- ثقلین - http://thaqalain.ir -

کیسه شن
شهید احمد پاسبان

موقع اوّلین اعزام ایشان به جبهه بود، تمام بچّه‌های رزمنده در خیابان آزادی جمع شده بودند، من و یکی از دوستانم برای بدرقه‌ی احمد رفته بودیم. دوستم که دید قد و قامت برادرم خیلی کوچک است و دائماً لباس‌ها را مرتب می‌کند و آستین‌هایش را تا می‌زند تا اندازه‌اش بشود و اندازه‌اش نمی‌شد، به احمد گفت: «تو حالا در جبهه چه کار داری؟ مگر به جای کیسه شن از تو استفاده کنند.»

احمد گفت: «اگر به جای کیسه‌ی شن هم مورد استفاده قرار گیرم، حاضرم کمکی کرده باشم. قد و قیافه مرا نگاه نکن، چرا که دلم خیلی بزرگ است.»

دوستم با توجه به گفته‌ی احمد، به ما رو کرد و گفت: «این مال شما نیست. به شما تعلق ندارد. بی‌خود دل به او نبندید. او متعلق به خداوند است.»


منبع: کتاب «رسم خوبان۳ – شور شیدایی»؛  شهید احمد پاسبان، ص ۸۳٫/ ترمه نور، ص ۵۹٫

 


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%da%a9%db%8c%d8%b3%d9%87-%d8%b4%d9%86/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.