هدایتِ ظاهری خدای متعال شاملِ مؤمن و کافر است، قرآن «هُدًى لِلنَّاسِ»[۱] است، قرآن برای مشرکین هم «وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ»[۲] قرآن برای مشرک هم قابل فهم است، پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم مأمور شدند برای اتمام حجّت به مشرکین هم پناه بدهند تا آن‌ها قرآن را بشنوند، ولی آن چیزی که مهم است هدایتِ باطنی است، نرمشِ دل است، پذیرشِ جان است، جان انسان قبول کند و با معتقداتِ انسان جوش بخورد، خدای متعال هدایتِ خود را در مسیرِ مجاهدت به ما وعده داده است، کسی که اهلِ جهاد نباشد، کسی که چشمِ او رها باشد، زبانِ او رها باشد، گوشِ او هر چیزی را بشنود، خدای متعال هم او را رها می‌کند، وقتی تو خود را رها کرده باشی، خدای متعال هم تو را رها می‌کند، اما وقتی که خود را به خدای متعال سپردی که سپردنِ به خدا این است که در خطِّ خدای متعال باشی و از خطِّ خدای متعال خارج نشوی، خطِّ خدا دینِ خداست، خطِّ خدا اخلاقِ اسلامی است، خطِّ خدا اعتقاداتِ حق است، اگر در این خط بودید خدای متعال هدایتِ باطنی می‌کند. هدایتِ باطنی یکی پذیرش است، و دیگری راه‌بُردن است. 

 

خدای متعال به بعضی افراد فقط راه را نشان می‌دهد، «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا»[۳] اما خدای متعال یک عدّه‌ای را سرپرستی می‌کند «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ»[۴] خودِ تو از نور ظلمات خارج نمی‌شوی بلکه خدای متعال تو را می‌برد، خدای متعال دستِ تو را گرفته است، خدای متعال ایمان را در قلبِ تو مستقر کرده است، خدای متعال دلبری کرده است، در میانِ این همه دل، دلِ تو را برده است، اجازه نمی‌دهد این دلِ تو جایِ شیاطین باشد، اجازه نمی‌دهد این دلِ تو جایِ قاذورات باشد، خدای متعال برای دلِ تو نگهبان قرار داده است، ملائکه نگهبانِ درِ دلِ تو هستند و اجازه نمی‌دهند غیر از خدای متعال در این دل وارد شوند. این هدایتِ الهی، یکی پذیرش است که انسان حالتِ قبول پیدا می‌کند، انسان حالتِ انقیاد پیدا می‌کند، انسان حالتِ خضوع پیدا می‌کند، یکی اینکه خدای متعال او را در مسیر راه می‌برد، او را ایصال الی المطلوب می‌کند، خدای متعال نصرت می‌کند که بنده خود را به مدارجِ عالیِ دین و به قلّه برساند، خدای متعال مرکبِ نور در اختیارِ انسان قرار می‌دهد، خدای متعال بُراقِ عشق در اختیارِ انسان قرار می‌دهد، خدای متعال انسان را بر مرکبِ عشق سوار می‌کند و با جذبه‌های عرشی دل را بی‌قرار می‌کند، تا جایی که انسان نمی‌تواند نماز شب نخواند، تا جایی که انسان نمی‌تواند نماز اول وقت نخواند، تا جایی که انسان نمی‌تواند غذای حرام بخورد، خدای متعال یک حراستی، یک هوشمندی‌، یک حسِّ ماورائی به انسان می‌دهد که انسان را نسبت به گناهان مصون می‌کند و معصومیّت می‌دهد.


[۱] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۵ (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ ۖ وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۗ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)

[۲] سوره مبارکه توبه، آیه ۶ (وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْلَمُونَ)

[۳] سوره مبارکه انسان، آیه ۳

[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۷ (اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ ۖ وَالَّذینَ کَفَروا أَولِیاؤُهُمُ الطّاغوتُ یُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ ۗ أُولٰئِکَ أَصحابُ النّارِ ۖ هُم فیها خالِدونَ)