ وَ لَا یُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِی» تأخیر نمی‌کند مگر به امر من؛ جلو نمی‌رود مگر به امر من. مالک کار خود را نمی‌کند، کاری که من می‌گویم انجام می‌دهد. لذا است که مالک به اندازه‌ی خود یک امیر المؤمنین است. لذا است که امیر المؤمنین علیه السّلام در مورد مالک فرمود: ای کاش مثل تو یک نفر دیگر هم داشتم. چون مالک دیگر مالک نیست؛ مالک… ما به اهل بیت می‌گوییم: «وَ الْمُظْهِرِینَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْیِهِ»[۲] شما امر و نهی خدا را اظهار می‌کنید. یعنی هر کاری می‌خواهید انجام بدهید امر خدا بوده است. معلوم است انجام ندهید، نهی خدا بوده است. مالک هم به اندازه‌ی خود این‌طور است. «لَا یُؤَخِّرُ وَ لَا یُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِی»[۳] هر کاری بکند، به امر من عمل می‌کند. یعنی مالک را نبینید امیر المؤمنین علیه السّلام دارد عمل می‌کند. او به دستور من عمل می‌کند. بعد فرمود: «وَ قَدْ آثَرْتُکُمْ بِهِ عَلَى نَفْسِی» اهل مصر من به شما ایثار کردم که مالک را برای شما فرستادم، چون به او نیاز داشتم. یک عمر آدم تلاش بکند، معلوم نیست یک امام معصوم این‌طور روی او حساب بکند. فرمود: «وَ قَدْ آثَرْتُکُمْ بِهِ عَلَى نَفْسِی» من بین این‌که مالک را پیش خود نگه بدارم که خیلی برای لشکر خود به او نیاز دارم و شما مصریان -که با وجود معاویه کشور به هم ریخته است که در شام است و نزدیک شما است- به نسبت به این‌جا ایثار کردم. امیر المؤمنین علیه السّلام این همه رفته در خانه‌ها پول داده است، کمک کرده است، هیچ کجا نفرموده است: ایثار کردم، پول خود را از برای خود اختصاص ندادم و به شما دادم، هیچ جا این را نگفته است. چقدر باید مالک ارزش داشته باشد که حضرت بفرماید: بین خودم و شما ایثار کردم، مالک را دادم پیش شما بیاید.


[۱]– همان، ص ۴۱۱٫

[۲]– زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص ۲۹۷٫

[۳]– نهج البلاغه، ص ۴۱۱٫