- ثقلین - http://thaqalain.ir -
بعد از این که از معبرها گذشتیم، به زیر دژ دشمن رسیدیم. نزدیکیهای صبح به ما خبر رسید که باید برگردید. بیسیمهای ما از کار افتاده بود و تنها به وسیلهی پیک میتوانستیم خبرها را از مافوق بگیریم. بچّههای گروهان من در میدان مین گرفتار شدند. درگیر و دار حوادث و در آن شرایط سخت، ایشان دست مرا گرفت و گفت: «بنشین! میخواهم خاطراهای تعریف کنم.»
من با تعجّب گفتم: «الآن که وقت خاطره نیست.» گفت: «آقای علیپور! در عملیّات والفجر خدا میداند که ما سه نفر بودیم و در مقابل یک تیپ عراق ایستادگی کردیم. من چهل روز پوتین را از پایم درنیاوردم.»
منبع: کتاب رسم خوبان ۴ ـ صبر و استقامت ـ صفحهی ۷۰/ تا آخرین ایثار، ص ۱۴۱٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%da%86%d9%87%d9%84-%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%a8%d8%a7-%d9%be%d9%88%d8%aa%db%8c%d9%86/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.