برای روشن شدن جواب به چند مطلب باید توجه شود:
الف) شوهر زینب کبری عبدالله پسر جعفر طیار و برادر زاده حضرت علی علیه‌السلام است. عبدالله در حبشه متولد شد و پس از اینکه پیامبر اسلام به مدینه هجرت کرد به همراه پدر و مادرش به مدینه آمدند و عبدالله به همراه پدر و مادرش در خدمت پیامبر بودند. عبدالله شخصیتی بود بسیار بزرگوار و صاحب ایمان قوی. او عاشق حضرت علی علیه‌السلام بود و پس از آن حضرت در خدمت امام حسن علیه‌السلام و پس از آن در خدمت امام حسین علیه‌السلام بود. عبد الله در جنگل جمل، جنگ صفین و جنگ نهروان همراه علی علیه‌السلام با نیروهای مخالف جنگید و به علت کوری چشمهایش نتوانست شخصا در کربلا حاضر شود[۱].
ب) وقتی که امام حسین علیه‌السلام تصمیم گرفت به مکه برود، زینب کبری از همسرش عبدالله اجازه خواست که با برادرش به مکه برود و عبدالله هم اجازه داد و از همان لحظه زینب به خانه برادرش امام حسین علیه‌السلام آمد و آماده خروج شد. زینب کبری علیها السلام، عاشق برادرش حسین بود و برای همین برخی از بزرگان آورده اند که وقتی علی علیه‌السلام دخترش زینب را به برادر زاده اش عبدالله تزویج کرد، با او شرط کرد که اگر زینب خواست با برادرش حسین به سفر برود، مانع نشود و عبدالله هم پذیرفت[۲].  

در ریاحین الشریعه آورده است که زینب کبری از کودکی عاشق حسین بود و برای همین وقتی که همسر عبدالله شد گفت: همسر تو می شوم به شرط اینکه اجازه بدهی من هر روز حسین را ببینم. عبدالله هم قبول کرد[۳].

شهید آیت الله دستغیب در کتاب «زندگانی زینب کبری» به نقل از ریاحین الشریعه آورده است که وقتی علی علیه‌السلام زینب را به همسری عبدالله در می آورد دو شرط با عبدالله کرد. یکی اینکه اجازه دهد زینب هر روز حسین را ببیند و دوم اینکه اگر حسین به سفر رفت و زینب خواست با او برود، اجازه رفتن بدهد و عبدالله هم این دو شرط را قبول کرد[۴].

اصولا عبدالله ابن جعفر در برابر امام حسین علیه‌السلام تسلیم کامل بود و امام حسین را امام معصوم و همه کاره خود می دانست. حتی وقتی که معاویه به مروان نوشت که به خانه عبدالله ابن جعفر برو و دخترش ام کلثوم را برای پسرم یزید خواستگاری کن و مروان هم آمد و خواستگاری کرد، عبدالله به مروان گفت: ازدواج دخترم، به من مربوط نیست، به سرورمان حسین ابن علی مربوط است. و امام حسین علیه‌السلام هم پاسخ منفی به مروان داد و ام کلثوم را به همسری پسر عمویش قاسم در آورد[۵].

همان طوری که امام حسین علیه‌السلام مسئولیت بزرگ الهی به عهده داشت زینب هم چنین بود و او می بایستی به همراه امام حسین علیه‌السلام باشد. زینب کسی است که امام حسین علیه‌السلام در کربلا برای پس از خودش او را جانشین خود ساخت و امام سجاد علیه‌السلام هم او را جانشین خود کرده بود[۶]. پس نمی شود زینب کبری در این سفر نباشد و جالب توجه این است که زینب با اینکه همسر دارد ولی همراهی برادرش حسین را بر ماندن در کنار شوهرش ترجیح می دهد و شوهرش هم به این سفر راضی می شود[۷]. و این از افتخارات زینب کبری و عبدالله است که در این امر مهم شرکت می کنند.

عبدالله نیز نه تنها همسر خود را با امام حسین علیه‌السلام فرستاد بلکه دو پسرش محمد و عون را هم با امام حسین فرستاد و به آنان سفارش کرد که در رکاب امام حسین علیه‌السلام بجنگند و آنان نیز چنین کردند و روز عاشورا هر دو در برابر چشمان مادر به شهادت رسیدند[۸]. آورده اند که روز عاشورا محمد پسر عبدالله ابن جعفر، ده نفر از دشمنان را کشت و به شهادت رسید و عون پسر دیگر عبدالله و زینب کبری، سه سواره و ۱۸ پیاده را به درک واصل کرد و پس از آن به شهادت رسید[۹].
در زیارت ناحیه از زبان حضرت مهدی علیه‌السلام درباره پسران زینب کبری و عبدالله آمده است: «السلام علی عون بن عبدالله بن جعفر الطیار … السلام علی محمد بن عبدالله بن جعفر…[۱۰]»
در مورد آگاهی از زندگی و شخصیت حضرت زینب علیها السلام مطالعه کتاب های زیر مفید است:
۱- منتهی ‏الامال، شیخ عباس قمی
۲- زندگانی حضرت فاطمه زهرا و زینب کبرا، شهید دستغیب
۳- زندگانی حضرت فاطمه زهرا ودختران آن حضرت، سید هاشم رسولی محلاتی
۴- پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب، محمد حسین سابقی، ترجمه: سلیم‏پور
۵- فرازهایی از زندگانی حضرت فاطمه زهرا و زینب کبرا، سید هاشم رسولی محلاتی
۶- زینب بنت‏الامام امیرالمؤمنین، علی محمد علی دخیل، چاپ بیروت، لبنان
۷- زینب بانوی قهرمان کربلا، دکتره بنت الشاطی، ترجمه: حبیب چایچیان و مهدی آیت‏الله‏زاده نائینی
۸- بحارالانوار، علامه مجلسی

[۱] منتهی الآمال، ج۱ ص۳۸۲ چاپ هجرت؛ زینب کبری، الشیخ جعفر النقدی، ص۸۷ چاپ نجف

[۲] زینب الکبری، ص۹۴

[۳] ریاحین الشریعه، ج۳ ص۴۱ چاپ اول

[۴] ص۱۵ چاپ اول

[۵] المجالس السنیه، ص۳۱، یک جلدی

[۶] تنقیح المقال، ج۳ فصل زنان ص۷۹

[۷] اعیان الشیعه، ج۷ ص۱۳۷ ستون دوم، س۱۲

[۸] همان و بحار ج۴۵ ص۳۴

[۹] بحار، ج۴۵ ص۳۴

[۱۰] بحار، ج۴۵ ص۶۸