- ثقلین - http://thaqalain.ir -
واژه هایی که از ریشه «نسل» در تعابیر قرآنی وجود دارند، به چه معنا هستند؟
پاسخ اجمالی
«نسل» در لغت به معنای جدایی از چیزی است: «نسل الوبر عن البعیر و القمیص عن الانسان»؛ کرک از شتر و پیراهن از انسان جدا شد. فرزند را از آن جهت نسل می گویند که از انسان جدا می شود.[۱]
برخی از مفسران «نسل» را در اصل به معناى خروج گرفته اند، و می گویند مردم از آن جهت نسل آدم اند که از پشت او خارج شده اند، و «نسول» اصلش به معنای خروج است.[۲]
در قرآن کریم در آیات متعدد به این معنا اشاره شده، و بیشتر مفسران نسل را به انسان معنا کرده اند.
قرآن در ارتباط با فرزندان آدم(ع) می فرماید: «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَهٍ مِنْ ماءٍ مَهینٍ»؛[۳] سپس نسل او را از چکیده اى از آب پست و بی مقدار قرار داد.
«وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللهُ لا یُحِبُّ الْفَساد»؛[۴] و چون برگردد [یا ریاستى یابد] کوشش می کند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهکارى را دوست ندارد.
نسل در این آیه به معنای مردم تفسیر شده است. از امام صادق(ع) نقل شده است، «حرث» در این جا دین است و «نسل» مردم اند.[۵]
زراره از امام باقر(ع) و یا امام صادق(ع) پرسید؛ منظور خداوند در این آیه که می فرماید: «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ…»، چیست؟ گفت: «نسل» همان فرزندان، «حرث» هم زمین است.[۶]
«نسل» به معنای خروج همراه با سرعت و شتاب هم آمده است:[۷] «حَتَّى إِذا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُون»؛[۸] تا آن گاه که [راه بر] یأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنان را از بلندی ها به شتاب سرازیر گردند.
«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ».[۹] [بار دیگر] در «صور» دمیده می شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى [دادگاه] پروردگارشان می روند.
«یَنْسِلُونَ» را در آیات به سرعت خارج شدن معنا کرده اند. زمانی که در صور دمیده شود ناگهان انسان ها با سرعت و شتابان از قبرها به سوى پروردگارشان خارج می شوند.[۱۰]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۸۰۲، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۲]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ۲، ۵۳۳، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
[۳]. سجده، ۸٫
[۴]. بقره، ۲۰۵٫
[۵]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج ۱، ص ۷۱، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
[۶]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ۱، ص ۲۰۴، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
[۷]. المفردات فی غریب القرآن، ص ۸۰۳٫
[۸]. انبیاء، ۹۶٫
[۹]. یس، ۵۱٫
[۱۰]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۷، ص ۵۸، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d9%88%d8%a7%da%98%d9%87%e2%80%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a7%d8%b2-%d8%b1%db%8c%d8%b4%d9%87-%d9%86%d8%b3%d9%84-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%b9%d8%a7%d8%a8%db%8c%d8%b1-%d9%82/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.