به حُکمِ « أَلْحِکْمَهُ ضآلَّهُ الْمُؤْمِنِ، فَلْیَأْخُذْها وَلَوْ مِنَ الْکافِرِ. » ؛(  نقل به معنا از: کافى، ج ۸، ص ۱۶۷؛ بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۴۸؛ ج ۲، ص ۹۷، ۹۹، ۱۰۵؛ ج ۱۴، ص ۳۰۴؛ ج ۷۵، ص ۳۴، ۳۸، ۳۰۹؛ امالى طوسى، ص ۶۲۵؛ تحف العقول، ص ۲۰۱، ۳۹۲، ۵۰۱؛ خصائص الأئمّه، ص ۹۴؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۲۲۹؛ عوالى اللّئالى، ج ۴، ص ۸۱؛ غرر الحکم، ص ۵۸؛ مجموعه  ى ورّام، ج ۱، ص ۸۱؛ ج ۲، ص ۱۴۹؛ منیه المرید، ص ۱۷۳؛ نهج البلاغه، ص ۴۸۱، حکمت ۸۰٫) (حکمت گمشده  ى مؤمن است، لذا مؤمن باید آن را ولو از کافر فرا گیرد.) با تأمّل در احوال دیگران حتّى کافران براى انسان تنبّه حاصل مى شود.

نقل شده که دو نفر مرد و زن از کفّارِ محض، با یکدیگر مواعده  ى خلاف دین و شرع مى  گذارند و جاى خلوتى پیدا مى  کنند به گونه اى که هیچ مانعى وجود نداشته است، با این وجود یکى از آنها (مرد یا زن) مطّلع مى شود که روى صورت بُت آنها باز است و مثلاً ما را نگاه مى کند. لذا بلند مى  شود و جامه  اى بر صورت بت مى  اندازد تا به اصطلاح آنها را نبیند.

این داستان چه قدر عبرت است براى مؤمن! آن کافر صورت بتى را که هیچ نمى  داند مى  پوشاند. بنابراین، ما اگر خدا را همه جا حاضر و ناظر ببینیم چگونه باید باشیم؟! از نگاه یک انسان عادى هراس داریم، و به خاطر عدم اطّلاع افراد معمولى در را مى  بندیم، بلکه از طفل حیا مى  کنیم چه رسد به نظر خدا. با توجّه به « فَلْیَأْخُذْها وَ لَوْ مِنَ الْکافِرِ. » از این ماجرا باید عبرت بگیریم که در برابر ذاتى که حیلولت و جدایى او از ما محال است و در همه جا حاضر و بر ما ناظر است، چگونه باید باشیم و مرتکب معاصى نشویم؟!

هر قدر این درک حضور تقویت شود، انسان محفوظ  تر و مأمون  تر است؛ و هر قدر تضعیف شود، مصونیّت و مأمونیّت او کمتر است.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد