ضربه‌ای که صدّیقه‌ی طاهره سلام الله علیها به این‌ها زد، ضربه‌ای بود که هیچ چیزی برای آن‌ها باقی نمی‌ماند لذا آن‌ها هم باید انتقام می‌گرفتند. لذا این ملعون، بن عثیمین نستجیر بالله می‌گوید: وقتی آدم بر سر مال دعوا کند عقلش زائل می‌شود. این‌ها کسانی هستند که اگر ببینند این حرف را کسی در مورد خلفا بگوید، گردن او را قطع می‌کنند. او در شرح خود بر صحیح مسلم و هم در شرح خود بر صحیح بخاری این مطلب را بیان کرده است.

برداشت بنده از این برخورد بی‌ادبانه… آن‌ها قائل هستند که اگر کسی به یکی از صحابه بگوید ایشان سخاوتمند نبود، می‌گویند: او را کتک بزنید، بی‌تربیت چرا به صحابه‌ی پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم توهین کردی؟! وای به حال این‌که بگویی خسیس بود! اگر بگویی صحابه‌ی پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فلان صحابی- دانش نداشت، می‌گویند: بی‌تربیت را کتک بزنید که توهین کرده است. شما به صحابی رسول خدا، به بضعه‌ی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، سیّده‌ی نساء اهل الجنّه، نستجیر بالله نسبت زائل شدن عقل می‌دهید؟ چرا؟ من به عنوان کسی که در زمینه‌ی تاریخ کار می‌کنم و باید تحلیل کنم این‌طور می‌فهمم، وقتی شما ضربه‌ی بدی بخورید، مجبور هستید واکنش نشان دهید.

 

اگر این‌ها شعور و فهم داشتند که کار تمام بود. آن‌ها احساس کردند زهرای اطهر سلام الله علیها همه‌ی حیثیت آن‌ها را برده است. لذا مقابله کردند. همین مقابله‌ی بی‌ادبانه که خلاف تفکّرشان است، یعنی در ادّعا، ابداً قبول ندارند کسی به صحابی، کسی که پنج ثانیه پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را دیده است، صحابی محسوب می‌شود. اگر شما به این شخص بگویید علم ندارد، می‌گویند: او را کتک بزنید، بی‌تربیتی کرده‌ای. حالا اگر کسی به زهرای اطهر سلام الله علیها چنین جسارتی کند… از دشنامی که خود خلیفه به حضرت زهرا سلام الله علیها داد که من نمی‌توانم بیان کنم- در نظر بگیرید تا این‌که در سال ۱۴۲۰ این شخص (بن عثیمین) در ۱۵ سال پیش نوشته است و کتاب او هم بعد از خودش چاپ شده است. صوت آن هم وجود دارد. من هم صوت نحس این بن عثیمین را شنیده‌ام و بعداً هم که کتاب او چاپ شد، هم شرح مسلم او را دیدم و هم شرح بخاری، در هر سه کتاب دیدم که این غلط را کرده است (این‌طور جسارت کرده است). اگر کسی احساس کند امامش را… مثلاً یک وقت نستجیر بالله العظیم، آقای امیر المؤمنین علیه السّلام عصمت داشته است یا نه؟ بحث می‌کنیم. از بدو طفولیت عصمت داشته است یا از لحظه‌ی امامت؟ یا مثلاً نستجیر بالله، نسبت دزدی به او بدهند. حال شما عوض می‌شود. آن بدبخت هم می‌بیند که زهرای اطهر سلام الله علیها خراب کرده است. لذا واکنش او بی‌ادبانه است، نستجیر بالله می‌گوید: عقل او زائل شده بود.

 

یا عبارتی که ابن تیمیه گفته است که حالت انتقام‌گیری از این عبارت کاملاً مشخّص است. این انتقام‌گیری، حاصل شدّت ضربه‌ای است که مادر سادات زده و آن‌ها را به واکنش واداشته است. می‌گوید: گفته‌اند به خانه‌ی فاطمه حمله شده است. می‌گوید: من این را قبول ندارم ولی اگر شده باشد برای این بوده است که بروند اموال مردم را پس بگیرند و به مردم بدهند؛ یعنی نستجیر بالله، اموال مردم در خانه‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها بوده است و این‌ها هم اموال را پس نمی‌دادند که ما حمله کردیم!!

آیا کسی جز ناصبی چنین غلطی می‌کند؟! جز ناصبی این حرف را می‌زند؟ اگر راجع به یکی از صحابه‌ی پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بگویند اموال مردم را پس نمی‌داد، شما چه می‌گویید؟ اموال مردم در خانه‌ی سیّده‌ی نساء اهل الجنّه بود و آن را پس نداد و شما مجبور شدید هجوم ببرید؟ برداشت من این است که این یاوه‌گویی به دلیل شدّت ضربه‌ای است که خورده‌اند. چه بگوید؟ از چه جنسی ناسزا شنیده است؟! دیده‌اید که وقتی شخصی ناسزا می‌گویند، طرف مقابل می‌گوید: خودتی!

 

من دارم تاریخ تحلیل می‌کنم، می‌گویم: چرا چنین جسارتی به بی‌بی کرده است؟ برای این‌که همین سیلی را خورده است، برای این‌که صدّیقه‌ی طاهره سلام الله علیها را به مسجد تشریف برده‌اند و فرموده‌اند: شما دزدی کرده‌اید و او (خلیفه) در واکنش، هم خودش جسارتی کرده است و هم بعدی‌ها هم که خواسته‌اند دفاع کنند اوّل سعی کرده‌اند اصل واقعه را نفی کنند که نه، چه کسی این مطلب را گفته است؟! آشتی کردند، با هم خوب بوده‌اند. بعضی‌ها که شوت بودند گفتند: اصلاً گربه بوده است! (بعضی افراد که متوجّه پشت پرده‌ی ماجرا نبودند گفته‌اند اصلاً این اتّفاق رخ نداده است) امّا این‌که دشمن نتوانسته آن را پنهان کند و دیده برای یک طرف حیثیتی نماند، مجبور شده بگوید: «خودتی»! آن هم به پاره‌ی تن پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم. این حرف، شوخی نیست که می‌گوید: من قبول ندارم که به خانه هجوم برده شده باشد امّا اگر هجوم بردند برای این بوده است که بروند اموال مردم را پس بگیرند. دقیقاً همان ناسزا را… معلوم است ضربه‌ای که حضرت به آن‌ها زده، کاری بوده است. چون این آقایان می‌گویند: هر کسی به هر یک از اصحاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم -نه دختر پیغمبر، نه پاره‌ی تن رسول خدا- چنین نسبتی بدهد، کوچکتر از این، بگوید خسیس است، نه این‌که مال مردم را گرفته و پس نمی‌دهد، مجبور شدیم به خانه‌ی او حمله ببریم. آیا کسی که این‌طور است عدالت دارد؟ چرا من می‌گویم این‌ها به چرندگویی افتاده‌اند؟ چون اگر کسی نستجیر بالله پول مردم را در خانه نگه داشته باشد و آن را پس ندهد تا مجبور بشوی به خانه‌ی او حمله کنی، عدالت دارد؟ مگر شما نمی‌گویید همه‌ی صحابه، عادل هستند؟ اگر دختر پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم که از بزرگترین اصحاب پیغمبر است، سیّده‌ی نساء اهل الجنّه عادل نیست، پس چه کسی عادل است؟ شما همه‌ی داشته‌های خود را از دست می‌دهید. یعنی شما مانده‌اید بین این‌که خلیف دزد است یا نستجیر بالله صدّیقه‌ی طاهره سلام الله علیها. حضرت که سیّده‌ی نساء اهل الجنّه است، این تهمت‌ها به او نسبت پیدا نمی‌کند. به همین دلیل به یاوه افتاده‌ای. نباید این حرف را می‌گفتی. منتها وقتی قرار باشد یکی… اگر شما بخواهید قسمت اوّل را از دست بدهید چیزی باقی نمی‌ماند. صدّیقه‌ی طاهره سلام الله علیها نرفته که تنها یک تکه زمین را پس بگیرد. فردا شب توضیح خواهم داد که با این یک تکه زمین، دزدی طرف را ثابت کرده است و دزدی طرف یعنی اصلاً هیچ چیزی باقی نمی‌ماند. دیگر چیزی باقی نمی‌ماند. لذا آن‌ها واکنش نشان دادند.