- ثقلین - http://thaqalain.ir -
اسفراینی گفته است:
امام حسین (ع) خواست از زنان خداحافظی کند، در حالی که ناامید از زندگی بود و گریان. خواهرش زینب او را دید و گفت: چشمت گریان مباد! فرمود: چگونه نگریم که به زودی شما را میان دشمنان به عنوان اسیری خواهند برد. صدا زد: امّ کلثوم، رقیه، عاتکه، سکینه، خداحافظ! امّ کلثوم گفت: برادر جان! آیا تسیلم مرگ شدهای؟ فرمود: چگونه تسلیم نشوم که جانم در میان دیگران است! چون سکینه این سخن را شنید، صدایش به گریه و شیون برخاست. آنگاه بود که امام حسین (ع) گریست و خطاب به دخترش فرمود: ای سکینه… (تا آخر آن اشعار)
قال الاسفراینیّ:
ثمّ إنّ الحسین أراد وداع النّساء و هو آیس باکی العین فلاقته أُخته زنیب و قالت له: لا أبکی الله لک عیناً فقال: کیف لا ابکی و عمّا قلیل تساقون بین العدا، و نادی: یا أُمّ کلثوم و یا رقیّه و یا عاتکه و یا سکینه علیکنّ منّی السّلام.
فقالت أُمّ کلثوم: یا أخی أستسلمت للموت: قال: کیف أستسلم و نفسی بین غیری. فلمّا سمعته سکینه رفعت صوتها بالبکاء و النحیب فعند ذلک بکی الحسین و جعل قول:
سیطول بعدی یا سکینه…
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%88%d8%af%d8%a7%d8%b9-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87-%d8%a7%d9%84%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-3/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.